معرفی رشته فلسفه: فلسفه از دوران یونان باستان تا هم اکنون یکی از بخش های مهم تاریخ زندگی بشر می باشد. پایه مباحث فلسفی برای اولین در رم باستان گذاشته شد که با عوامل عقلانی و منطقی به تبیین مسائل اساسی جهان هستی می پرداختند.
از نظر تاریخی اسم فلسفه از دو کلمه فیلو و سوفیا تشکیل شده که به معنای دوستدار دانش می باشد که ریشه ای یونانی دارد. برای اولین بار این کلمه توسط فیثاغورث ارائه گردید که از وی پرسیدند که آیا تو انسان حکیمی هستی ولی او در جواب گفت که خیر من دوستدار دانش هستم.
شخصی که بخواهد در در رشته فلسفه ادامه تحصیل دهد می بایست دارای توانایی هایی باشد که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد:
افلاطون فیلسوف یونان باستان بر سر در آکادمی که در دوران خویش تاسیس کرده بود، نوشته بود «هر کسی که ریاضیات یا هندسه نمی داند، وارد نشود». این به دلیل وجه تشابهی است که بین فلسفه و ریاضیات وجود دارد چرا که هر دو به مسائل ذهنی، غیرتجربی و انتزاعی می پردازند و برای موفقیت در ریاضیات می بایست ذهن خود را از مسائل تجربی دور گردانده و در حوزه استدلال تفکر و تعمق نماید.
فارغ التحصیلان رشته فلسفه می بایست به عنوان معلم و استاد در مدارس و دانشگاه های کشور به تدریس مشغول شوند و یا می توانند در مراکز پژوهشی مثل دایره المعارف ها و پژوهشگاه های علوم انسانی به عنوان پژوهشگر به فعالیت بپردازند. البته شایان ذکر است که برای فعالیت به عنوان پژوهشگر فلسفه، فارغ التحصیلان می باید دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا باشند. اما فارغ التحصیلان دوره کارشناسی فلسفه هم می توانند به عنوان دستیار پژوهشگر در بعضی از این موسسات و مراکز به فعالیت بپردازند.
رشته فلسفه با وجود اهمیتی که دارد اما در کشور بسیار مظلوم واقع گردیده است. فعالیت به عنوان معلم در آموزش و پرورش یکی از متعارف ترین زمینه های کاری برای فارغ التحصیلان دوره کارشناسی این رشته می باشد.
البته در سازمان ها و سمت های دیگری هم فارغ التحصیلان کارشناسی رشته فلسفه می توانند فعالیت داشته باشند. برای مثال کار در سمت های نویسنده و سردبیر نشریات بیشترین ارتباط را با رشته فلسفه دارد که فارغ التحصیلان دوره کارشناسی با ید به آن توجه داشته باشند.
از طرف دیگر دانش آموختگان فلسفه می توانند به استخدام سازمان ها و نهادهایی نظیر موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه اسلامی، سازمان صدا و سیما و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی درآیند. همچنین مشاغل یک فارغ التحصیل دوره کارشناسی فلسفه می تواند تحلیلگری سیستم، مسئول امور فرهنگی، یک منتقد و نویسنده فنی باشد.
از آنجا که حوزه های کاری رشته فلسفه، دانش آموختگان این رشته را جذب نمی کند لذا اطلاعات دقیقی درباره میزان درآمد آن ها وجود ندارد و علاوه بر این به دلیل اینکه کار پیدا کردن در این رشته بسیار مشکل می باشد لذا فارغ التحصیلان فلسفه در کارهای دیگر مشغول به کار می شوند.
رشته فلسفه هم مانند رشته های دیگر گروه علوم انسانی در مقطع کارشناسی چهار سال می باشد که شامل 134 واحد است که به شرح زیر می باشد:
در دوره کارشناسی رشته فلسفه، دروس عمومی 20 واحد را شامل می شود که به شرح زیر می باشد:
دروس پایه در دوره کارشناسی رشته فلسفه شامل 18 واحد بوده که در ادامه آورده شده اند:
دروس پایه در دوره کارشناسی رشته فلسفه شامل 86 واحد بوده که در ادامه آورده شده اند:
دروس اختیاری در دوره کارشناسی رشته فلسفه شامل 10 واحد بوده که در ادامه آورده شده اند:
لازم به یادآوری است که دانشجویان می بایست از میان دروس اختیاری فوق تنها 10 را بگذرانند.
دانشگاه های پذیرنده رشته فلسفه در ایران به صورت لیست زیر می باشد هر چند دانشگاه هایی که این رشته را ارائه می دهند محدود هستند ولی رشته هایی مانند فلسفه و حکمت اسلامی، فلسفه و کلام اسلامی و فلسفه و عرفان اسلامی از سوی موسسات و ماکز بیشتری ارائه می شوند که می توان از دفترچه انتخاب رشته کنکور انسانی آن ها را مشاهده کرد.
اگر دفترچه معرفی رشته های کنکور سراسری را مشاهده کرده باشید دو رشته فلسفه به معنای عام و رشته الهیات گرایش فلسفه و کلام اسلامی را مشاهده می کنید که شاید برای بسیاری از داوطلبان جای سوال داشته باشد که تشابه و تفاوت مابین این رشته ها چیست؟ در اینجا به تعدادی از این نکات اشاره خواهیم کرد. رشته فلسفه به معنای عام بیشتر به آموزش فلسفه غرب می پردازد هر چند که در این رشته به موازات فلسفه غرب، به تدریس فلسفه اسلامی هم پرداخته می شود. اما فلسفه اسلامی به عنوان یک گرایش تلقی می شود. لذا در رشته معارف اسلامی گرایش فلسفه و کلام اسلامی تنها به فلسفه اسلامی پرداخته می شود.
دانشجویان می توانند رشته فلسفه را تا مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه بخوانند. دانش آموختگان رشته فلسفه می توانند یکی از گرایش های (غرب، اسلامی، منطق، اخلاق، هنر و …) انتخاب کرده و به ادامه تحصیل بپردازد. لذا باید دقت کرد که پرسش های ذهنی فرد به سمت کدام گرایش متمایل است. برای مثال اگر پرسش های ذهنی فردی مربوط به مبادی ارزش های اخلاقی است می بایست گرایش فلسفه اخلاق را بخواند یا اگر کسی سوالاتی در مورد ارزش های معنوی و دینی داشته باشد باید به سراغ فلسفه دین برود.
منبع: