هنر گچبری
گچبری در دوران اسلامی
مضامین گچبری دوران اسلامی
همانطور که اشاره شد، علاوه بر مضامینی که در تزئینات گچبری دوره ساسانی معمول بود و در دوران اسلامی اکثرا در بنای کاخهای خلفا، حکام و سلاطین کاربرد داشتهاند و مضامین جدیدی تحت تأثیر فرهنگ اسلام به موضوعات گچبری اشاره گردید این مضامین همان نقوش اسلیمی و کتیبههای کوفی هستند، نقوشی اسلیمی سابقه در نقوش گچبری دوران ساسانی دارند و نقوش اسلیمی دوران اسلامی ارتباط غیرمستقیم و به احتمال قوی بر اثر منع شبیه نگاری که آن را رقابتی با خالق میدانسته، حاصل شدهاند و شاید تحت تأثیر این ایده است که اثر آذینهای گچبری قرنهای سوم و چهارم هجری را طرحهای هندسی و مضامین گیاهی و نباتی تشکیل میدهد که کاملا برساو (استلیزه) شدهاند. این نقوش هم در کل و هم در جزئیات تکرار گردیدهاند.
یافتههای موزه متروپولیتن از حفریات نیشابور و گچبریهای مسجد عتیق شیراز و مسجد جامع نائین و حفریات ری شواهد گویایی از قرن سوم تا پنجم هجری این گچبریها هستند. مضامین نقوش گچبری دوران اسلامی را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود.
انواع نقش های گچبری
نقوش هندسی
در قرون اولیه هجری سهم عمده نقوش تزئینی را طرحهای هندسی مانند اختر چلیپا، خطوط مستقیم، صلیب شکسته و دوایر و رشتههای مروارید، حلقه شکل، چندضلعیها، گرهسازیها و آژده کاریها تشکیل میدهد.
نقوش اسلیمی
هنر شناسان این نقوش را برگرفته از مظاهر طبیعت مانند گل و بتهها و شاخ و برگ درختان و میوههایی مانند گلابی، انار و غیره میدانند که برای پرهیز از شبیهسازی و شبیهنگاری (رقابت با خالق) آنها را برساو (استلیزه) کردهاند. نقوش اسلیمی متداول در گچبریهای اسلامی را اکثرا نقوشی چون اسلیمیهای دهن اژدری، شاخ و برگ درخت تاک (مو) و خوشههای انگور، برگ گل، گلدان و بوتهها، برگهای مدور، برگ نخل، میوه کاج، گلابی و انار تشکیل میدهد.
نقوش حیوانی و پرندگان
از نقوش حیواناتی چون اسب، اژدها با دم طاووس و اردک؛ سیمرغ و غیره استفاده میشد. قابل ذکر است که در گچبریهای دوران اسلامی از نقوش حیوانی، پرندگان و انسانی کمتر استفاده شده است.
کتیبهها
درست از قرن چهارم هجری یکی از موضوعات گچبری ایرانی را کتبیههای کوفی تزئینی تشکیل میدهد. همانطور که ذکر شد به علت اهمیت ویژهای که در اسلام به هنر خوشنویسی داده شده است این هنر به زودی جایگاه ویژهای در تزئینات گچبری پیدا کرد، کتیبههای گچبری نیز خطوط نوشتاری کتابها و سیر تحولی و تکاملی خود را طی نموده است. خطوط زیبایی مانند خط کوفی گلدار، خط کوفی گل و برگدار، کوفی مشجر، خط نسخ، خط ثلث و خط نستعلیق، خط کوفی بنایی، خط کوفی معقد از جمله خطوطی هستند که در کتبیههای گچبری کاربرد داشتهاند.
نقوش انسانی
این نقوش در صحنههای درباریان، رزم و بزم و غیره گچبری شدهاند. علاوه بر موضوعات نقوش گچبری مذکور باید از موضوعات دیگری چون مناظر شکار و صحنهی دربار، شاهزادگان و اعیان و اشراف نام برد.
شیوههای گچبری در معماری اسلامی ایران
شیوه خراسانی
این شیوه از صدر اسلام شروع و تا اواسط قرن چهارم و در بعضی جاها تا قرن پنجم هجری ادامه داشته است. این شیوه شامل دورههای عباسی، سامانی، غزنوی، طاهری و صفاری بوده است.
از ویژگیهای این شیوه سادگی و پرهیز از بیهودگی است. گچبری در این شیوه با طرحی آرام و با برجستگی کم آمیخته و با رنگ همراه است که در بعضی از جاها به صورت گچبری موسوم به شیر و شکر کار شده است. نمونهای از این شیوه در مسجد قهرج و تاریخانهی دامغان و نیشابور به کار رفته است.
شیوه رازی
این شیوه از قرن چهارم هجری شروع شده و تا حملهی مغول ادامه داشته است و نامهای مختلفی مانند آلبویه، آل زیار، سلجوقی، اتابکی، خوارزمشاهی به آن داده شده است. در این شیوه از تکنیک برجسته و برهشته گچبری استفاده شده است. نقوش در اوایل این دوره ساده و تکراری هستند و در اواخر این دوره (قرن ششم) گچبریها از نقوش و خطوط متنوع تشکیل شده است و کتیبه نگاری سهم عمدهای را در میان موضوعات گچبری به خود اختصاص داده است.
بیشتر نقوش و تزئینات گچبری این شیوه را طرحهای هندسی و مضامین گیاهی برساو شده (استلیزه) و نقوش اسلیمی کتیبههای گچبری و نقوش انسانی و حیوانی تشکیل داده است. زمینهی نقوش گچبری را با رنگها لاجوردی، فیروزهای، زرد، قرمز و قهوهای رنگآمیزی کردهاند. در قرن چهارم هجری آژده کاری بر روی موتیفهای گچبری یکی از عوامل تزئینی گچبری است که در دورههای بعد استمرار یافته و تکامل پیدا کرده است. این آژده کاریها در اشکال مختلف مانند شکلهای هندسی به شکل لانه زنبوریها، لوزیها، مثلثها، چندضلعیها، سوزنیها و غیره ظاهر شدهاند.
در گچبریهای مسجد جامع نائین و گچبریهای مکشوفه از نیشابور از روش تکرار طرحها و نقوش و نگارهها استفاده شده است و همین روش باعث شده که نقوش از تنوع کمتری برخوردار بوده و در عین گستردگی، پیچیدگی و ابهامی نداشته باشند.
در اواخر این دوران (قرن ششم هجری) به علت پیشرفت تکنیکهای گچبری، گچبرها موفق به ابداع نقوش گچبری مطبق (چند طبقه)، گچبری در هم پیچیده و گچبری مجوف (توخالی) شدند، مانند گچبریهای محراب مسجد اشترجان و گچبریهای بقعه پیربکران اصفهان، گچبریهای بقعه سبزپوش و محراب مسجد تبریز و اردستان و زواره و مدرسه حیدریه قزوین و گنبد علویان همدان.
شیوهی آذری
این شیوه تکامل یافته شیوهی رازی است بعد از حملهی مغول شروع و تا قرن دهم هجری (تا روی کار آمدن صفویه) استمرار داشته است. به طور کلی در شیوهی آذری از تکنیک گچبری برجسته و برهشته استفاده شده و نقوش گچبری در این دوران ظرافت بیشتر پیدا کردهاند. از خطوط و کتیبههای گچبری تا حد امکان در تزئینات گچبری استفاده شده است در این شیوه خط مضاعف یکی از عوامل تزئینی است که مهارت گچبرها را در کار خویش نشان میدهد، آنها به راحتی دو خط کوفی و ثلث را در کنار هم در دو سطر ترکیب نمودهاند.
در شیوههای خراسان و رازی استعمال گچ برای روکش بنا (پوشش قسمت داخلی) نسبتا مرسوم و متداول بود، این نوع روکاری در شیوه آذری در دوره ایلخانی به درجهی کمال رسید. در بعضی ساختمانها سطح داخلی بنا با یک ورقه گج سفید سخت پوشانیده شده، در حالی که در بعضی ابنیه فقط قسمتهای معینی سفید کاری شده است.
پروفسور پوپ قرن هشتم هجری را که با سلطنت ایلخانان مغول مقارن است، عهد گچ با قرن گچ نامیده است زیرا معتقد است که در تزئینات باقیمانده از این دوره همه جا غلبه با گچ است و هنرمندان این دوره در مساجد و بقاع و آثار دیگر برجای مانده از آن زمان با گچ آثار بدیع و دلپذیری خلق کردهاند که موجب اعجاب و تحسین است و شهر اصفهان بهترین آثار گچبری این دوره را در بردارد.
در این دوره آژده کاری بر روی موتیفهای گچبری همچنانی یکی از عوامل تزئینی است. در این شیوه علاوه بر تکنیکهای تزئیناتی شیوه رازی گچبری با طرح آجرکاری دورغین متداول شده است. روش کار در این تکنیک بدین صورت است که ابتدا یک قشر گچ روی دیوارهای آجری که هیچگونه دقتی در نازککاری و یا در نحوه آجر چینی آن لحاظ نگردیده، میکشند و سپس روی آن قشر گچی را با طرحهایی به شکل آجر تزئین میکنند. از جمله ابنیهای که از این روش برای تزئین آن استفاده گردیده، گنبد سلطانیه است.
قابل ذکر است که گچبریهای بقعه و محراب پیر بکران همزمان با ساخت و تزئینات گچبری مسجد اولجایتو میباشد و هر دو در دوران حکومت یک سلطان با یک شیوهی گچبری (آذری) ساخته شده اما تفاوت فاحشی در این دو گچبری به چشم میخورد. محراب اولجایتو خشک، بی روح و تجملی ساخته شده است و لی محراب و دیگر گچبریهای بقعه پیربکران در کمال سادگی و خلوص ساخته شده است که منشأ آن ایمان مذهبی بوده است.
شیوه اصفهانی
این شیوه کمی بیشتر از صفویه از زمان قراقوبونلوها شروع و تا اواخر قاجار ادامه مییابد. از این شیوه با عنوانهای سبک صفوی، افشاری، زندی و قاجاری نام برده شده است. در این شیوه با وجود رواج کامل تزئینات دیگر همچون کاشی معرق و هفت رنگ و آینهکاری و گچبری همچنان مقام خود را حفظ کرده است.
به نقل از پروفسور پوپ: هنر گچبری در عصر صفویه مانند سایر هنرها در این عصر نیز تجلی مخصوص داشت که کاخهای پادشاهان، منازل وزرا و مدارس و مقبرههای این دوره با صنعت گچبری آراسته شده است. از ویژگیهای غالب در هنر گچبری شیوه اصفهانی میتوان مقرنسهای گچی و معرق گچی (گچتراش) نام برد. هر چند مقرنسسازی قبلا متداول شده بود ولی کاربرد گسترده آن به این دوران تعلق دارد. معرق گچی و گچبری الوان نیز در این دوران متداول شده است. از نمونههای بینظیر آن میتوان از گچبریهای زیر گنبد و محراب میدان مسجد ساوه که با معرقهای گچی بسیار زیبای ساخته شدهاند، نام برد.
یکی دیگر از ویژگیهای گچبری این دوران گچبریهای مجوف است که به اشکال جام و صراحی و یا آلات موسیقی و غیره گچبری شدهاند. نمونههای بسیار زیبایی از این گچبریها در عمارت عالیقاپو اصفهان و بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در اردبیل به کار رفته است که با انواع رنگهای زیبا مزین شده است.
نقش رنگ در گچبریها
رنگ در قرون متمادی اسلامی نقش تعیین کنندهای در تزئینات گچبری داشته است با توجه به یافتههای باستان شناسان میتوان گفت که از نخستین قرون اسلامی، اولین گچبریهای رنگ آمیزی شدهاند مانند گچبریهای مسجد قهرج که با رنگ اخرا رنگآمیزی شده است و با گچبریهای به دست آمده از نیشابور که با انواع رنگها مزین بودهاند. در قرنهای پنجم و ششم هجری زمینهی نقوش و یا کتیبهها را معمولا رنگآمیزی میکردهاند که معمولا رنگهای لاجوردی و فیروزهای کاربرد بیشتری داشته است. از دوره ایلخانی به بعد رنگآمیزی گچبریها موارد استعمال بیشتری پیدا کرده و روی اکثر سطوح گچی مسطح را با نقشهای مختلف هندسی و اسلیمی و یا کتیبهها رنگآمیزی کردهاند.
منابع: کتاب معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، کتاب نگاهی بر هنر ساسانی در هنر اسلامی، کتاب شیوههای معماری ایران، کتاب هنر ایران در دورههای پارتی و سامانی، کتاب گچبری دوران سامانی و تأثیر آن در هنرهای اسلامی.
منبع: