/ دسته‌بندی نشده / انشا در مورد ایستادن توی صف با لحن انتقادی و طنز
آنچه در این مقاله می‌خوانید

انشا در مورد ایستادن توی صف را با تعریف کردن یک خاطره طنزآلود یا نگاهی انتقادی نسبت به مشکلات فرهنگی آن می‌توان نوشت.

انشا در مورد ایستادن توی صف را باید یکی از بهترین‌ها برای انتخاب موضوع انشا بدانیم. فرهنگ ایستادن در صف سال‌هاست که به یکی از چالش‌های ما تبدیل شده و هنوز هم کمابیش با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. انشا در مورد ایستادن توی صف را می‌توان مانند انشا درباره کمک به همسایه ها و … به دو شکل انتقادی و طنزآلود نوشت. هر یک از این دو سبک انشانویسی، زمینه‌های خاص خود را داشته و می‌تواند جالب باشد.

انشا در مورد ایستادن توی صف

انشا اول: انتقادی

بند مقدمه (زمینه‌سازی)

سال‌هاست که می‌بینیم در موقعیت‌های گوناگون نیاز به ایستادن در صف داریم. این موقعیت‌ها را در صف نانوایی‌ها، صف صندوق فروشگاه‌ها، صف اتوبوس، صف عابر بانک، صف بلیط سینما و … مشاهده می‌کنیم. همیشه عده‌ای را می‌بینیم که بسیار موقر و متین در جای خود داخل صف ایستاده و عده دیگری در حال تلاش برای یک نفر جلو افتادن در صف هستند.

بندهای بدنه (متن نوشته)

این اتفاقی است که حین رانندگی نیز مشاهده می‌کنیم. در حالی که برخی خودروها در ترافیک عادی پیش رفته و به خط سیر خود پایبند هستند، برخی دیگر سعی در سبقت گرفتن‌های خطرناک می‌کنند. این عدم پایبندی به حقوق شهروندی و نادیده گرفتن حق دیگران، بدترین چیزی است که در چهره خیابان‌ها می‌بینیم.

با وجودی که یک نفر جلوتر یا عقب‌تر به راستی تاثیری در زمان‌بندی ما نمی‌گذارد، اما همچنان بعضی از ما در تلاش هستیم که حتی شده به اندازه یک نفر در صف جلوتر باشیم. این احساس برتری و یا به زمان خودمانی زرنگی کردن، چیز خوشایندی نیست و نباید آن را به چشم یک رفتار مثبت نگاه کنیم. با نگاهی واقع‌بینانه می‌بینیم که چنین رفتاری در صف، نه تنها جالب نیست، بلکه باعث افت شخصیتی افراد شده و جامعه نگاهی منفی به آن‌ها خواهد داشت.

متاسفانه گاهی اوقات با بروز چنین رفتارهایی از سوی یک یا چند نفر در صف‌های شکل گرفته، به طور کلی ساختار صف بر هم می‌ریزد. مشاجره‌های لفظی و حتی بدتر از آن اتفاق افتاده و یک اجتماع کوچک چند نفره قادر به حفظ موقعیت منسجم و قانونمند خود نخواهد بود.

بند نتیجه‌گیری (جمع بندی)

هر یک از ما به عنوان یک شهروند، موظف هستیم که نسبت به حقوق سایرین و همین طور حقوق خویش در محیط جامعه، فعال و مسئولانه رفتار کنیم. ایستادن صحیح در صف و رعایت نوبت دیگران، یکی از ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین اصول زندگی در جامعه مدنی بوده و شکستن آن، به راستی نقض تمدن به شمار می‌رود.

 انشا دوم: طنزآلود

بند مقدمه (زمینه سازی)

ایستادن توی صف هم در فامیل ما برای خودش ماجراهای خنده داری داشت. برای این که خنده‌دارترین و در عین حال غم انگیزترین خاطره از صف ایستادن را بازگو کنم، باید به روزی برگردم که قرار بود با خاله و خاله‌زاده‌هایم به سینما برویم. من و خواهرم به همراه خاله، دختر خاله و پسرخاله‌ام تصمیم گرفتیم به سینما رفته و یک فیلم خنده‌دار ببینیم. مثل همیشه خاله و بچه‌هایش دیر آماده شدند و در مسیر رسیدن به سینما نیز ترافیک سنگینی وجود داشت.

بندهای بدنه (متن نوشته)

هر طور بود به سینما رسیدیم و فکر می‌کنید با چه صحنه‌ای مواجه شدیم؟ صفی طویل از افرادی که برای خرید بلیط سینما در صف انتظار بودند. از آن جایی که قشر سینما برو، افرادی بافرهنگ و متمدن‌تر هستند، این صف به شکلی منظم ادامه پیدا کرده بود. کمی که از دور نگاه می‌کردم؛ پس از عبور صف در مقابل ساختمان سینما، یک پیراشکی فروشی را هم رد کرده بود و کمی دیگر به ابتدای ایستگاه اتوبوس می‌رسید. بوی پیراشکی داغ در صف بلیط سینما پیچیده و بسیار وسوسه‌کننده بود.

ما هم در صف ایستادیم و با توجه به نفراتی که مقابلمان وجود داشت، بعید بود که موفق به خرید بلیط برای سانس پیش رو شویم. خاله‌ام به ما گفت که جای نگرانی نیست و او با تقلب در صف جلو می‌رود و خودش را به ابتدای آن می‌رساند. من و خواهرم که بسیار با ضایع کردن حقوق دیگران مخالف بودیم، از خاله‌ام خواستیم که چنین کاری انجام ندهد.

اما خاله اصرار داشت که قهرمان صف بلیط سینمای آن روز شود و خود را با چیره‌دستی از انتهای صف به نفرات اول برساند. خواهرم به زمین و زمان نفرین می‌کرد که اصلا چرا به سینما آمده است و از کار خاله به شدت ناراحت بود. من از دور می‌دیدیم که خاله‌ام چطور مانند یک مجرم سابقه‌دار و حرفه‌ای با خونسردی نفر به نفر در صف خود را جا به جا کرده و از غفلت سایر افراد استفاده یا بهتر بگوییم سوء استفاده می‌کرد.

بند نتیجه‌گیری (جمع بندی)

خلاصه خاله آن روز موفق شد که بسیار زودتر از سایر افرادی که در صف ایستاده بودند، بلیط سینما را برای هر پنج نفر ما خریداری کند. اما آن روز تماشای فیلم در سینما برای من و خواهرم اصلا خوشایند نبود و در تمام مدت تماشای فیلم به این فکر می‌کردیم که تا چه اندازه حق سایرین را ضایع کرده‌ایم.

ایستادن در صف

منبع:

1

۲ انشا درباره تلفن همراه با لحن توصیفی و طنز

انشا درباره تلفن همراه و یا نمونه انشاهای مشابه آن، می‌تواند یک نوشته‌ با نگاه انتقادی یا کمی طنزآلود باشد و با دیدگاهی واقع گرایانه و امروزی همراه گردد.

انشا درباره تلفن همراه را می‌توان با ایده‌های مختلف نوشت. شاید شما بخواهید با نوشتن یک انشا به روش جانشین سازی خودتان را جای یک گوشی موبایل بگذارید و از زبان او سخن بگویید و حتی درددل کنید! شاید هم یک خاطره خنده دار از خود یا خانواده‌تان در رابطه با تلفن همراه به خاطر دارید که نوشتن آن خالی از لطف نیست. دچار تلفن هراسی هستید و از تماس‌های مکرر که با ظهور تلفن همراه در اجتماع بیشتر شده شاکی هستید؛ توصیف همین حالت ایده خوبی برای نوشتن انشا درباره تلفن همراه خواهد بود. در ساده‌ترین شکل هم می‌توانید توصیفی از تلفن همراه و امکانات و مزایای آن داشته باشید. در ادامه ما به دو مدل از این موضوع انشا با لحن جدی و طنزگونه می‌پردازیم.

انشا درباره تلفن همراه

انشا اول: توصیف دنیای بعد از ظهور تلفن همراه

بند مقدمه (زمینه سازی)

ارتباطات میان افراد بشر، همیشه بخش بزرگی از حیات اجتماعی آن ها را رقم زده است و میل بشر به ارتباطات چیز جدیدی نیست. اما با وارد شدن به عصر جدید تکنولوژی، ارتباطات نیز شکل دیگری به خود گرفته و توانایی انسان‌ها برای برقرار ارتباط با یکدیگر از راه دور، متحول شده است. اگر چه پیش از عرضه تلفن همراه در جهان نیز با تلفن‌های ثابت، نامه نگاری و سایر روش‌ها با یکدیگر در ارتباط بودیم؛ اما هیچ چیز مانند تلفن همراه نتوانست مرزهای مکانی را کنار زده و ارتباطات را متحول سازد.

بندهای بدنه (متن نوشته)

دنیای ارتباطات با تلفن همراه به شکلی درآمد که پیش از آن فکرش را هم نمی‌کردیم. پیش از ظهور تلفن همراه، بیرون رفتن از خانه به معنای قطع ارتباط با کسانی بود که به آن‌ها دسترسی فیزیکی نداشتیم. اما پس از تولید تلفن همراه، دیگر قطع ارتباط و عدم دسترسی معنایی ندارد. دکل‌های مخابراتی تلفن‌های همراه در کورترین و دورافتاده‌ترین نقاط شهرها و روستاها نصب شده و با عرضه انبوه این وسیله ارتباطی، همه به آن دسترسی دارند.

البته ماجرا به همین ارتباط تلفنی از طریق تلفن‌های همراه یا همان گوشی‌های موبایل ختم نمی‌شود. امکان ارسال و دریافت پیام متنی نیز تحولی بوده که همراه با این ابزار به دنیای ارتباطات اضافه شد. به این شکل بسیاری از مفاهیم ارتباطی از شکل گفتاری خارج شده و در قالب ارسال و دریافت پیام متنی خلاصه شد.

در گامی دیگر با پیدا شدن تلفن‌های همراه هوشمند و نسل‌های اینترنت، دنیای مجازی در بستر تلفن‌های همراه شکل گرفت و جهان ارتباطات به فاز دیگری وارد شد. اکنون فضاهای مجازی را باید بزرگترین بازیگردانان جوامع بدانیم که قدرت تاثیرگذاری آن‌ها از هر رسانه‌ای بیشتر است. این میوه‌ای است که بد یا خوب حاصل ساخت اولیه تلفن همراه بوده و مشخص نیست در آینده چه محصولات دیگری به همراه داشته باشد!

بند نتیجه‌گیری (جمع بندی)

هر تولید، اختراع یا کشف جدیدی در عالم بشریت به شرط آن که مربوط به ابزار خشونت آمیز و کشتار نباشد؛ در ذات خود عالی و ستودنی است. اما این شکل رفتار و مصرف ما است که به ماهیت آن معنا بخشیده و می‌تواند یک تولید سازنده را به وسیله‌ای مخرب و آسیب‌رسان تبدیل ساخته و یا از آن بهره‌برداری سازنده نماید. تلفن همراه نیز از همین قاعده پیروی می‌کند و می‌توانیم آن را به شکلی سازنده مورد استفاده قرار داده و یا به وسیله آن زندگی خود را به چالش بکشیم!

انشا دوم: خاطره‌ای از داشتن تلفن همراه در گذشته

بند مقدمه (زمینه‌سازی)

به یاد دارم که تازه تلفن همراه به ایران آمده بود و کمتر کسی از آن برخوردار بود. اگر کسی در خیابان تلفن همراه داشت، اندازه آن شبیه به یک تلفن ماهواره‌ای بزرگ و عجیب بود. خانواده ما نیز یک خط تلفن همراه که در آن زمان کالایی لوکس محسوب می‌شد، خریداری کرده و ما، به‌ویژه خواهرم در پوست خود نمی‌گنجیدیم. پدر یک گوشی تلفن همراه خریده بود که دو برابر دست من بود.

بندهای بدنه (متن نوشته)

خواهرم شدیدا اصرار داشت که پدر اجازه دهد او برای بیرون رفتن با دوستانش، گوشی تلفن همراه را نیز ببرد. پدر ابتدا مقاومت می‌کرد و به نظرم می‌آمد که دوباره به کودکی تبدیل شده و دلبستگی عجیبی به این وسیله ارتباطی جدید دارد. اما پس از کمی ادامه پیدا کردن اصرارهای خواهرم، در نهایت تسلیم شد. پدر گوشی تلفن همراه را با سفارش‌های فراوان به خواهرم داد و به او گفت که از گوشی مانند جانش محافظت و نگهداری کند!

خواهرم با افتخار تمام گوشی تلفن همراه را در کیف دستی‌اش گذاشت و در حالی که گویی به جای زمین، قدم‌هایش روی ابرها پیش می‌رفت، از خانه خارج شد. البته قبل از خروج از خانه نیز بارها به ما سفارش کرد که پس از گذشت چیزی نزدیک به یک ساعت، چندین بار از تلفن منزل با او تماس بگیریم که صدای تلفنش شنیده شود و دوستانش متوجه تلفن همراه او گردند.

مادرم نیز طبق چیزی که خواهرم خواسته بود؛ یک ساعت بعد چندین بار با او تماس گرفت. خواهرم بعدا تعریف کرد که تلفن همراه داخل کیفش مرتب زنگ می‌خورده و آن‌ها در تعجب بودند که این صدای چیست. خواهرم به روی خودش نمی‌آورده که تلفن همراه در کیف او زنگ می‌خورد. او که از شنیدن صدای جذاب زنگ خوردن تلفن همراه خود خوشحال بوده، پس از چندین بار زنگ زدن مادرم، با افتخار زیپ کیفش را باز کرده و گوشی بزرگ را از آن خارج ساخته است. خواهرم با صدایی که به قول خودش پیچ و تابی به آن داده، چند کلمه‌ای با مادرم صحبت می‌کند و دوباره گوشی را سرجای خود بازمی‌گرداند. باید وضعیت دوست‌های خواهرم را می‌دیدید که چطور چشمانشان گرد شده بود! (این چیزی است که خواهرم تعریف می‌کند.)

بند نتیجه گیری (جمع بندی)

آن روز گردش خواهرم با دوستانش با صدای زنگ‌های تلفن همراه به چیزی خاص تبدیل شده و از آن لحظه به بعد خواهرم خود را پرنسس جمع احساس می‌کند. حال دخترهای دیگر هم نگفتنی است که هر یک چطور برای تلفن همراه حسرت می‌خوردند. امروز که کودک و پیر و جوان همه صاحب یک گوشی همراه هستند، تعریف آن روزها برای خواهرم به یک خاطره شیرین و جذاب تبدیل شده است.

انشا درمورد تلفن همراه_تلفن همراه

منبع 1

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x