چگونه اعتیاد به شبکه های اجتماعی را کنار بگذاریم؟
زمان کودکی دههشصتیها و قبل از آن، خبری از شبکههای اینترنتی رنگارنگ نبود. البته شبکههای اجتماعی و مجازی محدودی وجود داشتند و بسیاری از مردم نیز از آنها استقبال میکردند اما داستان بههیچوجه به گستردگی وضعیت کنونی نبود. در دههی گذشته، نمیتوانستیم ثانیهبهثانیه با هر نقطهای از جهان ارتباط داشته باشیم. نهایت ذوق و شوق ما در استفاده از تلفنهای همراه، بازی بامزهای بود که ماری با خوردن بلوکهای مختلف، دراز و درازتر میشد.
اما الان همه چیز فرق کرده است. بسیاری از ما بهشدت به فضای مجازی وابسته شدهایم. تقصیر ما هم نیست! تقریبا انجام هر کاری با این گوشیهای کوچک امکانپذیر شده است. در کسری از ثانیه از حال دوستان و خانواده باخبر میشویم، هر فیلم و آهنگی که بخواهیم در دسترسمان است. برای آموزش، ارتباطات، تفریح و تقریبا همه چیز، تنها کافی است به اینترنت متصل شویم و راحت به خواستهمان برسیم. چنین وضعیتی همانطور که بسیار باب دلوجان ماست، با نگاهی دقیقتر نگرانکننده نیز هست. زیرا به نوعی اسیر قفسی شدهایم که فناوری برایمان به ارمغان آورده است. این مقاله را تا انتها بخوانید، سعی کردهایم راههایی را معرفی کنیم و با هم بالی برای پَر زدن از این قفس پیدا کنیم.
اولین گام برای حل هر مسئله، قبول کردن آن مسئله است. باید بپذیریم که وابستگی کلا چیز خوبی نیست. وابستهشدن و اعتیاد در هر شکل و قاموسی، رفتار ناسالمی است. وقتی اسیر شبکههای اجتماعی میشویم، تنها بهدنبال این هستیم که ببینیم دیگران در این شبکهها چه میکنند و چه چیزهایی را از زندگیشان منعکس میکنند. در واقع بهجای اینکه به زندگی حقیقی اطرافمان دقت کنیم، مدام زندگی را از دریچهی صفحات شبکههای اجتماعی نگاه میکنیم. رفتهرفته به یک تماشاچی مریض تمامعیار بدل میشویم.
بیایید با خودمان صادق باشیم. آیا لازم است از هر چیزی که در اپلیکیشنهای مختلف روی گوشی و شبکههای مجازیمان رخ میدهد، باخبر بشویم؟ جواب یک «نه» خیلی بزرگ است. ما برای زیستن به هوا، مقداری پروتئین و ویتامین نیاز داریم نه فیسبوک و اینستاگرام. باید قرار گرفتن مدام در معرض نوتیفیکیشنهایی را که دینگدینگ از راه میرسند و آرامشمان را میگیرند، به فراموشی بسپاریم. وقتی نوتیفیکیشنها را خاموش میکنیم، تمرکز بیشتری برای انجام امور زندگی روزانهی خود خواهیم داشت.
اطلاعیهها و پیامهایی که مدام روی تبلت و تلفنمان ظاهر میشوند، به ما یادآوری میکنند که جریانهای جدیدی در دنیای مجازی در حال وقوع است و باعث میشوند که احساس کنیم اگر پیامها و وقایع را دنبال نکنیم، چیزی را از دست خواهیم داد. علاوه بر آن، اگر نوتیفیکیشنها را خاموش کنیم و بهندرت به گوشی و تبلتمان سر بزنیم، وقتی برای چک کردن پیغامها بهسراغ گوشی موبایل برویم، پیامهای بیشتری میبینیم که مرور آنها به یکباره هم وقت کمتری از ما میگیرد هم خوشحالترمان میکند. قبول دارید وقتی پیامهای بیشتری روی تلفن ظاهر میشود، بیشتر خوشحال میشویم؟
وقتی صحبت از گذراندن ساعات طولانی در شبکههای اجتماعی میشود، همیشه دستهای از افراد هستند که میگویند: «خب، اگه نَرَم تو اینترنت، کجا برم پس؟ نه تفریحی دارم، نه کاری، نه هیچی». این دلیل، خیلی غیرمنطقی است. هزار و یک کار وجود دارد که ضمن مفید بودن میتواند اوقات فراغت ما را نیز پر کند. یعنی قبول ندارید که بدون تلفن هم میتوان اوقات را خوب گذراند؟ میتوانید زبان جدیدی بیاموزید، دورهای آموزشی ببینید و آیندهتان را بسازید، در دنیا فیلمهای بسیار خوبی ساخته میشود که با کمی گشتوگذار میتوانید از میان آنها فیلم مورد علاقهی خود را بیابید و تماشا کنید.
در واقع بهتر است سرگرمی جدیدی برای خود بیابیم و آن را جایگزین استفاده از شبکههای مجازی نماییم. اگر بهدرستی از شبکههای مجازی استفاده کنیم، زمان زیادی در اختیارمان خواهد بود. کافی است برنامهریزی کنیم و به فعالیتهایی بپردازیم که دوست داریم.
خیلی از ما تنها بهخاطر دیگران یا پیروی از مد، در شبکههای اجتماعی مختلف حسابهای کاربری میسازیم. باور کنید لازم نیست در همهی شبکهها حساب کاربری داشته باشیم. لزومی ندارد که تمام برنامههای رنگارنگ را روی دستگاه خود نصب کنیم و ذهن و زمان خود را بیهوده آشفته کنیم. بهتر است برای مهار اعتیاد به شبکههای اجتماعی، زمان دسترسی خود به اینترنت را محدود کنیم. زمان این محدودیت تا حد زیادی وابسته به میزان اعتیادمان به شبکههای اجتماعی است.
مثلا روزی یک ساعت مشغول کار با شبکههای اجتماعی بشویم و در مجموع بهطور هفتگی تنها ۷ ساعت را به آنها اختصاص بدهیم. زمانی که شروع به کار میکنیم بهتر است از تایمر و زمانسنج برای شمارش مدت زمان مجاز حضور در اینترنت استفاده کنیم. وقتی زمان تعیینشده به پایان میرسد، اگرچه سخت است اما باید عزممان را جزم کنیم و گوشی و تبلت را کنار بگذاریم. این تمرین برای تقویت اراده هم بسیار مفید است.
یکی از مهمترین چیزهایی که این روزها در صفحات و شبکههای اجتماعی شایع است، انتشار تصاویر و مطالب بسیار بیاهمیت است. باید بپذیریم اینکه شبکههای اجتماعی امکان فیلمبرداری از لحظههای مختلف زندگی را در اختیارمان گذاشتهاند، لزوما به این معنا نیست که دیگران باید بدانند که ما امشب به کدام رستوران رفتهایم یا در مهمانی تولد خواهرزادهمان چه چیزی خوردهایم. اگر این موضوع را درک کنیم قطعا نیمی از محتوای بیمورد و بیارزش اینترنت از سطح آن حذف خواهد شد. نکتهی دیگر این است که آنچه در اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی میبینیم، تنها کادر کوچکی از صحنهی بزرگ زندگی دوستان و آشنایان است که بههیچوجه ما را در بطن زندگی حقیقی آنها قرار نمیدهد.
در زندگی واقعی، تمام اتفاقات به انتخاب کاربر و با گذر از فیلترهای رنگارنگ رخ نمیدهند. مریضیها، ناخوشیها، دلشکستگیها و تنهایی، در زندگی واقعی از ما اجازه نمیگیرند که پُست بشوند یا خیر. پس باید بدانیم که شبکههای مجازی واقعی نیستند و تمام واقعیت کاربران را نشان نمیدهند به همین خاطر همانطور که از اسمشان هم مشخص است، نوعی زندگی کاملا مجازی هستند که نباید در آن غرق شد.
برای اینکه ساعات مفیدتری داشته باشیم و از اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز بهدرستی بهره ببریم باید آن را به چشم نوعی جایزه نگاه کنیم. یعنی چه؟ به این معنی که مثل خوردن کیکی خوشمزه در کافیشاپ یا رفتن به سینما بهعنوان دلخوشی کوچکی که شادمان میکند، استفاده از شبکههای اجتماعی را نیز بهعنوان یک جایزهی ساده بعد از انجام کارهای خوب و بالا بردن بهرهوری در برنامههای روزانهمان مورد استفاده قرار بدهیم. در واقع رفتن به شبکههای اجتماعی را پاداشی برای خود قرار دهیم که تنها در صورت وفاداری به برنامههای مفید روزانه میتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم.
ما برای ساختن خاطرههای خوش و شاد باید با دوستان و اعضای خانوادهمان رابطههای واقعی برقرار کنیم و ارتباط مجازی و ثبت دقیقههای زندگی با عکس سلفی را کنار بگذاریم. بهجای اینکه به تعداد دنبالکنندگان (فالوئر) خود در فیسبوک و اینستاگرام و… افتخار کنیم، باید به استحکام روابطی دوستداشتنی با خانواده و دوستان فکر کنیم. روابطی از جنس واقعیت که باعث میشوند با دیگران تبادل نظر داشته باشیم، نصیحت کنیم و در دنیایی ملموس همدیگر را دوست بداریم.
بهجای اینکه ساعتها زمان بگذاریم و به فکر این باشیم که در حین ورزش یک سلفی تَروتمیز از خود بگیریم، بهتر است به باشگاه برویم و با افراد واقعی تماس و ارتباطی تازه برقرار کنیم. راههای زیادی برای پیدا کردن دوستان جدید وجود دارد. مثلا میتوانیم مهمانی بگیریم و از دوستانمان بخواهیم که دوستانشان را هم به مهمانی بیاورند.
دقت کردهاید که همیشه دوربینبهدست هستیم و در جنگل و دریا و هر جای دیگری، بهدنبال گرفتن عکسی مناسب برای پُست جدیدمان هستیم؟ اگر شما هم دچار چنین اعتیادی هستید باید بدانید که زمان تجدیدنظر در رویکرد و تغییر این وضعیت رسیده است.
بیایید در لحظهها زندگی کنیم. بهجای اینکه در پِی عکس گرفتن از یک رنگینکمان زیبا باشیم، بهتر است آن را عمیقا در ذهن و جانمان ثبت کنیم.
کافی است یک روز به خودمان مرخصی بدهیم و به دوستانمان بگوییم که مثلا یک روز از شبکههای اجتماعی استفاده نخواهیم کرد. تمام اپلیکیشنها را پاک کنیم و ببینیم چند ساعت مفید از وقتمان را در این شبکهها حرام کردهایم.
وقتی به کنسرت میرویم، لازم نیست تمام مدت دوربینبهدست باشیم و فیلمها را روی شبکههای اجتماعی پست کنیم. لنز هیچ دوربینی، نمیتواند به شفافیت چشم و نگاه ما صحنهها را ضبط کند.
از همبرگر و کباب و … عکس نگیریم. مخاطبی که این عکس را لایک میکند نه میتواند تصویر منتشرشده را مزه کند و نه وجود آن عکس در زندگیاش تأثیری دارد. عاقل باشیم.
اجداد ما زندگیشان را بدون رایانه یا شبکههای اجتماعی مجازی گذراندند. حتی خودمان هم در دهههای گذشته به چنین امکاناتی دسترسی نداشتهایم. اما هم ما و هم اجدادمان به بقا ادامه دادهایم. پس زندگی بدون شبکههای مجازی نیز همچنان جریان دارد. بهتر است گاهی به خود استراحت بدهیم و به سراغ هیچیک از صفحات مجازی خود نرویم.
بیشتر شبکههای مجازی برای قرار دادن انواع محتواهای تصویری یا واژهای محدودیتهایی دارند. در چنین صورتی، بدیهی است که ما نمیتوانیم تمام آنچه را که میاندیشیم و احساس میکنیم، ابراز کنیم. شبکههای اجتماعی جایی برای بیان عقاید نیستند و نمیتوان هیچکس را بهطور کامل تنها از روی پستهایش شناخت. اگر دوست دارید از شبکههای اجتماعی به عنوان تریبون و جایگاهی برای بیان نظرات و عقاید خود در زمینههای مختلف استفاده کنید، سراغ وبلاگنویسی بروید. وبلاگها ظرفیتهای بیشتری در اختیارتان میگذارند.
خب، حال که صد عیب پیدا و پنهان شبکههای اجتماعی را مطرح کردیم، بد نیست هنر آن را نیز عنوان کنیم. این شبکهها حاصل نابترین افکار و ایدههای دانشمندان امروزی دنیای ما هستند. در واقع، ظرفیت شبکههای مجازی بسیار بیشتر از چیزی است که اغلب ما فکر میکنیم. کافی است بدانیم که از خود و از زندگی چه میخواهیم تا بتوانیم بهتر و مفیدتر از اطلاعات موجود در این شبکهها بهره ببریم یا بهدنبال روشهایی باشیم که میتوانند به بهرهوری هرچه بیشتر شبکههای اجتماعی برای عموم کمک کنند.
باید در برابر لایکها و کامنتهایمان مسئولانه عمل کنیم. نگاه کردن و توجه به محتوای بیارزش افراد در شبکههای اجتماعی شایستهی چشمان ما و شما نیست. اجازه ندهیم که وقتمان بیهوده پای چیزی تلف بشود که هیچ سودی در پی ندارد.