/ سینما / 12 کات (برش) ضروری که هر تدوینگر باید بداند
آنچه در این مقاله می‌خوانید

00:00 | 00:00

12 کات (برش) ضروری که هر تدوینگر باید بداند

5. مقطع یا بریده

روش مقطع، مخاطب را از عمل یا موضوع اصلی دور می کند.
این روش عمدتا به عنوان قطعات انتقالی به کار می رود تا مخاطب را در مورد آنچه خارج از محدوده شخصیت اصلی رخ می دهد، مطلع کند.
این روش همچنین راهی طولانی برای کمک به شما به منظور تأیید جزئیات خاص میزانسن طی است ولی امکان معنی بخشیدن به آن جزئیات را برای شما فراهم می کند.
شما می توانید این حالت را به وضوح در این صحنه از فیلم “سریع و مرده” ببینید که در آن سام رایمی از مبارزان مسلح به ساعت روی برج مقطع می شود، که کمک می کند تا تنش دراماتیک شود.

Cutaway نمایی است که بیننده را از شخصیت ها یا عمل اصلی دور می سازد.
این شات ها مفاهیم ویژه ای در صحنه ایجاد نموده و سبب ایجاد تنش شده و از اتفاقات آتی حکایت دارند.
اگر صحنه ی مرحله ی قبل را تماشا کرده باشید، خواهید دید که شات های Cutaway همه چیز را به یکدیگر نزدیک ساخته و مهمترین Cutaway در پایان ( تنها چند فریم)
قرار دارد که بیرون آمدن تارت ها از توستر را نشان می دهند.
این برش ها در نمای کابینت به تارت ها و بعد به اسلحه و بعد به درب حمام مشاهده  می شوند که همگی مفاهیمی ایجاد کرده و به ما می گوید که آن فرد آنجاست.
و درست در زمانی که تارت ها را فراموش کردیم، آنها بیرون می آیند و صحنه هیجان انگیز می شود.

روش دیگر برای استفاده از روش مقطع، در طول توالی دیالوگ است.

یک نمونه عالی از این را می توانید در یک صحنه از ” روز تعطیلی (مرخصی)
فریس بیولر ببینید، که رونی اعتقاد دارد که با فریز صحبت می کند، فقط با واقعیت سازی این که او در لاین دیگری است.

6. میانبر یا کات موازی

روش میانبر، که با نام کات موازی نیز شناخته می شود، جایی است که شما بین دو صحنه مختلف که در یک زمان در فضاهای مختلفی رخ می دهد، کات می کنید.
هنگامی که این کار به صورت موثر انجام شود، می توانید دو داستان همزمان را یکبار بگویید و اطلاعاتی که به مخاطبان داده می شود، معقول و کامل باشد.

این برش مناسب افزودن تنش( در فیلم های پلیسی از تدوین موازی استفاده می شود،
مانند زمانی که در هنگام سرقت از گاوصندوق، نگهبان به محل سرقت نزدیک می شود). می باشد.

احتمالاً در 10 سال گذشته، هیچ فیلمسازی به اندازه کریستوفر نولان از روش کات موازی استفاده نکرده است.
او از این روش در چندین فیلم استفاده کرده است و همیشه به صورت موثر برای اتصال خطوط داستان های مختلف در فیلمهایش از آن بهره گرفته است.
یکی از نمونه های بارز گراس کات فیلم Inception است، زیرا چهار سطح هوشیاری به طور همزمان رخ می دهند اما این صحنه از فیلم Lord of the Rings نیز مثال خوبی از این نوع برش در تدوین است.
در حقیقت، اغلب احساسی مثل اینکه کل فیلم فقط یک سری طولانی از کات های موازی است.

نمونه ای از این کات، در صحنه مشهور مبارزه با گرانش صفر دیده می شود که در آن خدمه ون به صحنه رویایی قبلی متصل می شوند.
شما با استفاده از این نوع کات، باید در مورد نحوه ساختار خطوط چندگانه داستان خود دقت کنید.
اگر این کار به درستی انجام نشود، فقط مخاطبان را گیج تر می کنید.
همیشه موقع بکارگیری روش کات موازی، روش بسیار مفید برای گرفتن یک جفت چشم اضافی روی تدوین است.
این حس کاملی را به شما به عنوان ویراستار بدهد، اما ممکن است بر مخاطبان تاثیر اضافی بگذارد.
نمونه های دیگر از این نوع کات، در سایر کارهای نولان موجود است.
او به طور موفق از این روش در فیلم های “یادآور مرگ، شوالیه تاریکی و در میان ستارگان”، استفاده کرده است.

7. مونتاژ

مونتاژ یکی از روش های دیگری است که برای مدت طولانی وجود دارد، اما به اندازه کات های قبلی استفاده نشده است.
ایده اصلی مونتاژ این است که از کات سریع تصاویر برای کمک به انتقال مفهوم گذر زمان یا کمک به محتوای روایت استفاده کند.
نشانگر گذر زمان بوده و یا با استفاده از برش های سریع در داستان مفهوم ایجاد می نماید.
اغلب می توانید تمرین ورزشکاران یا آملده سازی آنها برای مسابقات بزرگ را با مونتاژ  مشاهده کنید، اما در حقیقت از مونتاژ در هر نوع انتقال به کار رفته و معمولا در موسیقی کاربرد گسترده ای دارد.
مونتاژ انواع مختلفی دارد، اما یکی از موارد مورد علاقه ما، مونتاژ ریتمیک در “خوب، بد و زشت” است.
در سرتاسر سه مسیر یکسان، کارگردان سرجیو لئون از کات مونتاژ سریع استفاده کرده تا مخاطبان واکنش های صورت هر سه کاراکتر را ببینند.

این روش به طور کامل برای افزایش تنش لحظه ای به کار می رود.
همانطور که گفتیم، مونتاژ اغلب به منظور کمک به مخاطبان برای گذر زمان به کار می رود.
نمونه های مهم این روش در طول تاریخ فیلم وجود دارد، اما یکی از فیلم های مورد علاقه ما در فیلم “بچه کاراته کار” است.
ویراستار جان جی. آویلدسن از مونتاژ برای نشان دادن سریع کاراته استفاده می کند که پیشرفت شخصیت اصلی و همچنین پیشرفت افرادی که در نهایت با آنها روبرو خواهد شد را نشان می دهد.

8. کات تطابقی

روش کات تطابقی، عبارتست از تطبیق حرکت یا فضای دو محیط مخالف با هم.
این روش طی سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است.
زمانی که شما نیاز به حرکت در روایت دارید، و در عین حال نیاز به پیدا کردن راهی برای اتصال یکپارچه آنها با هم دارید، موثر است.

نوعی تدوین است که به صحنه مفهوم و تدوام می دهد و بدون گیج کردن بیننده، آن را به جهت خاصی می برد.
می توانید در حین همبستگی از این برش برای حرکت میان صحنه ها و یا حرکت در فضا استفاده کنید.
یک نمونه ی بسیار ساده در فیلمبرداری از کسی است که در حال باز کردن یک درب
از نمای پشت سر است، و بعد آن را به سمت مخالف برده و از رفتن به داخل فیلمبرداری می شود.

دو فیلم خاص از این روش به طور موثر استفاده کرده اند و از محبوب ترین فیلم های تاریخ هستند.
اولین و مشهورترین مثال برای این نوع برش فیلم “یک اودیسه فضایی” در سال 2001 ، ساخته استنلی کوبریک است که راهی
برای حرکت از «توالی انسان نخستین» به «توالی ایستگاه فضایی» در طی یک ثانیه بدون مسائل پیوندی پیدا کرده است.
او این کار را با پرت کردن استخوان توسط انسان اولیه به هوا و سپس جایگزینی آن با یک سفینه فضایی شناور، انجام داده است.
این روش بسیار موثر بود و به مخاطبان اجازه داد که از یک صحنه به صحنه ی دیگر حرکت کنند.
نمونه دوم در فیلم لارنس عربستان است.
اما فیلم Tree of life نیز حاوی برش های تطبیقی( و انواع دیگر برش ها) در سراسر فیلم است.

پس از معرفی به لارنس، کارگردان دیوید لین و ویراستار آن وی کوتز، به راهی برای حرکت از فضای ادارات دولتی به بیابانهای عربستان داشتند.
در این مورد آنها از آگراندیسمان (بزرگ سازی) تطابقی برای پرش زمانی به سمت جلو استفاده کردند تا زمانیکه به خورشید در حال بالا رفتن در صحرا رسیدند.
این کات جواب می دهد، زیرا ما خاموش شدن یک نور و ظهور دیگری را می بینیم.
دوباره، جریان و سرعت روایت را بدون گم گشتگی مخاطبان ادامه می دهد.
آیا این اطلاعات مفید بود؟ آیا انواع کات های تدوین دیگری وجود دارند که مایلید فرا بگیرید؟ نظرات خود را به ما در بخش نظرات زیر ارائه دهید.

9. Cross Dissolve

از یک Cross Disolve برای اهداف و مقاصد مختلفی در یک داستان استفاده می شود.
این نوع برش نشانگر گذر زمان است و یا با استفاده از لایه های روی هم یا dissolve ها چندین داستان یا صحنه را که در زمان های مختلف فیلمبرداری شده، به صورت یکجا به نمایش گذاشت.
مشهورترین مثال های این نوع برش در Apocalypse Now و Spaceballs قابل مشاهده هستند.
نکته: از cross dissolve برای تدوین های استاندارد استفاده نکنید.
در پشت هر dissolve باید انگیزه ای قرار گرفته باشد.

10. Wipe محو کردن

Wipe نوعی انتقال است که از انیمیشن (امروزه بیشتر دیجیتالی) استفاده می کند تا اولین صحنه را در صحنه ی بعد محو کند.
در فیلم Star Wars شاهد Wipe ابتدایی و در برنامه های تلویزیونی Home Improvement شاهد به کارگیری Wipe های پیچیده هستیم.
به این Wipe مکعبی از برنامه ی Tim and Eric نگاه کنید.

این به نحوی یک انتقال بامزه است:
Fade In/ Out ( محو کردن تدریجی)
روش این نوع برش نیز از نام آن کاملا مشخص است، به این صورت که یک کلیپ را به بیرون محو کرده و دیگری را به داخل محو می کنید.
این نوع برش معمولا نشانگر گذر زمان هستند، مثل تغییر شب و روز یا خوابیدن افراد، اما در صورتی که به درستی از آن استفاده نشود، با این مفهوم مغایرت خواهد داشت.
از این نوع برش نباید در پروژه های استاندارد استفاده کنید.

11. Smash Cut برش ضربتی

اگر یک صحنه ی پر سرو صدا دارید که ناگهان وارد یک صحنه ی ساکت می شود و یا برعکس، باید از برش ضربتی استفاده کنید.
هنگامی از این برش استفاده می شود که باید بین دو صحنه، احساسات و یا قصه ی کاملا متفاوت انتقال دهید و این انتقال باید ناگهانی و غیرمنتظره باشد.
این برش در هنگامی که افراد پس از یک کابوس بیدار می شوند استفاده می شود و معمولا در فیلم های کمدی کاربرد بسیاری دارد و از آن با عنوان «برش Gilligan» یاد می شود،
زیرا در برنامه ی Gilligan’s Island به وفور از این نوع تدوین استفاده شده است.
مثلا زمانی که شخصیت کاملا مخالف و یا ۱۰۰٪ موافق است و در صحنه ی بعد مشاهده می کنیم که خلاف آن را انجام می دهد

12. Invisible Cut برش نامرئی

با اضافه کردن برش های نامرئی به فیلم و ویدئوی خود، توانایی و خلاقیت خود را در تدوین فیلم ها به نمایش می گذارید.
هدف این نوع برش ها این است که صحنه ها مانند یک صحنه ی مداوم به نظر برسند.
برش نامرئی در فیلم Gravity استفاده شده و می توان گفت که نقطه ی قوت فیلم Birdman نیز می باشد.

این کار با سیاه و یا کدر کردن فریم آخر ( و یا یک رنگ مشابه) و ادغام آن با ابتدای کلیپ بعدی و یا چیزی شبیه به Whip pan انجام می شود. (مانند فیلم های پاول توماس اندرسون)
یکی دیگر از شیوه های ایجاد برش نامرئی استفاده از نفوذ نور یا درخشش لنز است و یا اینکه باید از اشیای جلوی زمینه برای پر کردن فریم و انتقال به صحنه و یا کلیپ بعدی استفاده کنید.

کلیپ های Eiffel Tower و Sacre Coeur از fuzzfocus

آخرین نکته ای که باید در مورد انواع تدوین بدانید این است که باید از چند نوع برش به طور همزمان نیز استفاده کنید.
می توانید از match dissolve (فردی که به یک هیولا یا موجود دیگری تبدیل می شود)، یک cross cut
( دوقلوهایی که در یک لحظه و در مکان های مختلف یک احساس را تجربه می کنند)، smash cut و j cut ( فردی که از خواب بیدار می شود و
همسرش بیرون از لنز حال او را جویا می شود) و غیره استفاده کنید.
مثال خوبی برای همه ی این تکنیک های تدوین در فیلم Spring Breakers مشاهده می شود:
کلیپ های Eiffel Tower و Sacre Coeur از fuzzfocus آخرین نکته ای که باید در مورد انواع تدوین بدانید این است که باید از چند نوع برش به طور همزمان نیز استفاده کنید.

می توانید از match dissolve (فردی که به یک هیولا یا موجود دیگری تبدیل می شود(،
یک cross cut ( دوقلوهایی که در یک لحظه و در مکان های مختلف یک احساس را تجربه می کنند)
smash cut و j cut ( فردی که از خواب بیدار می شود و همسرش بیرون از لنز حال او را جویا می شود) و غیره استفاده کنید.

منبع: 1

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x