معنی درس سی مرغ و سیمرغ ✻____
هر یکی بینا شود بر قدر خویش
باز یابد در حقیقت صدر خویش
معنی کلمات: بازیابد: فعل پیشوندی، میفهمد، درمییابد / صدر: طرف بالای مجلس، جایی از اتاق و مانند آن که برای نشستن بزرگان مجلس اختصاص مییابد.
__________✻✻__________
وادی چهارم: استغنا (بی نیازی)
بعد از این وادی استغنا بود
نه درو دعویّ و نه معنا بود
معنی کلمات: استغنا: بی نیازی، در اصطلاح بی نیازی سالک از هر چیز جز خدا / درو: در او، مرجع «او»: وادی استغنا / دعوی: ادعا، ادعای خواستن یا داشتن چیزی
____✻ معنی درس سی مرغ و سیمرغ ✻____
هشت جنّت نیز این جا مرده ای است
هفت دوزخ همچو یخ افسرده ای است
معنی کلمات: جنّت: بهشت / افسرده: سرمازده، منجمد
آرایه های ادبی: هفت، هشت: تناسب، جناس ناهمسان / جنّت، دوزخ: تضاد / هشت جنّت… مرده ای است: جانبخشی / مرده بودن: کنایه از بی ارزش بودن / هفت دوزخ همچو …: تشبیه/ دوزخ چون یخ است: متناقض نما / یخ بودن دوزخ: کنایه از بی ارزشی
__________✻✻__________
بعد از این وادیِ توحید آیدت
منزل تفرید و تجرید آیدت
پس از وادیِ استغنا، وادیِ توحید است . یعنی مرحله ای که خداوند را یکتا بداند و عینِ قوای او شود و در این مرحله تنها خداوند، در دل بنده جای دارد و بنده فقط به حق توجّه دارد .
معنی کلمات: توحید: یگانه دانستن خداوند / تفرید: فرد شمردن و یگانه دانستن خدا؛ کناره گرفتن از خلق و تنها شدن، در اصطلاح تصوف تعلق بنده است به حق به طوری که حق عین قوای بنده باشد / تجرید: در لغت به معنای تنهایی گزیدن؛ ترک گناهان و اعراض از امور دنیوی و تقرب به خداوند؛ در اصطلاح تصوف خالی شدن قلب سالک از آنچه جز خداست / این: ضمیر اشاره است به وادی استغناء برمی گردد. / ضمیر«ت»: در هر دو «آیدت» متمم
آرایه های ادبی: وادی توحید: تشبیه / منزل تفرید و تجرید: تشبیه / تفرید، تجرید: جناس ناهمسان / واج آرایی: صامت«ت»
____✻ معنی درس سی مرغ و سیمرغ ✻____
روی ها چون زین بیابان در کنند
جمله سر از یک گریبان بر کنند
معنی کلمات: روی: چهره / در کردن: بیرون کردن / گریبان: یقه / بر کردن: بلند کردن، برداشتن
آرایه های ادبی: روی: مجاز از وجود / رو در کردن : کنایه از عبور کردن / بیابان: استعاره از وادی توحید / سر از یک گریبان بر کردن: کنایه از به وحدت رسیدن / روی، سر، گریبان: تناسب / در کنند، بر کنند: جناس ناهمسان
__________✻✻__________
بعد از این وادی حیرت آیدت
کار دائم درد و حسرت آیدت
معنی کلمات: حیرت: سرگردانی، در اصطالح صوفیه، امری است که در هنگام تأمل و حضور و تفکر بر قلب عارفان وارد می شود
نکات دستوری: این: مرجع آن وادی توحید / آیدت در مصراع نخست: متمم «آید به نزد تو»؛ در مصرع دوم «آیدت» مضاف الیه است و جهش دارد «کارت درد و حسرت آید» / فعل آید: در مصرع اول به معنی فرا می رسد و ناگذر است اما در مصرع دوم در معنی است آمده و گذرا به مسند است
آرایه های ادبی: وادی حیرت: تشبیه / درد، حسرت: تناسب
____✻ معنی درس سی مرغ و سیمرغ ✻____
مرد حیران چون رسد این جایگاه
در تحیّر مانده و گم کرده راه
معنی کلمات: حیران: سرگشته / تحیّر: سر گشته شدن، حیران شدن / این جایگاه: منظور وادی حیرت است
آرایه های ادبی: مرد: مجاز از انسان / واج آرایی: تکرار صامت«ر» /
__________✻✻__________
بعد از این وادی فقر است و فنا
کی بود اینجا سخن گفتن روا؟
معنی کلمات: فقر: درویشی و در اصطلاح سالکان فنای فی الله و نیستی سالکان و بیرون آمدن از صفات خود است و این نهایت سیر سالکان است / فنا: نیست شدن و در اصطلاح سقوط اوصاف ناپسند است / روا: جایز / است: فعل غیر اسنادی، وجود دارد / است در جمله دوم حذف به قرینه لفظی / کی بود روا: استفهام انکاری ؛ هرگز روا نیست.
آرایه های ادبی: وادی فقر: تشبیه رسای اضافی / وادی فنا: تشبیه رسای اضافی
__________✻✻__________
صد هزاران سایه جاوید، تو
گم شده بینی ز یک خورشید، تو
آرایه های ادبی: سایه، خورشید: تناسب، تضاد / یک، صدهزاران: تضاد، تناسب / سایه جاوید: استعاره از موجودات که سایه حق تعالی هستند / خورشید: استعاره از ذات الهی / صد هزاران: نماد کثرت
مرغان از سختی وحشت کردند و عدّه ای در همان مرحله نخست از پا در آمدند. و بسیاری در دومین منزل به زاری زار جان سپردند. امّا کسانی که همّت داشتند پیشتر رفتند. روزگار سفر هم سخت طولانی شد. این عدّه قلیل چون بر بالای کوه آمدند روشنایی خیره کننده ای دیدند؛ امّا از سیمرغ خبری نبود.
مرغان ازاین همه سختی وحشت زده شدند. برخی درهمان نخستین منزل خسته شدند و بسیاری در دومین منزل در بدترین وضعیت درگذشتند؛ اما آنان که همت یارشان بود پیشتر میرفتند زمان سفر، سخت طولانی شد، این گروه اندک چون به بالای کوه رسیدند، روشنایی خیره کننده ای را دیدند؛ اما از سیمرغ خبری نبود.
معنی کلمات: از پا درآمدند: عبارت فعلی / همت: اسم، توجه طالب باتمام قوای روحانی خود به جانب حق برای حصول کمال خود یا دیگری / روزگار: اسم وندی، دو تلفظی / دراز شدن روزگار: طولانی شدن زمان / قلیل: اندک
آرایه های ادبی: مرغان: نماد انسانها / جان سپردن: کنایه از مردن / مرغان: مجاز از همه پرندگان / وحشت کردن مرغان: تشخیص / از پا در آمدن: کنایه از طاقت نیاوردن در کاری / به زاری زار…: کنایه از در بدترین وضعیت / یار بودن همت: تشخیص، کنایه از صبر و استقامت داشتن / خبری از سیمرغ نبود: کنایه از اینکه سیمرغ حضور نداشت، دیده نمی شد.
__________✻✻__________
مرغان از خستگی و ناامیدی بی حال بر زمین افتادند و همگی را خواب فراگرفت. در خواب فرشته غیبی از عالم غیب به آنها پیام رسانید که سیمرغ حقیقی همان شما هستید. ناگهان از خواب پریدند. سختی ها و رنج ها را فراموش کردند و به شادمانی در یکدیگر نگریستند.
آرایه های ادبی: ازخواب پریدن: عبارت فعلی / درربود: کنایه از فرا گرفتن / سی مرغ: نماد انسانهایی که راه کمال را تا پایان طی می کنند / سی مرغ، سیمرغ: جناس همسان / در خویشتن نگریستن: کنایه از به خود توجه کردن / رنج، شادمانی: تضاد
__________✻✻__________
چون نگه کردند آن سی مرغ زود
بی شک این سی مرغ آن سیمرغ بود
آرایه های ادبی: سیمرغ: نماد حق و خداوند / زود، بود: جناس ناهمسان / واژه آرایی: سی مرغ، آن / تلمیح به آیه «من عَرفَ نفسَه، فقد عَرفَ ربّه» / سیمرغ، سی مرغ: جناس همسان
____✻ معنی درس سی مرغ و سیمرغ ✻____
خویش را دیدند سیمرغ تمام
بود خود سیمرغ سی مرغ تمام
__________✻✻__________
محوِ او گشتند آخر بر دوام
سایه در خورشید گم شد والسّلام
معنی کلمات: محو: پاک، زدوده، در اصطلاح از بین بردن صفات و عادات بشری برای رسیدن به ذات خداوند / بر دوام: همیشه / والسلام: همین و بس
آرایه های ادبی: سایه: استعاره از موجودات / سایه، خورشید: تضاد / خورشید: استعاره از خداوند
منبع: