آموزش مثبت اندیشی به کودکان با ۹ روش کاربردی- مثبتاندیش ماندن راحت نیست، بهخصوص برای کودکان. اما داشتن نگرش مثبت به آنها کمک میکند بهتر با مشکلات روبهرو شوند و سالمتر رشد کنند. آموزش چگونگی تبدیل نگرشی منفی به نگرشی مثبت ابزار مهمی است که میتوانید به آنها بدهید تا در طول زندگی از آن استفاده کنند. در این مقاله روشهای آموزش مثبت اندیشی به کودکان و تمرینات مثبت اندیشی مناسب کودکان را به شما معرفی میکنیم.
اولین کاری که میتوانید به عنوان والد انجام دهید، آموزش معنی درست مثبت اندیشی به فرزندتان است. شاید کودک نتواند تجربهای منفی را بهراحتی از یاد ببرد، اما باید او را به دیدن جنبههای مثبت چیزها در موقعیتهای مختلف تشویق کرد. داشتن نگرش مثبت بهمعنی نادیدهگرفتن واقعیت نیست، بلکه بهمعنی یادگیری دیدن خوبیها و پرهیز از گله و شکایت بیجاست. خب چطور میتوان مثبت اندیشی را به کودک آموزش داد؟ در ادامه روشها و تمریناتی را به شما پیشنهاد دادهایم.
داشتن ذهنیت مثبت در گفتار و رفتار بهترین شیوه آموزش مثبت اندیشی به کودکان است. کودکان از والدین خود تقلید میکنند، پس حواستان به گفتار و رفتار خود باشد و برخلاف آنچه میگویید رفتار نکنید.
محیط خانه را گرم و صمیمی کنید. از سرزنشکردن کودک بپرهیزید. به او آزادی بدهید و بگذارید گاهی اشتباه کند. شیوه حل مسئله و یافتن راهحلها را به او آموزش دهید و از همه مهمتر به او بیاموزید که هدف زندگی زیست شادمانه است.
کودکان خود را به فعالیتهای مفرح و آموزنده تشویق کنید. این فعالیتها نقش مهمی در رشد اعتمادبهنفس و حس ارزشمندی آنان دارند. یکی از روشهای مؤثر آموزش مثبت اندیشی به کودکان این است که به آنها اجازه بدهید درک کنند دنیا فقط خانه و مدرسه نیست و استعدادهایی دارند که میتوانند آنها را کشف و شکوفا کنند.
اگر در جایگاه والد نتوانید راحت بخندید، قطعا نمیتوانید مثبتاندیشی را به کودک خود آموزش بدهید چراکه خودتان فاقد آن هستید. خندهرویی و لبخندزدن به کودک حتی در شرایط دشوار زندگی، بهترین شیوه آموزش مثبت اندیشی به کودکان است.
شما و فرزندتان باید بتوانید درباره آنچه در ذهن و قلبتان میگذرد با هم صحبت کنید. این مکالمه نشان میدهد که به هم اعتماد دارید. هر روز زمانی را به صحبتکردن با هم و اشتراکگذاری تجربیات روزانه اختصاص دهید و اگر روز سختی را گذراندهاید، درباره درسهایی که آموختهاید گفتوگو کنید.
والدین باید مطمئن باشند که کودکشان حس خوبی به خودش دارد و همواره میتواند برای مواجهه با مشکلات روی کمک پدر و مادرش حساب باز کند. هرگز کودکان خود را با یکدیگر یا با فرزندان دیگران مقایسه نکنید. جملاتی مانند «کاش تو هم مثل خواهرت بودی» یا «چرا نمیتونی مثل بچه فلانی کارت رو درست انجام بدی» آثار مخربی روی اعتمادبهنفس و عزتنفس کودک دارند و قطعا مثبتاندیشی کودک را نیز از بین میبرند.
تفاوتهای کودکان خود را بپذیرید و بدانید که ممکن است مقدار اعتمادبهنفس آنها متفاوت باشد. با آموزش مثبت اندیشی به کودکان یاد بدهید که حس خوبی به خودشان داشته باشند و از تفاوتهای خود برای شکلدادنِ شخصیت منحصربهفردشان استفاده کنند.
از فرزند خود بخواهید با هرکدام از این کلمهها جملهای بسازد. نیازی نیست این جملات سخت و پیچیده باشند. با ساختن این جملهها، کودک واژههای مرتبط با مثبتاندیشی را میآموزد و به ذهن میسپارد و هر بار که این واژهها را بشنود، یاد آن جملات مثبت میافتد.
بازی دیگر برای آموزش مثبت اندیشی به کودکان، طراحی تعدادی پرسش درباره مثبتاندیشی و ویژگیهای افراد مثبتاندیش است. از کودک خود بخواهید به این پرسشها پاسخ بدهد. بسته به توانایی خواندن و نوشتن کودک، میتوانید از او بخواهید برایتان بنویسد یا پاسخهایش را به شما بگوید. چند نمونه از این پرسشها عبارتاند از:
یک کاغذ و قلم در اختیار کودکتان قرار بدهید و از او بخواهید آن را به ۶ بخش تقسیم کند. سپس از او بخواهید مشکلات و مسائلش در هر یک از ۶ حوزه را در بخش مربوطه بنویسید. مثلا اگر با برادرش دچار مشکل شده است، آن را در بخش خانواده بنویسد. (یا اگر هنوز نوشتن بلد نیست، شما برایش بنویسید(.
بعد با کمک او هر مشکل را به یک سؤال تبدیل کنید، مثلا بپرسید «چرا با برادرم دچار مشکل شدهام؟» یا «چطور میتوانم با برادرم بهتر کنار بیایم؟»
پرسیدن این سؤالات از کودک به او کمک میکند مسئله را بازبینی و راهحلهای احتمالی را پیدا کند. این شیوه فقط به تقویت مثبتاندیشی منجر نمیشود، بلکه توانایی حل مسئله کودکان را نیز پرورش میدهد.
کودک شما چقدر مثبتاندیشی را بلد است؟ شما چطور داشتن نگرش مثبت را به او آموزش میدهید؟ از روشهای مؤثر و تجربهتان در این زمینه با ما بگویید.
هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید.
اختلال رشد در کودکان زمانی اتفاق میافتد که افزایش وزن کودک خیلی کمتر از سایر بچههای همسنوسالش باشد. به نظر میرسد نوزادان یا کودکانی که دچار اختلال رشد میشوند بسیار کوچکتر یا قدکوتاهتر از سایر کودکان همسن خود هستند. عوامل زیادی ممکن است باعث این اختلال بشوند، اما بیشتر مواقع کمبود مواد مغذی و کالری علت اصلی است. کودکان خانوادههایی که مشکلاتی همچون فقر و استرس دارند، بیشتر در معرض خطر این اختلال قرار دارد. در این مقاله مفصل درباره اختلال رشد در کودکان و علائم و عوامل آن صحبت خواهیم کرد. لطفا تا انتها با ما همراه باشید.
عوامل مختلفی میتوانند باعث اختلال رشد در کودکان شوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی کردهایم.
گاهی والدین یا پرستار شیر خشک نوزاد را بهاشتباه اندازهگیری یا مخلوط میکنند، بنابراین نوزاد کالری کافی دریافت نمیکند. مشکلات مربوط به شیردهی به نوزاد یا شروع مواد غذایی جامد نیز میتواند باعث اختلال رشد نوزاد شود. برخی از خانوادهها هم در تأمین غذای کافی برای فرزندان خود مشکل دارند و این علت اختلال رشد فرزندشان است.
برخی از کودکان بهقدر کافی غذا نمیخورند. این مسئله شاید بهعلت تأخیر رشد یا بیماریهای تأثیرگذار بر بلع، مانند فلج مغزی یا شکاف کام، باشد یا بهخاطر وضعیتی مانند اوتیسم رخ بدهد.
عدم تحمل غذایی یعنی حساسیت بدن به برخی غذاها، مثلا عدم تحمل پروتئین شیر به این معنی است که بدن نمیتواند غذاهایی مانند ماست و پنیر را جذب کند. این باعث میشود مواد مغذی لازم به بدن نوزاد نرسد و در نهایت منجر به اختلال رشد شود.
کودکانی که بیماریهایی مانند بیماری قلبی، ریوی یا سیستم غدد درونریز دارند ممکن است از سایر کودکان به کالری بیشتری نیاز داشته باشند. در صورتی که این کالری اضافهتر تأمین نشود، رشد در کودک مختل خواهد شد.
در شرایطی که بدن کودک درگیر عفونت باشد، بدن برای مقابله با این عفونت کالری زیادی مصرف میکند و در مقایسه با مواقع عادی، به کالری بیشتری نیاز خواهد داشت.
این اختلالات تجزیه و جذب غذا یا گرفتن انرژی از آن را برای بدن سخت میکنند. همچنین شاید باعث شوند کودک بد غذا بخورد یا استفراغ کند.
بسیاری از نوزادان و کودکان ممکن است در دورههای کوتاهی بهاندازه کافی وزن اضافه نکنند. این مسئله ممکن است برای هر کودکی اتفاق بیفتد و جای نگرانی نیست، اما اگر کودک در مقطعی طولانی بهاندازه کافی وزن اضافه نکند، پزشک سعی میکند علت آن را کشف کند. پزشک سابقه سلامت کودک از جمله سابقه وضعیت تغذیهاش را بررسی خواهد کرد و اینگونه متوجه تغذیه ناکافی، استرسهای خانگی یا مشکلات تغذیهای میشود.
پزشک وزن، قد و دور سر کودک را در هر مراجعه اندازه میگیرد و نتایج را روی نمودار رشد قرار میدهد. اگر وزن کودک کمتر از بچههای همسنش باشد یا آنطور که باید وزن اضافه نکند، یعنی دچار اختلال رشد شده است. پزشک ممکن است آزمایشهایی مانند آزمایش خون یا آزمایش ادرار را برای بررسی بیماریهای تأثیرگذار بر وزن و رشد کودک تجویز کند.
متخصص تغذیه یا متخصص مراقبتهای بهداشتی نیز ممکن است کالری موجود در رژیم غذایی کودک را ارزیابی کند تا مطمئن شود کودک بهاندازه کافی کالری دریافت میکند.
درمان این اختلال به علائم، سن و سلامت عمومی کودک و همچنین علت تأخیر رشد بستگی دارد. در ادامه چند نوع درمان رایج را فهرست کردهایم.
هشدار: به خاطر داشته باشید که هرگز بدون مشورت با پزشک، به کودک خود مکملهای غذایی ندهید.
اگر متوجه شدید غذاخوردنِ کودک شما مشکلی دارد یا به نظر میرسد وزن کم میکند (یا آنطور که باید وزن اضافه نمیکند)، با پزشک مشورت کنید. مشورت زودهنگام با پزشک میتواند ترس شما را کاهش و فرزندتان را در مسیر سلامت و تغذیه مناسب قرار بدهد. رسیدگی بهموقع به نیازهای تغذیهای کودک تا حد زیادی از این مشکل جلوگیری کرد.
منبع: 1