امام خمینى در روز 1 مهر سال 1281 شمسی در شهرستان خمین از توابع استان مركزى به دنیا آمد. وی از رهبران مبارز در جهت سرنگونی دولت شاهنشاهی ایران بود.
امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی از کودکی رنجها و سختیهای زیادی را کشیدند. زندگینامه امام خمینی سرشار از ماجرا در مورد تلاش و مجاهدتهای ایشان برای رسیدن به هدفشان است. با زندگینامه امام خمینی از تولد تا وفات با “ستاره” همراه شوید.
روح الله موسوى خمینى در روز 1 مهر سال 1281 شمسی مصادف با بیستم جمادى الثانى سال 1320 قمرى (24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مركزى به دنیا آمد. پدر امام خمینى مرحوم آیت الله سید مصطفى موسوى در حالی كه بیش از 5 ماه از ولادت امام خمینی نمى گذشت، توسط طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حكومت وقت به ضرب گلوله به شهادت رسید.
وى دوران كودكى و نوجوانى را تحت سرپرستى مادرش (بانو هاجر) كه از نوادگان مرحوم آیت الله خوانسارى بود و عمه اش (صاحبه خانم) سپری کرد. همچنین نزد سپرى كرد اما در سن 15 سالگى این دو عزیز را نیز از دست داد.
در سال 1300 شمسی با پافشاری شیخ محمدتقی بافقی و پادرمیانی میرزا محمد ارباب و شیخ محمدرضا شریعتمدار ساوجی، از حاج شیخ عبدالکریم حائری دعوت شد که از اراک به قم بیاید و حوزه علمیه ای را در این شهر تأسیس کند.
امام خمینى اندكى پس از هجرت آیت الله حایرى یزدى رهسپار حوزه علمیه قم شد و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حوزوى را نزد اساتید حوزه قم طى کرد.
امام خمینی در سال ۱۳۰۸ با خدیجه ثقفی دختر میرزا محمد ثقفی تهرانی ازدواج کرد. ثمره این ازدواج تولد دو پسر به نام های مصطفی (آذر 1309) و احمد (26 اسفند 1324) و سه دختر به نام های فریده، زهرا و صدیقه بود.
پس از رحلت آیت الله حایرى یزدى تلاش امام خمینى به همراه جمعى دیگر از مجتهدین حوزه علمیه قم به نتیجه رسید و آیت الله بروجردی به عنوان زعیم حوزه علمیه عازم قم گردید. در این زمان امام خمینى به عنوان یكى از مدرسین و مجتهدین صاحب راى در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته مى شد. امام خمینی طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق اسلامى در فیضیه، مسجد اعظم، مسجد محمدیه، مدرسه حاج ملاصادق، مسجد سلماسى و… همت گماشت و در حوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجد شیخ اعطم انصارى معارف اهل بیت و فقه را در عالیترین سطوح تدریس نمود. در همین زمان بود که در نجف براى نخستین بار مبانى نظرى حكومت اسلامى را در سلسله درسهاى ولایت فقیه بازگو کرد.
روز 13 مهرماه 1343 امام خمینی به همراه فرزندشان حاج آقا مصطفى از تركیه به عراق تبعید شدند. امام خمینى پس از ورود به بغداد و زیارت مرقد ائمه اطهار (ع) به محل اصلى اقامت خود یعنى نجف عزیمت كرد.
دوران اقامت طولانى و 13 ساله امام خمینى در نجف در شرایطى آغاز شد كه هر چند در ظاهر فشارها و محدودیتهاى مستقیم در حد ایران و تركیه وجود نداشت اما مخالفت ها و كارشكنی ها از ناحیه روحانى نمایان و دنیاخواهان مخفى شده در لباس دین آنچنان گسترده و آزاردهنده بود كه امام خمینى با همه صبر و بردبارى معروفش بارها از سختى شرایط مبارزه در این سالها به تلخى تمام یاد كرده است. ولى هیچ یك از این دشواریها نتوانست او را از مسیرى كه انتخاب كرده بود باز دارد.
در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نیویورك تصمیم به اخراج امام خمینى از عراق گرفته شد. روز دوم مهر 1357 منزل امام در نجف به وسیله قواى بعثى محاصره گردید. انعكاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر كشورها مواجه شد.
روز 12 مهر، امام خمینى نجف را به قصد مرز كویت ترك گفت. دولت كویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام خمینى به این كشور جلوگیرى كرد. قبلا صحبت از هجرت امام خمینى به لبنان و یا سوریه بود اما ایشان پس از مشورت با فرزندشان، حاج سید احمد تصمیم به هجرت به پاریس گرفت و در روز 14 مهر ایشان به پاریس رفتند و در منزل یكى از ایرانیان در نوفل لوشاتو مستقر شدند.
اوایل بهمن 57 خبر تصمیم امام خمینى در بازگشت به كشور منتشر شد. مردم و دوستان امام نگران جان ایشان بودند چرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حكومت نظامى بر قرار بود. اما امام خمینى تصمیم خودش را گرفته و طى پیامهایى به مردم ایران گفته بود مى خواهد در این روزهای سرنوشت ساز و خطیر در كنار مردمش باشد. دولت بختیار با هماهنگى ژنرال هایزر فرودگاه هاى كشور را به روى پروازهاى خارجى بست اما در نهایت خواسته ملت را پذیرفت و امام خمینى بامداد 12 بهمن 1357 پس از 14 سال دورى از وطن وارد كشور شد.
اندکی پس از غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، شاه برای طرحی با عنوان “انقلاب سفید” اعلام رفراندوم کرد. امام در بیانیهای صریح چهار روز پیش از رفراندوم، آن را مخالف اسلام و قانون اساسی قلمداد کردند.
در فروردین ۱۳۴۲ بعد از حمله ماموران به فیضیه امام در سخنرانی خود از سکوت بزرگان گلایه می کنند:”امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است”. روز بعد بیانیهای را منتشر میکنند و به صراحت از علما میخواهند که تقیّه را رها کنند و میافزایند: “من اکنون قلب خود را برای سرنیزههای مامورین شما حاضر کردهام.”
در شرایطی که ساواک از سخنرانان برای عدم تعرّض به شاه و اسرائیل تعهّد گرفته بود، امام در عاشورای سال ۱۳۴۲ در سخنرانی خود به شدّت به شاه و دخالتهای اسرائیل انتقاد کردند. همان شب امام دستگیر شدند و از قم به تهران اعزام شدند. با قیام مردم تهران و ورامین و فشار علما، حکومت مجبور به آزادی ایشان شد.
16 مهرماه سال 1341
11 آذر ماه سال 1341
2 بهمن سال 1341
2 فروردین ماه سال 1342
15 خرداد سال 1342
4 تیرماه سال 1342
21 فرودین سال 1343
4 آبان 1343
13 آبان 1343
21 آبان سال 1343
13 مهرماه سال 1344
16 مهرماه 1344
23 مهرماه 1344
23 آبان 1344
12 اردیبهشت 1356
2 مهرماه 1357
10 مهرماه 1357
13 مهرماه 1357
12بهمن 1357
در آستانه نیمه خرداد سال 1368 امام خمینی دچار عارضه قلبی شدند و علیرغم تلاش پزشکان بعد از ظهر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 دار فانی را وداع گفتند.
زندگینامه امام خمینی
منبع: