/ دسته‌بندی نشده / چند نکته کاربردی برای تقویت هوش کودکان
آنچه در این مقاله می‌خوانید

چند نکته کاربردی برای تقویت هوش کودکان-چه عواملی باعث می‌شود که یک کودک به بزرگسالی باهوش و بااستعداد تبدیل بشود؟ همیشه بسیاری از والدین مشتاق هستند که کودکان‌شان همانند نوابغی چون ولفگانگ آمادئوس موتزارت (آهنگ‌ساز بزرگ اتریشی) پرورش پیدا کنند و اسطوره‌هایی برای موفقیت شوند. به همین جهت در این مقاله می‌خواهیم شما را با چند نکته کاربردی برای تقویت هوش کودکان آشنا کنیم.

عجب زمانه‌ای شده! چرا دیگر کودکان نمی‌توانند کودکی کنند. مسلما باید به فشارها و برنامه‌ریزی‌های بیش از اندازه و استرس امتحانات که والدین به فرزندان‌شان تحمیل می‌کنند نیز توجه داشت. اما تعداد کمی از ما در مقابل تبِ رقابتی‌ای که بین والدین‌ در همه‌ی زمین‌های بازی کودکان و جشن تولدهای پیش‌دبستانی داغ شده است مصون مانده‌ایم. زبان‌های خارجه حالا دیگر الفبای جدید شده‌اند و مهدکودک‌ها هم حکم کلاس دوم دبستان را دارند.

دکتر کیمبرلی برنمان که استادیار مؤسسه‌ی ملی تحقیقات آموزش‌های ابتدایی دانشگاه راتگرز در نیوجرسی و مشاور تحصیلی شبکه‌ی رادیوی ملی در زمینه‌ی آموزش است، در یکی از خاطراتش می‌گوید، «به یاد دارم وقتی پسرم نوپا بود، در محوطه‌ی بازی کودکان کنار مادر دیگری نشسته بودم. مادر کناری من فخر می‌فروخت که بچه‌ی من تمام حروف الفبا را بلد است و می‌تواند تا 20 بشمارد.

من هم می‌دانستم که پسرم بالاخره خودش همه‌ی این چیزها را یاد می‌گیرد، اما باز هم در دلم می‌گفتم، چه بد! چرا من نمی‌توانم از این جور حرف‌ها درباره‌ی پسرم بزنم؟»

به‌هر حال علی‌رغم این جنون مفرط به نبوغ که خیلی از آمریکایی‌ها را به خودش مبتلا کرده است، دانش‌آموزان آمریکایی تلاش می‌کنند تا خودشان را در سطح دانش‌آموزان دیگر کشورهای جهان نگه دارند. عملکرد بچه‌های آمریکایی نسبت به دانش‌آموزان کشورهایی مانند فنلاند، سنگاپور و کره‌ی جنوبی در پرورش نسل جدیدِ نوابغ ریاضیات و علوم ضعیف‌تر است، در حالی که همین ریاضیات و علوم هستند که مهارت‌های اصلی دنیای نوین دیجیتال‌محور ما را می‌سازند. اما خطاهای ما در بحث پرورش نبوغ و استعداد کودکان‌مان از کجا ریشه می‌گیرد؟ منظورمان از کودک نابغه چیست و این امر به چه خصوصیاتی اشاره دارد؟

گاهی اوقات کودک فقط زودتر شروع به حرف زدن می‌کند یا می‌تواند نام خود را زودتر از هم‌سالانش ‌بنویسد، اما در دیگر مواقع … نمی‌دانم چطور باید گفت! کودک استعداد خاصی از خود بروز می‌دهد:

کنجکاوی، درک شهودی و بلوغ طبیعی‌ای که کودک از خود نشان می‌دهد او را از دیگر هم‌سالانش متمایز و برجسته می‌سازد.

وقتی استیو جابز، رئیس فقید کمپانی Apple و مغز متفکر پشت ارزشمندترین ابزارهای دیجیتال، در اکتبر 2011 درگذشت، در آن زمان کارشناسان و متفکران بسیاری از سراسر جهان به تحقیق درباره‌ی توصیف دقیق خصوصیاتی پرداختند که او را تا این حد نابغه و باهوش ساخته بودند. پاسخ‌هایی که اغلب درباره‌ی نبوغ استیو جابز مطرح می‌شد، به‌نظر به‌اندازه‌ی خود ابداع جادویی جعبه‌های رایانه‌ای استیو جابز در هاله‌ای از ابهام قرار داشتند. هرچند زمانی می‌توان هوش و نبوغ را پیدا کرد که نابغه‌ها بتوانند در آزمایشِ زندگی‌ خود را اثبات کنند.

اما آیا می‌توان هوش را ارزیابی کرد؟ چه کاری از دست شما برمی‌آید تا به کودک‌تان کمک کنید که صاحب چنین استعدادی بشود؟ به مطالعه‌ی این مقاله ادامه دهید تا ببینید چگونه می‌توانید نبوغ را در کودک‌تان پرورش بدهید و با چند نکته کاربردی برای تقویت هوش کودکان،آشنا شوید. خواهید دید که چگونه می‌توان از عملکرد کودک در مدرسه تا رفتنش به فروشگاه به‌ عنوان فرصتی برای ایجاد و توسعه‌ی دایره‌ی لغات، مهارت‌های ریاضی و ذکاوت مالی او استفاده کرد.

توصیف نبوغ

اولین نکته این است که نبوغ یک اصطلاح فرهنگی است. هیچ توصیف آماری‌ای از نبوغ وجود ندارد. حتی آزمون سخت‌گیرانه‌ای که انجمن بین‌المللی معروف بهره‌ی هوشی بالای Mensa برگزار می‌کند، نوابغ را شناسایی نمی‌کند بلکه صرفا می‌تواند افرادی را شناسایی کند که از نظر داشتن بالاترین خلاقیت و توانایی، جزءِ 2 درصدِ برتر جمعیت جهان محسوب می‌شوند. به‌جای واژه‌ی «نابغه»، در دنیای تحصیل و آموزش، اصطلاح «مستعد» رایج‌تر و از نظر سیاسی صحیح‌تر محسوب می‌شود.

مدارس بسیاری برنامه‌ای برای «افراد مستعد» دارند، اما چه تعداد از کودکان عملا به این گروه تعلق دارند؟ به گزارش انجمن بین‌المللی کودکان مستعد، حدود 6 درصد از کودکان آمریکایی جزءِ این گروه هستند. دیگر کارشناسان اعتقاد دارند که این تعداد با نگاهی سخاوتمندانه ارائه شده و عملا میزان واقعی کودکان مستعد کمتر از این آمار است. میشل ری، مشاور سابق سازمان مدارس دولتی واشنگتن و مدیرعامل و مؤسس شرکت StudentsFirst که فعالیت‌های خود را وقف بهبود مدارس دولتی در سطح ابتدایی کرده است، در این باره می‌گوید، «کودکان مستعد بسیار نادرند … در یک کلاسِ سطح متوسط هیچ کودک مستعدی پیدا نمی‌شود.

دختر من در کلاس افراد مستعد درس می‌خواند. حدود 20 درصد از دانش‌آموزان همسال دخترم در این کلاس‌ها هستند، هوم … ولی همه‌ی این 20 درصد واقعا جزءِ دانش‌آموزان مستعد نیستند». کلاس‌های ویژه‌ می‌تواند از همان مهدکودک‌ها شروع شوند و در آنها از طریق مشاهده‌ی رفتار کودک و بررسی نتایج یک سری از توانایی‌های آموزشی رایج و آزمون‌های استدلالی می‌توان افراد مستعد و غیرمستعد را از هم تشخیص داد. بعضی والدین همچنین از کمک روان‌شناسان کودک برای سنجش استعدادهای فرزندان خود استفاده می‌کنند که البته این فرایندِ استعدادیابی عمدتا بوسیله‌ی آزمون IQ صورت می‌گیرد.

حقایق پنهانِ آزمونهای ارزیابی استعداد

امتحانات استانداردی که در مدارس ابتدایی دولتی برگزار می‌شود، فقط میزان یادگیری دانش‌آموزان را از بخش‌های تدریس شده‌ی محتوای آموزشی الزامی دولت ارزیابی می‌کنند. از طرف دیگر، آزمون‌های IQ بیشتر به توانایی‌های منطقی و استدلالی می‌پردازند. دکتر فرانک لوئیس، روان‌شناس آمریکاییِ سرپرست مؤسسه‌ی Mensa و مؤلف کتاب «پاسخ IQ» می‌گوید، «این آزمون‌ها توانایی کودک را در پیدا کردن راه‌حل‌های مسائل ارزیابی می‌کند.

نتایج آن تا حد زیادی نشان می‌دهد که کودک قبلا چقدر تمرین داشته است … یعنی اینکه چقدر کودک فرصت حل مسئله‌های مشابه را از قبل داشته است.» با این حال بسیاری از کارشناسان می‌گویند هر دو نوع آزمون می‌تواند شاخص‌های ضعیفی برای ارزیابی توانایی حقیقی کودک باشند.

ویوی‌ین کرک‌فیلد، معلم مهدکودک و مؤلف کتاب «به من بگو چطور! ایجاد خودباوری در کودک‌ با مطالعه، کاردستی و آشپزی» می‌گوید، «اگر کودکی شب قبل از امتحان خوب نخوابیده یا در حال گذراندن دوران نقاهتِ سرماخوردگی خود باشد یا اتاق‌اش خیلی گرم باشد یا کودک دیگری مدام بازیگوشی کند و حواس او را پرت کند، آیا باز هم نتیجه‌ی آزمون قابل‌اتکا خواهد بود؟.»

دنیس فون روکل، رئیس سازمان آموزش و پرورش ملی در این مورد اظهار می‌کند که آزمون‌های استاندارد تنها یک مقیاس سنجش موفقیت دانش‌آموز است و هیچ‌وقت نباید به‌عنوان تنها روش ارزیابی به حساب بیاید.

او اضافه می‌کند، «یک آزمون تنها فقط می‌تواند اطلاعات خیلی کمی از عملکرد کودک‌تان به شما بدهد. ما، والدین‌ و معلم‌ها می‌دانیم که کودکان ما خیلی بیشتر از نمره‌ی آزمون در چنته دارند. به بیان دیگر، آزمون‌ها تنها یکی از ابزارهای جعبه ابزار هستند. برای ساخت خانه به چکش نیاز دارید؟ بله، اما فقط با یک چکش نمی‌توان خانه‌ای را ساخت.»

اِون لاولیس می‌پذیرد که نمره‌ی آزمون در بالاترین حد خود حتی برای پیش‌بینی میزان احتمال موفقیت آتی نیز با محدودیت روبه‌روست. نمره‌ی آزمون در نشان دادن مواردی که آزمون‌ها قادر به سنجش‌شان نیستند، بیشتر می‌توانند سودمند واقع شوند: توانایی درک نگرش‌ها و دیدگاه‌های دیگران، خویشتن‌داری و پشتکار همه جزءِ آن خصوصیاتی هستند که برای موفقیت در مدرسه و زندگی اهمیتی حیاتی دارند.

دکتر برنمان که تحقیقات گسترده‌ای در زمینه‌ی رشد شناختیِ زودهنگام در کودکان انجام داده، معتقد است، «معلم‌های مهدکودک‌ها بیشتر بر کودکانی توجه دارند که خصوصیات اجتماعی و عاطفی ضعیف‌تری دارند، در حالی که در فضاهای دانشگاهی چنین امری مصداق ندارد. در مهدکودک‌ها به‌جای مهارت‌های ریاضی، علوم و زبانی، بیشترین توجه بر خصوصیات شخصیتی قرار دارد.»

قدرت والدین

مادر استیو جابز او را که فرزند ژنتیکی پدری سوری‌تبار است در کودکی به فرزندخواندگی پل رینهولد جابز و همسرش، کلارا درآورد. پدرخوانده‌ی استیو از همان کودکی اصول ابتدایی الکترونیک را به او آموخت. شاید استیو در آن زمان نمی‌دانست که این آموزش‌ها بعدا تا چه حد می‌توانند برایش سودمند باشند. شاید همه‌ی ما پتانسیل انجام معجزه داشته باشیم. لاولیس می‌گوید که هوش، 49 درصد ژنتیکی و 51 درصد انگیزشی است.

دیگر متخصصان اتفاقا برعکس این ایده را پذیرفته‌اند، محیط (بخوانید: تأثیر والدین) بیشترین تأثیر را در هوش کودک دارد. میشل ری می‌گوید، «فرض کنیم که کودکان باهوش، در شکم مادر خود باهوش به دنیا می‌آیند، اما من بارها و بارها دیده‌ام که همه فکر می‌کنند این کودک باهوش در آینده به سوپراستاری تبدیل خواهد شد ولی با گذشت زمان معلوم شد که این تصورات فقط خواب و خیال بوده‌اند. از طرفی دیگر، کودکی که هیچ‌کس آینده‌ای برایش متصور نمی‌شد، با بلوغ خود به دستاوردهای فوق‌العاده عظیمی دست می‌یابد».

نمونه‌ی بارز آن هم آلبرت اینشتین است که پدرش از کودکی او را کودن می‌دانست. برنمان اشاره می‌کند، «شاید هوش ژنتیکی باشد یا شاید هم کودک آن را از شما یاد بگیرد.» در ادامه خواهیم گفت که با چه کارهایی می‌توانید به فرزندتان کمک کنید که علاوه بر کسب نمرات بهتر در مدرسه، اشتیاق بیشتری هم برای یادگیری پیدا کند. و خواهید دید که چگونه راهی برای تقویت هوش کودکان خود پیدا کنید.

حرف، حرف، حرف

یکی از راه‌های تقویت هوش کودکان صحبت کردن و کلنجار رفتن با کودک است. از کودک خود پرسش‌های بدون پاسخ مشخص بپرسید. پرسش‌هایی که پاسخ به آنها مستلزم خلاقیت و استدلال است؛ مانند «وقتی که به ساحل دریا می‌رویم، چه می‌شود اگر برای خوردن بستنی توقف کنیم؟» برنمان معتقد است که این گونه پرسش‌ها به کودک کمک می‌کند که روی دانسته‌های خود فکر کند و نظرش را بگوید. نگران این نباشید که فهم این پرسش متناسب با سن کم کودک‌تان نیست. به همین ترتیب نیز به‌خاطر به‌کار بردن واژه‌های نسبتا پیچیده نگرانی به دل خود راه ندهید. شاید کودک متوجه پرسش‌ها نشود، اما اگر واژه‌های این پرسش را چند بار در زمینه‌ی مرتبطی به‌کار ببرید، بالاخره متوجه حرف‌تان می‌شود. جان شاتر، پدری از سیفورد نیویورک هنگام انجام فعالیت‌های روزانه‌اش، بالاترین اولویت خود را صحبت با پسر 2 ساله‌اش، جک می‌داند. این پدر می‌گوید، «ما از ابزارها

منبعParenting

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. 

منبع 1

کلمات کلیدی : تقویت هوش کودک – فرزند سالم و شاد – مشاوره

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x