هنر نقاشی، از آغاز تا امروز
انواع نقاشی
نقاشیها را میتوان از نظر محتوا نیز تقسیمبندی کرد. در زیر به تعدادی از رایجترین انواع نقاشی اشاره کردهایم.
نقاشی منظره
نقاشی از طبیعت و منظره قدمتی طولانی دارد و به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. این نقاشیهای پرطرفدار میتوانند خیالی یا براساس یک منظره واقعی باشند.
درخت و گل و رودخانه و آسمان در بیشتر این نقاشیها پیدا میشوند. نقاشان امپرسیونیست همچون مونه و پیسارو از معروفترین هنرمندانی هستند که اکثر آثارشان نقاشی از طبیعت است.
نقاشی طبیعت بیجان
در نقاشیهای طبیعت بیجان سوژه اصلی اشیا کوچک و نحوه چیدمان آنها است. ترکیببندی در این آثار نقش مهمی دارد. این نقاشیها بیشتر از میوهها، ظروف و … است که بافت و رنگهای متفاوتی دارند که به نقاشی تنوع بصری میدهند.
اولین نقاشی طبیعت بیجان در سال ۱۵۰۴ توسط ژاکوب دباربری کشیده شد و از معروفترین نقاشهای طبیعت بیجان میتوان به پل سزان، ژرژ براک و پابلو پیکاسو اشاره کرد.
نقاشی پرتره
پرتره به نقاشیهایی گفته میشود که موضوع اصلی آنها یک انسان است و عموما نقاشی از چهره فرد هستند. کشیدن پرتره دشوار است چرا که اکثرا از هنرمند انتظار میرود که فرد را شبیه به خودش ثبت کند.
قدمت نقاشیهای پرتره به ۵۰۰۰ سال پیش برمیگردد و بسیاری از افراد برای ثبت چهره خود سفارش نقاشی پرتره میدادند. معروفترین نقاشی پرتره تابلوی لبخند مونالیزا اثز لئوناردو داوینچی است.
گرافیتی
از گرافیتی برای بیان حرفها و احساسات و پیام به دیگر مردم استفاده میشود. نقاشی دیواری یا گرافیتی نقاشی یا طراحی بر روی دیوارهای شهر بدون مجوز است. هنرمندان گرافیتی عموما گمنام و ناشناسند.
نقاشی گرافیتی به معنای مدرن آن از دهه ۶۰ میلادی رواج پیدا کرد و تا مدتها به رسمیت شناخته نمیشد. گرافیتیها، بسیاری از اوقات پیامهای اجتماعی سیاسی دارند و از دیوارهای خیابان به عنوان تریبون استفاده میکنند.
مینیاتور
مینیاتور به نقاشیهای ظریفی گفته میشود که بر صفحات کوچکی کشیده میشود. ریشه نقاشی مینیاتور در شرق است.
نقاشی مینیاتور به چشم ما ایرانیان بسیار آشناست. مینیاتور ایرانی یا نگارگری، نقاشیای بسیار ظریف است که بیشتر برای کتابآرایی یا به شکل مرقع کشیده میشد. در این نقاشیها پرسپکتیو وجود ندارد و فضا دو بعدی است. از معروفترین نقاشان مینیاتور ایران میتوان به کمالالدین بهزاد اشاره کرد.
نقاشی در ایران
قدمت نقاشی در ایران به سالهای دور میرسد به دوران غارنشینی. تصاویری از حیوانات در غارهای لرستان کشف شده است و نقاشیهای روی ظروف سفالی پیدا شده در تپه سیلک نشان میدهد که نقاشی در این مناطق وجود داشته است.
در سلسله هخامنشی نقشمایههایی مانند نگهبان نیزهدار، شیر و حیوانات دیگر با آجرهای لعابدار در نقش برجستهها دیده میشود. نقاشی دیواری همچنین در دوره ساسانی در ایوان کرخه، حاجی آباد و تپه حصار و طاق بستان به چشم میخورد.
نقاشی در دوران اموی تحت تاثیر هنر ساسانیان بود که این تاثیر در دیوارنگاریهای قصرالحیر غربی و قصر عمره به چشم میخورد. در دوران سامانیان سفالینههای منقوشی در نیشابور کشف شده که چهرههایی با چشمان ریز و دهانی کوچک روی آنها نقاشی شده است.
از دوران سلجوقی کتاب مصور ورقه و گلشاه مانده که به تصویرگری مومن محمد خویی شامل ۷۱ نگاره کوچک افقی است که داستان را مصور کرده است. مصورسازی کتابها از این دوره رواج پیدا میمند. بعد از حمله مغولها شیراز مرکز هنرمندان شد و مکتب شیراز پدید میآید که از هنر چینی تاثیر گرفته است.
تقاشی ایران
در دوران تیموریان در هرات کارگاههایی شروع به مصور کردن متون تاریخی میکنند و نگارگری به اوج خود میرسد و سبک خاصی پیدا میکند. تاکید بر نقوش رنگین در لباسها، کاشیها و پیکرههایی بلندقامت و ترکیببندی افقی و عمودی از شاخصههای نگارگری این دوره است. اوج این نگارگری را میتوان در شاهنامه بایسنقری دید.
کمالالدین بهزاد مهم ترین نقاش نگارگر ایرانی نیز در همین دوره آثارش را خلق میکند. از معروفترین آثار بهزاد میتوانیم به نسخه بوستان سعدی و نسخه خمسه نظامی اشاره کنیم.
نقاشی مینیاتوری در ایران
در دوران صفوی تحت حمایت شاه طهماسب، با تلفیق سنتهای خاوری (هرات) و باختری (تبریز) سبکی اصیل به وجود آمد که زیباترین جلوههایش را میتوان در شاهنامه تهماسبی و خمسه تهماسبی دید. با کم شدن حمایت دربار از هنر، هنر مصورسازی کتاب کمرنگ شد و نقاشی مستقل به وجود آمد. در این دوره هنرمندانی چون شیخ محمد، محمد هروی، سیاوش بیگ و صادق بیگ به صورت مستقل شروع به کار کردند.
با سلطنت شاه عباس اول نقاشی رونق تازهای یافت و هنرمندان بزرگی مانند رضا عباسی و صادق بیگ در کارگاه سلطنتی شروع به کار کردند. در این دوره به دلیل افزایش ارتباط با کشورهای خارجی و اروپا، نقاشی اروپایی بر نقاشی ایران تاثیر گذاشت که به آن فرنگیسازی میگویند. تحتتاثیر فرنگیسازی، حجم، عمق، نور و سایه وارد نگارگری شد.
پیکرنگاری-نقاشی-ایرانی
در دوره زندیه سبک زیرلاکی رواج پیدا کرد که در آن نقاشان تصاویر گوناگونی را بر روی قلمدان، قاب آینه، جلد کتاب، سینی و … میکشیدند. در دوران قاجار و در زمان فتحعلیشاه سبک جدیدی به نام پیکرنگاری درباری به وجود آمد که تا زمان ناصرالدین شاه رواج داشت و تلفیقی از هنر ایران و اروپا در کشیدن پیکر انسان بود.
نقاشی به سبک قاجار
در دوران ناصرالدین شاه هنرمندانی برای آموزش به اروپا فرستاده شدند. اولین هنرمند ایرانی که به اروپا رفت، ابوالحسن غفاری ملقب به صنیعالملک پدر گرافیک ایران است که در ایتالیا فن چاپ سنگی را فرا گرفته بود. او در بازگشت، نقاشباشی دربار ناصرالدین شاه شد. رواج چاپ سنگی باعث شد تا متون کلاسیک ادبیات ایران مانند هزار و یک شب و کلیله و دمنه مصور شده و منتشر شوند. صنیعالمک همچنین مدرسه دولتی نقاشی را تاسیس کرد که باعث تحول آموزش نقاشی در ایران شد.
از دیگر هنرمندان مهم این دوره باید به محمودخان ملکالشعرا اشاره کنیم که هنرمندی خودآموخته بود. او مهارت زیادی در استفاده از رنگ و نور داشت و اوج هنرش را میتوان در تابلوی «استنساخ» دید که پیشزمینهای برای نقاشی نوگرا در ایران بود.
نقاشی ایرانی محمود خان ملک الشعرا
محمد غفاری ملقب به کمالالملک در سفر به اروپا تحت تاثیر آثار رافائل و رامبرانت قرار گرفت و در بازگشت به عنوان نقاشباشی دربار، نقاشی آکادمیک و هنر واقعگرا را تثبیت کرد و آثار بسیار زیبا و دقیقی خلق کرد اما تثبیت راه کمال الملک باعث شد ایرانیان تا مدتها از پیگیری جنبشهای مدرن نقاشی مانند امپرسیونیسم عقب بمانند.
هنر نوگرا در ایران
در دوران رضاشاه نقاشی آکادمیک به راه خود ادامه داد با این حال دانشجویان هنرکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران با جنبشهای نوگرای هنر در دنیا آشنا و به پیروی از این سبکها تشویق میشدند.
در دوران پهلوی دوم هنر نوگرای ایران شکوفا شد. محمود جوادیپور، حسین کاظمی، معصومه سیحون و جلیل ضیاپور نخستین گالریها را در ایران تاسیس کردند و چندین محفل هنری از جمله «انجمن هنری خروسجنگی» و گالریهای آپادانا و صبا راهاندازی شد.
محمد جوادیپور که گالری آپادانا را تاسیس کرده بود، از اولین نقاشان آبستره در ایران بود. جلیل ضیاپور پدر نقاشی مدرن در ایران شاید تاثیرگذارترین چهره هنری در آن دوران باشد. او در کارگاه آندره لت با کوبیسم آشنا شده بود و نقاشی سنتی ایرانی را با تکنیک کوبیسم درآمیخت.
در دهه ۳۰ با راه افتادن دوسالانه هنر تهران و و تاسیس باشگاه هنرمندان، محافلی برای جمع شدن، تبادل نظر و حمایت هنرمندان نوگرا ایجاد شد.
نقاشی ایرانی نوگرا
در دهه ۴۰ هانیبال الخاص اکسپرسیونیسم روایی با مضامین اسطورهای را وارد هنر ایران کرد. محسن وزیریمقدم، هنرمند انتزاعی، در پی دستیافتن به نابترین بیان تجسمی بود. او در مجموعه شن خود، با شن تصاویر و فرمهایی انتزاعی خلق می کرد و بعد بومی آغشته به چسب را روی آن قرار میداد.
بهمن محصص نقاش و هنرمند اکسپرسیونیسم، با به تصویر کشیدن پیکرههای بیقواره و پرندگان و جانوران ترسناک در فضایی کابوسگونه و سورئال تصاویری را پدید آورد که در تاریخ هنر جهان ماندگارند. او از این تصاویر برای نشان دادن فضای خفقان و سرکوب دوران استفاده میکرد و به همین دلیل در ۱۳۴۶ نمایش آثارش ممنوع شد.
نقاشی در ایران
ایران درودی در نقاشیهایش با فضای سورئالیستی از طبقات چند لایه نور استفاده میکرد تا نور اصلیترین سوژه کارهایش باشد. امینالله رضاییان را میتوان اولین نقاش سورئالیسم ایران دانست. مضمون اکثر کارهای او سیاسی بود و با ترکیب اندام انسان و حیوان یا تغییر شکل بدن انسان فضایی غریب را خلق میکرد.
درباره نقاشی ایرانی
در دهه ۴۰ هنرمندانی چون پرویز تناولی، حسین زندهرودی، پیلارام و اویسی با نگاهی مدرن به هنر فولکلور ایران بازگشتند و آغازگر مکتب سقاخانه بودند. حسین زندهرودی با نقاشی از شمایلهای مذهبی و لباسهای تعویذدار از مهمترین نقاشان این مکتب بود و با ترکیب نقاشی با المانهای خطاطی و اعداد که حالتی دعاگونه به کارهای او میدادند، از پیشگامان مکتب نقاشیخط بود.
نقاشی خط ایرانی
طبیعتنگاری و بازگشت به طبیعت ایران و سازههای روستایی توجه تعدادی از هنرمندان نوگرای ایرانی را جلب کرد. مارکو گریگوریان در دهه ۳۰ و ۴۰ آثاری انتزاعی خلق کرد که یادآور خانههای کاهگلی بودند. پرویز کلانتری با نقاشی از روستا و خانههای روستایی زادگاهش زنجان، فضایی متفاوت را به روی بوم آورد. در آثار سهراب سپهری، طبیعت به شکلی واقعی و با رنگهای قهوهای و اخرایی و سیاه به شکلی مینیمال که متاثر از فضای شرق دور و فلسفه ذن بودند، به روی بوم میآمد.
تکنیکهای مختلف نقاشی
ابزار و تکنیکهای زیادی برای نقاشی کردن وجود دارد. برای انتخاب تکنیک اول باید ببینیم که میخواهیم چه چیزی را نقاشی کنیم و ابزار و تکنیک مناسب آن کدام است. بعضی از تکنیکها نیاز به آموزش دارند و بعضی آسانترند، مثلا نقاشی با آبرنگ برای کسی که تا به حال با آبرنگ کار نکرده میتواند سخت باشد.
باید مزایا و محدودیتهای ابزارها را بشناسیم تا بتوانیم ابزار درست را انتخاب کنیم، اگر بخواهیم نقاشیمان زود خشک شود اکریلیک گزینه خوبی است اما باید بدانیم که حلال آن آب است و مثلا برای نقاشی روی دیوار مناسب نیست.
هر روز به ابزارها و تکنیکهای نقاشی اضافه میشود و با تکنولوژیهای جدید بسیاری از آثار هنری دیگر نه روی کاغذ یا بوم که در مانیتورها خلق میشوند.
در زیر معروفترین تکنیکهای نقاشی را برشمردیم:
اکریلیک
رنگ و روغن
سیاهقلم
گواش
نقاشی نقطهای
ایربراش
آبرنگ
مدادرنگی
ذغال
اسپری
شیشه
پاستل
کلاژ
مرکب
نقاشی دیجیتال
از کجا بفهمیم که در نقاشی استعداد داریم؟
اسععداد در هنر
امروزه در هنر، استعداد معنی سابق را نمیدهد. برای شروع نقاشی نیازی ندارید که بفهمید استعداد دارید یا نه؟ فقط کافی است که از این کار لذت ببرید و بفهمید میخواهید چگونه نقاشی کنید. آیا میخواهید تصاویر را دقیق روی کاغذ پیاده کنید یا نقاشی ساده بکشید یا رنگها را کنار هم بگذارید؟ دوست دارید کارتان انتزاعی باشد یا واقعگرا؟ برای هرکدام از سبک های جدید نقاشی باید چه مسیری را طی کنید؟
تجربه کردن نقاشی جواب خیلی از این سوالات را میدهد و حتی میتواند کافی باشد. بسیاری از نقاش های معروف خودآموخته بودند. برای تجربه لذت نقاشی میتوانید از اکتیک کمک بگیرید و در کنار اکتیک وارد این دنیای هیجانانگیز بشوید.
منبع: 1