داستان یک شوالیه، روایتگر ماجراجویی قرون وسطایی در اروپای قرن چهاردهم است. موضوع هویت، به عنوان ماهیتی قابل تغییر، داستان این رمنس اکشن ماجراجویانه را شکل میدهد. فیلم این تعریف از هویت را در کنار ارزش رویاها در زندگی، در وجود ویلیام تاچر (هیث لجر) نمایان میکند.
او به عنوان یک رعیت و کشاورزی فقیر، تنها رویای شوالیه شدن را در سر میپروراند. تا زمانیکه با نام یک نجیبزاده، زره شوالیه را بر تن کرده و همه تلاش خود را برای به دست آوردن آنچه میخواهد، به کار میبرد. ویلیام نجابت را نه در مفهوم نام و خون و نژاد که در پاکی روح و شجاعت و سخاوت معنا میکند. بازی فوق العاده لجر در نمایش این مفاهیم عمیق انسانی، او را با لقب بهترین ستاره سال، از نگاه برخی از منتقدین معرفی کرد. دو نامزدی در جوایز ام.تی.وی و کاندیداتوری بازیگر مرد منتخب از جوایز برگزیده نوجوانان، دستاورد یکی از بهترین فیلم های هیث لجر برای او بود.
این درام موزیکال بیوگرافی محور، با الهام از زندگی یکی از نوابغ پیشرو دنیای ادبیات و موسیقی به روی پرده رفت و سه جایزه فستیوال فیلم ونیز را با خود به خانه آورد. وجوه شخصیتی و حرفهای «باب دیلن» ترانهسرا و موسیقیدان نامدار آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات، با جسارت مثالزدنی هاینس و با اجرای شش بازیگر مختلف در این اثر به نمایش در میآید. فیلم در روایتی غیر خطی و بدون اشاره مستقیم به نام این اسطوره موسیقی کانتری آمریکا، در شش پرسوناژ با داستانهایی مختلف، ابعاد شخصیت او را در قالبهایی متفاوت به تصویر میکشد.
هیث لجر در آخرین فیلمی که در طول زندگی کوتاهش به اکران رسید. ایفاگر نقش «رابی کلارک» بازیگر جوان دمدمی مزاجی است که که یک شبه به ستاره تبدیل میشود. شهرتی که زندگی شخصی و عاطفی دیلن را نشانه گرفته بود در هویت این شخص ترسیم میشود. او در کنار بازیگران مطرحی، چون «کریستین بیل» و «کیت بلانشت» یکی از بازیهای خوبش را تقدیم بیننده کرد. و به همراه گروه بازیگران برنده جایزهٔ ویژهٔ رابرت آلتمن از جوایز فیلم مستقل شد.
جنگ انقلاب آمریکا که به جنگ استقلال هم شهرت دارد، دستمایه این درام اکشن تاریخی است. این جنگ، در فاصله سالهای ۱۷۸۳–۱۷۷۵ رخ داد. و مناطقی از شرق آمریکا که به استعمار بریتانیا درآمده بود، در جنبشی استقلالطلب، حاکمیت آمریکا را به رسمیت شناختند. گابریل (هیث لجر) فرزند ارشد بنجامین مارتین (مل گیبسون) که بر خلاف میل پدر به ارتش پیوسته، پس از زخمی شدن در جنگ، در حالی به خانه برمیگردد که سربازان دشمن وارد خانه آنها شده و او را به عنوان فراری دستگیر و به اعدام محکوم میکنند.
این اتفاق و کشته شدن برادر کوچکترش به دست دشمن، پدر را هم به عنوان فرمانده شبه نظامیان وارد جنگ میکند. فیلم با تکیه بر عنصر عشق به خانواده و وطن، تلاش و فداکاری غیر نظامیان را در حفظ خاک از چنگال متجاوزان، به زیبایی نمایش میدهد. این اثر که اولین فیلم جدی لجر شناخته میشود، نامزد سه جایزه اسکار شد و جایزه مرد محبوب تازه وارد را از جوایز سرگرمی بلاکباستر، نصیب هیث لجر ۲۱ ساله کرد.
فیلم استرالیایی کندی، نامزد خرس طلای جشنواره فیلم برلین و برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی جوایز اکتاست. این درامای عاشقانه تراژیک، معضل اعتیاد را با روایتی رمانتیک، متفاوت و البته تلخ به نمایش میگذارد. رابطهی عاطفی مرد شاعر (هیث لجر) و زن نقاش (ابی کورنیش) داستان، در اعتیاد توامان عشق و مخدر حل شده و از بهشتی شاعرانه و رویایی به جهنم تاریک یاس و ناامیدی کشیده میشود. اثری تامل برانگیز و تاثیرگذار که بخشی از موفقیتش را مرهون بازی تماشایی لجر باید دانست. هیث لجر در نمایش مردی گناهکار که به ظاهر تلاش در بهتر کردن زندگیاش دارد. فوقالعاده ظاهر شده و بازی زیبایش، منتقدین بسیاری را به تحسین وا داشت. او برای بازی در این فیلم نامزد بهترین بازیگر مرد اکتا، انجمن منتقدین فیلم استرالیا. و برنده بهترین بازیگر جشنواره بینالمللی فیلمهای اکشن ماجراجویی والنسین شد.
این درام رمانتیک، برنده شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز، برنده گلدن گلوب بهترین فیلم درام و نامزد هشت بخش اسکار بود. داستان اقتباسی فیلم، روایت متفاوتی از رابطهای پیچیده و ممنوعه در فاصله دهه ۸۰-۶۰ میلادی است. علاقهای سرکوبشده و رویایی دست نیافتنی که باید در کوهستان دفن شود و حصار سنت را نشکند. تیم بازیگری از مهمترین نقاط قوت فیلم اند. لجر در نمایش شخصیت درونگرای «انیس» بسیار خوب ظاهر شده و عمق تنهایی و درد درون او را به زیبایی نشان میدهد. او برای این نقش چالشی و متفاوت، اولین نامزدی جایزه اسکار، گلدن گلوب و بفتا را در کارنامه هنریاش به ثبت رساند. جایزه اکتا، ام.تی.وی و جایزه فستیوال فیلم سانتا باربارا، به همراه نامزدی در جوایز ستلایت، انجمن صنفی بازیگران و انجمنهای منتقدان فیلم آستین، شیکاگو، دوبلین و لندن، گوشهای از افتخارات یکی از بهترین فیلمهای هیث لجر است.
شوالیه تاریکی از بهترین آثار دهه اول قرن، دوازدهمین فیلم پرفروش ابرقهرمانی تاریخ سینما، و چهارمین فیلم برتر تاریخ در میان ۲۵۰ فیلم برتر IMDB است که از سوی نولان به هیث لجر تقدیم شد. این درامای اکشن جنایی، اثری متفاوت، عمیق، پیچیده، فلسفی و تراژیک را در فیلمهای ابرقهرمانی روبروی نگاه تماشاگر گذاشت. جوکر، دلقک جنایتکاری که عدالت اجتماعی را با لبخند گلاسکویش به سخره گرفته، با بازی تماشایی و ماندگار لجر، به یکی از محبوبترین بَدمنهای سینما و در زمره ۵۰ شرور برتر تاریخ قرار گرفته است.
در نهایت، بهترین فیلم هیث لجر زمانی به اکران رسید که او دیگر در میان ما نبود، اما نقشآفرینی ماندگارش بیش از بیست نامزدی در جوایز مختلف برایش به ارمغان آورد. لجر اولین برنده جایزه اسکار برای یک فیلم ابرقهرمانی و دومین فردی در تاریخ سینماست که پس از مرگ، موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. علاوه بر آن جایزه گلدن گلوب، بفتا، اکتا، ساترن، ژوپیتر، ام.تی.وی، انجمن صنفی بازیگران و انجمن منتقدین فیلم، تنها بخشی از دستاوردهای درخشان لجر بود که هیچیک به دستش نرسید.
هیث لجر به عقیده بسیاری از کارشناسان سینمایی، یکی از پدیدهها و نوابغ جوان سینما بود که سبک بازی و استعداد درخشانش، میتوانست از او اسطورهای ماندگار، چون «مارلون براندو» بسازد. با این وجود، لجر با اجرای به یاد ماندنی جوکر، تا ابد اثری اسطورهای در ذهن مخاطبان سینما، از خود به جای گذاشت. او به عنوان جوانترین جوکر تاریخ سینما، ضد قهرمانی بود که به قهرمانی جاودانه مبدل شد؛ اما لجر قبل از این اجرای درخشان هم بارها خود را به عنوان یک بازیگر مستعد ثابت کرده و بزرگانی، چون «دنیل دی لوئیس» را به تحسین وا داشته بود.
جالب است بدانید که هیث لجر برای نزدیک شدن به افکار و احساسات جوکر، یک ماه خود را در اتاقی محبوس کرد و به تمرین حرکات، رفتار و لحن صحبت او پرداخت. لجر حتی ویدئوهای تهدیدآمیز فیلم را خود به تنهایی ساخت تا از همه نظر، یک جوکر تمامعیار و بینقص در «شوالیه تاریکی» به مخاطب ارائه دهد. اثر درخشانی که میتوانید آن را در صدر فهرست بهترین فیلمهای کریستوفر نولان بیابید.
کلیدواژه : بیوگرافی هیث لجر /سلبریتی / بازیگران / بیوگرافی
بهترین فیلم های هیث لجر بر مبنای دیدگاه مخاطبان IMDB
منبع :