آداب معاشرت در محیط کار؛ ۱۵ نکتهای که شما را مبادی آداب نشان میدهد : رفتار غیرحرفهای میتواند تهدیدی برای شغل شما باشد. بسیار مهم است که با آداب معاشرت در محیط کار آشنا باشید تا بتوانید حرفهای رفتار کنید و در محل کار موفق باشید. البته با گذر زمان، هنجارهای مربوط به رفتارهای فردی و حرفهای تغییر میکنند، اما اساس آداب معاشرت در محیط کار همچنان ثابت است. فراموش نکنید بیشترِ کسبوکارها ارتباط مستقیمی با مردم دارند و رفتارها و شیوهی برخورد افراد در هر کسبوکار، میتواند باعث رشد و تفاوت آنها با سایرین شود. به نکات زیر توجه کنید تا با آداب معاشرت در محیط کار بیشتر آشنا شوید.
همیشه وقتی در نقش واسطه میان چند فرد قرار میگیرید، آنها را بههم معرفی کنید. حتی اگر افراد مذکور از قبل همدیگر را میشناسند، باز هم از معرفی آنها غافل نشوید. این کار باعث میشود افراد احساس کنند که فارغ از جایگاه و موقعیتی که دارند، برایشان ارزش قائل هستید.
۲. دست دادن را از یاد نبرید
دست دادن، حرکت سادهای است که ادب، اعتماد به نفس و حسننیت شما را نشان میدهد و روند روابط احتمالی آتی را مشخص میکند. در محیطهای کاری غیررسمی، یک سلام ساده و تکان دادن سر برای برقراری ارتباط با دیگران کافی است، اما اثرات دست دادن خیلی بیشتر است.
اهمیت استفاده از این واژهها (یا معادلهای آنها) بر کسی پوشیده نیست. حتی در محیطهای غیررسمی نیز از این واژهها غافل نشوید. فرستادن پیام الکترونیکی تشکر یا ایمیل قدردانی، کاری متداول است اما یک پیغام تشکر کاغذی معجزه میکند!
۴. وسط حرف دیگران نپرید
یکی از آداب معاشرت در محیط کار این است که یاد بگیرید حرف دیگران را قطع نکنید. متأسفانه بیشتر ما طاقت نداریم صحبت دیگران را کامل بشنویم و عجله داریم نظرات خودمان را سریعتر ابراز کنیم. کنترل این میل بهویژه وقتی بحث داغ میشود، کمی دشوار است، اما باید بدانید پریدن وسط حرف دیگران اصلا درست نیست و باعث میشود بیادب جلوه کنید.
یادتان باشد که قاطع اما باادب باشید و از قطع صحبتهای دیگران و تحمیل نظراتتان بپرهیزید.
این روزها ادبیات کلامی و نوشتاری کمی خودمانیتر و غیررسمیتر شده است، اما باید مواظب باشید که کلمات و جملاتتان را عاقلانه انتخاب کنید. ادبیات غیرمحترمانه و بیادبانه در هر شرایطی مردود و غیرقابلقبول است.
یادتان باشد استفاده از ادبیات کوچهبازاری در موقعیتهای رسمی اصلا درست نیست.
۶. در زمینهی ارتباطات نوشتاری دقت زیادی به خرج بدهید
قبل از فرستادن هرگونه پیام متنی، آن را بازبینی کنید تا مطمئن شوید غلط املایی ندارد. با وجود امکاناتی که نرمافزارهای تصحیح نگارش و املا در اختیارمان میگذارند، وجود غلط املایی بسیار ناخوشایند است.
علاوه بر بررسی املای کلمات، سعی کنید لحن و محتوا را نیز بهخوبی بررسی و ویرایش کنید.
ایجاد وقفه در کار دیگران، غیرمحترمانه است. شما حق ندارید بدون در زدن و تنها بهدلیل باز بودن در، وارد اتاق دیگران بشوید! اگر احساس میکنید کاری که با طرف مقابل دارید بیش از چند دقیقه طول میکشد، باید از قبل برای صحبت کردن با او وقت بگیرید.
۸. غیبت نکنید
گاهیاوقات شرکت نکردن در غیبت کمی سخت است! همه گاهی تمایل به غیبت کردن دارند. اما یادتان باشد که حتی غیبتی ساده و جزئی نیز شخصیتتان را خدشهدار میکند. صحبت کردن پشت سر کسی که در جمع حاضر نیست، بیادبانه و غیرمحترمانه است.
هرکسی در محیط کار مکالمات خصوصی نیز دارد. شاید این مکالمه در قالب تلفن یا ایمیل و … باشد، درهرحال شما اجازهی دید زدن پیامها یا استراقسمع را ندارید.
۱۰. به دیگران کممحلی نکنید
وقتی شخصی به شما نزدیک میشود، به او توجه کنید. سلاموعلیکی ساده را فراموش نکنید و اگر فعلا سرتان شلوغ است، از او بخواهید چند دقیقه صبر کند.
وقتی در راهرو و … آشنایی را میبینید، به بهانهی کمبود وقت به او بیمحلی نکنید که اصلا بهانه و دلیل خوبی برای بیتوجهی به دیگران نیست.
بههیچوجه دربارهی این دو موضوع بحث نکنید. بهتر است عقاید و نظراتتان را پشت در اداره بگذارید و بعد به آنها رسیدگی کنید.
۱۲. وقتشناس باشید
همهی ما گرفتار هستیم و سرمان شلوغ است، اما باید وقتشناس باشیم. وقتشناسی به دیگران نشان میدهد که برای زمان ارزش قائل هستیم. به موقع حاضر نبودن، نشانهی این نیست که سرتان از دیگران شلوغتر است بلکه نشانهی بیملاحظگی شماست.
وقتی در جلسه هستید، از تلفنتان استفاده نکنید. پیام ردوبدل نکنید، تماس نگیرید و … . این کار شما بسیار آزاردهنده و بهمنزلهی بیاحترامی به سایرین است. علاوه بر اینها، باعث میشود که جلسه بهخاطر از دست رفتن تمرکز افراد، طولانیتر بشود.
۱۴. بیهوده کارت ویزیتتان را بذلوبخشش نکنید
یکی دیگر از آداب معاشرت در محیط کار این است که به یاد داشته باشید به هرکس که میرسید، سریعا کارت ویزیت و اطلاعات تماس خود را بذلوبخشش نکنید. این کار کمی عجولانه به نظر میرسد. فقط در تماسهای فروش این کار را بکنید و قبل از تقدیم آن، از طرف مقابل برای این کار اجازه بگیرید و در صورت امکان کارت او را نیز دریافت کنید.
ارتباط چشمی خود را با مخاطب حفظ کنید و تمام تلاشتان را برای گوش دادن به حرف دیگران بهکار بگیرید. حواس و حافظه کوتاه مدت ما سریعا دچار فراموشی میشود و اغلب نمیتوانیم تا تمام شدن صحبت دیگران صبور باشیم. دوست داریم سریعتر حرف طرف مقابل تمام شود و وارد بحث بعدی بشویم.
سعی کنید از عجله و کمتحملی بپرهیزید. در خلال صحبتهای دیگران، از آنها سؤال بپرسید و نشان بدهید که به حرفهایشان علاقه دارید.
حتما شما هم با افرادی مواجه شدهاید که علاقهمندند بهجز شغل اصلیشان، حرفهی دیگری را نیز دنبال کنند؛ مثلا وکیلی که نویسندگی را دوست دارد، مهندسی که دوست دارد در رشتهی دیگری تدریس کند و … . این افراد به انجام کارهای متعدد و متفاوتی مشغول هستند و همیشه با چنین پرسشهایی روبهرو میشوند: «وقت میکنی بخوابی؟»، «چطور به همهی این کارها میرسی؟» این افراد برای خود زمان تولید میکنند و از انجام کارهای مختلف لذت میبرند.
آنها بسیار فعال هستند و میدانند که چگونه باید برای کارهایشان برنامه ریزی و به آن عمل کنند. اصلا شاید خودِ شما خوانندهی محترمِ این مقاله دوست داشته باشید کاری کاملا متفاوت با حرفهی فعلیتان انجام بدهید. فارغ از اینکه این سبک از زندگی را میپسندید یا خیر، میخواهیم با ارائهی دلایلی به شما بگوییم داشتن حداقل دو تخصص، چقدر میتواند به نفعتان تمام شود. پس لطف بفرمایید و با ما همراه باشید.
در ظاهر، احتمال موفقیت افراد در شغلی کاملا متفاوت با حرفهی قبلیشان، کم به نظر میرسد و گویی هزینهی زیادی برای این تغییر باید پرداخت بشود. پس چه باید کرد؟ یک راهحل وجود دارد؛ بهجای اینکه شغل قبلی خود را رها کنید، سعی کنید هردو حرفه را دنبال کنید و حداقل دو تخصص کاری داشته باشید. با این روش میتوانید به موفقیتهایی در هردو زمینهی شغلی دست پیدا کنید.
در ادامه، با مزایای داشتن تخصصهای مختلف از زبان کابیر سِگَل، نویسنده، آهنگساز و تهیهکننده، آشنا میشوید.
من علاقهی زیادی به تهیهکنندگی در زمینهی موسیقی دارم و فعالیتهای مختلفی که انجام میدهم، در پیشبرد یکدیگر بههم کمک میکنند. در شروع کار بهخاطر اینکه هیچ تجربهای نداشتم، کسی تمایل نداشت با من همکاری کند، اما به دلیل علاقه به موسیقی و کسب تجربه در این حیطه، آستینها را بالا زدم و تلاش کردم. شغل قبلی من سرمایهی لازم برای تهیهکنندگی موسیقی را فراهم نمیکرد، اما مهارتهای لازم برای تهیهکنندگی را در اختیار من میگذاشت. یک تهیهکنندهی خوب باید بتواند چشمانداز درستی ارائه کند، نیروهای مناسبی استخدام کند، زمانبندی صحیحی داشته باشد، از عهدهی تامین مالی برآید و محصول مناسبی ارائه کند.
بعد از کسب جوایز مختلف و مهمی چون جایزهی گِرَمی (بزرگترین جایزهی دنیای موسیقی و همارز جایزهی اُسکار در سینما)، افراد زیادی تمایل دارند با من همکاری کنند. اما خودم هنوز به دنبال کسب درآمد از این طریق نیستم و فکر میکنم تولید و ارائهی موسیقی بهاندازهی کافی از نظر روحی من را اغنا میکند.
من از ارباب رجوعان شرکت دعوت میکنم به جلسات ضبط موسیقیام بیایند و این حضور معمولا برای آنها خیلی جذاب است، زیرا آنها مشاغلی معمولی دارند و از حجم بالای لذت در چنین جلساتی بسیار بهوجد میآیند. این خوشحالی برای من بسیار باارزش است.
وقتی در والاستریت فعالیت میکردم، حلقهی دوستانم متمرکز بر افرادی بود که در بخش خدمات مالی مشغول به فعالیت بودند. همهی دوستان من بانکدار، تاجر، تحلیلگر اقتصادی، اقتصاددان و … بودند و رویکرد مشترکی به قضایا داشتند. این اجماع و شباهت در آرا، گاهی باعث میشد تا اربابرجوعان از مشاوره و تحلیلی که به آنها ارائه میدادم، چندان راضی نباشند.
مثلا یکی از مراجعین من تمایل داشت بداند که شهروندان چینی دربارهی چه چیزهایی با یکدیگر صحبت میکنند. او را به یکی از دوستانم که در این زمینه اطلاعات کافی داشت، معرفی کردم. این داستان به نفع همهی ما بود. من در کارم موفق ظاهر شدم، ارباب رجوعم به ایدهی موردنظرش دست یافت و دوستم نیز مخاطب و مشترک تازهای پیدا کرد.
با معرفی آشنایان خود به یکدیگر، میتوانید افرادی را که در شرایط معمولی با هم ملاقات نمیکنند، با یکدیگر آشنا کنید.
وقتی تخصصهای مختلفی داشته باشید، متوجه خواهید شد که ایدههای مختلف چگونه با هم در تعامل هستند و از آن مهمتر، چگونه باید با هم تعامل داشته باشند. استیو جابز بهعنوان الگویی درخشان در فعالیتهای بینرشتهای و متنوع گفته است:
«حاصل درهم آمیختن هنرهای آزاد و علوم انسانی با فناوری، چیزی است که قلبهای ما را تسخیر کرده است.»
وقتی طوفان کاترینا در آمریکا رخ داد، بسیاری از نوازندگان موسیقی نیواورلئان را ترک کردند و در تلاش بودند تا مبلغی برای نوازندگان خسارتدیده جمعآوری کنند. در آن زمان من میتوانستم سازمان خیریهای برای جمعآوری اعانههای مردمی تأسیس کنم، اما این کار را نکردم و در عوض، راهکار بادوامتری اجرا کردم. طبق برنامهای که تدارک دیده بودم، افراد برای استخدام گروههای موسیقی برای برنامههای خود، باید از طریق سایت من اقدام به رزرو و نامنویسی میکردند و در هربار ثبتنام و رزرو باید مبلغی را بهعنوان انعام پرداخت میکردند. این کار باعث میشد تا گروههای موسیقی مخاطبان خود را پیدا کنند و ضمنا اعانهای نیز برای کمک به خسارتدیدگان جمعآوری بشود. بعدا بهعلت سابقهکارم در بانک، توانستم مؤسسهی خیریهای در ادغام با یک مؤسسهی دیگر راهاندازی کنم.
وقتی کنجکاویهای خود را دنبال میکنید، به حرفهی جدید خود خلاقیت اضافه خواهید کرد و نتایج بهتری کسب میکنید. داشتن تخصصهای مختلف باعث میشود در امور مختلف مهارت کسب کنید و این مهارتها به پیشبرد بهتر یکدیگر کمک میکنند.
منبع: