بیشترِ ما دوست داریم به دورانِ خوشِ کودکی بازگردیم، همان دورانِ بیدغدغه، شاد و سرشار از بازیهای کودکانه. اما انگار فراموش کردهایم که آن دوران زیبا و خوش نیز گاهی با استرس همراه بود. واقعیت این است که کودکان نیز استرس را تجربه میکنند. عوامل استرس در کودکان متفاوت است؛ تغییر یا نیاز به تطابق با محیط، شروع فعالیتی جدید، تغییرات و وقایعی نظیر مرگ یا بیماری در خانواده و … ممکن است کودکان را دچار استرس کند و آنها را تحت فشار قرار بدهد. همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم علائم استرس در کودکان و راههای درمان آن را بررسی کنیم.
گاهی کودکان درمورد استرس و مشکلات خود مستقیما صحبت نمیکنند، در این شرایط والدین وظیفه دارند سر صحبت را باز کنند و دریابند که چه چیزی کودک را آزار میدهد. در واقع علیرغم سکوت، کودکان میل دارند که والدین به آنها کمک و مشکلشان را حل کنند. برای رفع استرس کودکتان، ابتدا باید بفهمید که این استرس نتیجهی کدام تغییرات منفی و ناخوشایندِ زندگی اوست. در مواردی استرس در کودکان میتواند خوب و مثبت باشد، اما استرس شدید بر شیوهی تفکر، فعالیت و احساسات کودک اثرات مخربی میگذارد.
کودکان در حین رشد و بلوغ یاد میگیرند که با استرس مواجه شوند و به آن واکنش نشان بدهند. بسیاری از عواملی که موجب استرس میشوند، برای بزرگسالان قابلمدیریت هستند، اما برای کودکان بسیار پیچیده و آزاردهندهاند، درنتیجه حتی تغییرات کوچک نیز میتوانند بر احساس آرامش و امنیتِ کودکان خدشه وارد کنند.
شاید کودکان از استرسی که بر آنها وارد میشود باخبر نباشند. والدین میتوانند با مشاهدهی علائم و نشانههای فیزیکی و احساسی یا تشدید حالات نامناسب کودک، از وجود استرس در کودکان خود باخبر شوند.
والدین میتوانند برای درمان استرس در کودکان از توصیههای زیر کمک بگیرند:
وقتی احساس میکنید کودکتان با مشکلی روبهروست، با او حرف بزنید. سعی کنید احساس ناخوشایند او را به زبان بیاورید و درمورد آن صحبت کنید. مثلا بگویید: «بهنظر میاد هنوز از اتفاقی که توی زمینِ بازی افتاده ناراحتی عزیزم.» نباید کودک را متهم کنید. به هیچ عنوان نگویید: «هنوز ناراحتی؟ حالا مگه چی شده!» کودک را مقصر ندانید. با او همدردی کنید و نشان بدهید که به کودک خود توجه میکنید و میخواهید درمورد مشکلش بیشتر بدانید.
از کودک خود بپرسید که مشکلش چیست؟ بهدقت به صحبتهایش گوش بدهید و علاقه، حوصله و توجه بهخرج بدهید. از قضاوت کردن، مقصر دانستن و نصیحت کردن کودکتان بپرهیزید. تنها کاری که باید بکنید این است که به حرفها و احساسات کودکتان گوش بدهید. سعی کنید با پرسیدن سؤالات مختلف، تمام قضیه را بفهمید. مثلا در خلال صحبتهایش از او بپرسید: «خب، بعدش چی شد؟» و سؤالاتی از این قبیل. برای حل مشکلات فرزندتان وقت بگذارید.
نسبت به مشکلی که کودکتان تجربه میکند، واکنش نشان بدهید، مثلا میتوانید بگویید: «میدونم که چقدر برات سخت و ناراحتکننده بوده عزیزم» یا به او بگویید حق دارد از اینکه دوستانش او را به بازی راه ندادهاند، ناراحت باشد و این حرکت آنها بیانصافی بوده است. این جملات نشان میدهد که احساس کودک را میفهمید و به او توجه دارید. ابراز احساسات باعث میشود که کودک حمایت شما را درک کند. این نکته خصوصا زمانی که کودکان دچار استرس هستند، بسیار مهم است.
بسیاری از کودکان خردسال، نمیتوانند احساساتشان را با کلمات بیان کنند. اگر کودک شما عصبانی یا ناامید و ناراحت است، از این واژهها در وصف حال او استفاده کنید تا او هم این واژگان را یاد بگیرد. بیان احساسات در قالب کلمات، موجب میشود کودک حالات احساسی خود را بشناسد و آنها را درک کند. کودکانی که میتوانند احساسات خود را در قالب کلمات ابراز کنند، دیرتر عصبانی میشوند و برای ابراز عصبانیت و ناراحتی خود از واژهها کمک میگیرند.
اگر مشکل خاصی منجر به استرس کودکتان میشود، باید درمورد آن با کودک صحبت کنید و با هم بهدنبال راه چارهای برای حل مشکل باشید. کودک را به ارائهی راهکاری برای حل مشکل تشویق کنید. اگر لازم شد، میتوانید از روش طوفان فکری استفاده کنید اما همهی کارها را خودتان انجام ندهید.
مشارکت فعال کودک باعث ایجاد اعتماد به نفس در او میشود. از راهحلهای خوب او حمایت کنید و اگر لازم شد نکاتی را به آنها اضافه کنید. از او بپرسید: «نظرت دربارهی این راهحل چیه؟ موافقی؟»
گاهی اوقات، فقط صحبت کردن و گوش دادن به مشکلات، به رفع ترس و اضطراب کودک کمک میکند. در این مواقع «حرف زدن» تنها چیزی است که برای حل مشکل لازم است. بعد از آن سعی کنید احساس بهتری داشته باشید و مشکل را بیش از حد بزرگ نکنید.
اگر موقعیتهای ویژهای باعث ایجاد استرس شدهاند، در صورت امکان سعی کنید آن موقعیتها را محدود کنید. مثلا اگر کلاسهای فوق برنامه یا فعالیتهای بعد از مدرسهی کودکتان زیاد است و فشار آنها باعث استرس در او میشود، میتوانید این فعالیتها را محدود کنید تا فرزندتان زمان و انرژی بیشتری در اختیار داشته باشد.
گاهی کودکان دوست ندارند درمورد مسائل و مشکلاتشان صحبت کنند، در اینگونه مواقع طوری رفتار کنید که او مطمئن باشد هر زمان که میلِ به حرف زدن پیدا کند، شما از او حمایت خواهید کرد. زمانی که کودکان مایل به صحبت کردن نیستند، به حمایت نیاز دارند و انتظار دارند که والدینشان آنها را تنها نگذارند. پس اگر میبینید که کودکتان استرس دارد، سرحال نیست یا روز بدی داشته است و درمورد آن حرف نمیزند، برنامهای ترتیب بدهید و در کنارش باشید. با هم قدم بزنید، فیلم ببینید، کیک و شیرینی بپزید یا بازیهای شاد و ساده انجام بدهید. حضور شما تأثیر فوقالعادهای روی او دارد و باور کنید احساس خوشایندی را در هردوی شما بهوجود میآورد.
دیدن ناراحتی و استرسِ کودک، همیشه برای پدرها و مادرها ناخوشایند است، اما برای حل مشکل باید مقاومت و تلاش کنید. سعی کنید مهارت حل مسئله را در کودک خود تقویت و او را طوری تربیت کنید که بتواند در فراز و نشیبهای زندگی، واکنشهای درستی داشته باشد. هر وقت لازم بود کودک را آرام کنید و او را به تلاش برای رفع مشکل تشویق کنید. به جای اینکه خودتان بارِ تمام مشکلات و مسائل کودک را به دوش بکشید، آهسته و پیوسته او را در مسیر رشد و حل مسئله قرار بدهید.
از یک مشاور یا متخصص کمک بگیرید.
هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید.
منبع: