معنی شعر کاجستان کلاس پنجم را در این مطلب به همراه پیام آن بخوانید؛ معنی شعر کاجستان به نثر ساده و روان که در کتاب ادبیات فارسی پنجم آمده است.
کاجستان یکی از زیباترین اشعار شاعر معاصر، محمد جواد محبت است. این شعر مفهوم بسیار زیبایی دارد و مهربانی کردن به یکدیگر را به ما یاد می دهد. قصد داریم در این مطلب، به معنی شعر کاجستان کلاس پنجم ابتدایی بپردازیم و پیام آن را برای شما به نثر ساده توضیح دهیم.
معنی: در کنار سیم های پیام رسان در بیرون از روستا، دو کاج در کنار هم روییده بودند.
معنی: سالهای زیادی، رهگذرانی که از آنجا رد می شدند، آن دو کاج را مانند دو دوست می دیدیدند.
معنی: یکی از روزهای پاییزی، وقتی باد شدیدی می وزید و رگبار بود
معنی: یکی از کاج کمی لرزید و روی کاج دیگر افتاد
معنی: کاج گفت: دوست من من را ببخش و خوب به وضعیتی که دارم نگاه کن و فکر کن
معنی: ریشه های من از خاک بیرون آمده، پس چند روزی وزن من را تحمل کن
معنی: کاج دیگر در جواب با نرمی و لطافت گفت: من دوستی را فراموش نمی کنم
معنی: چراکه شاید این اتفاقی که برای تو افتاده است، روزی هم برای من بیافتد
معنی: وقتی باد این مهربانی را شنید، آرام تر شد و شدت آن ملایم شد
معنی: به همین دلیل، کاجی که خم شده بود و آسیب دیده بود، کم کم صاف و سالم شد و روی پای خودش ایستاد
معنی: پس از آن میوه های کاج ها روی زمین می ریخت و دانه های آن به راحتی در زمین ریشه می کردند
معنی: ابرها آمدند و با خود باران آوردند و کمی پس از آن، روستای ما اسمش کاجستان شد
(یعنی همه دانه های کاج همه جا پخش شد و کاج های زیادی رشد کردند تا تمام ده مثل کاجستان شد)
معنی شعر کاجستان از محمد جواد محبت
این شعر به ما می گوید که اگر مهربان باشیم، سودش به خودمان هم برمی گردد. همچنین مهربانی کردن باعث زیاد شدن این رفتار و پخش شدن آن در جامعه می شود. پس باید همه با هم مهربان باشیم.
امیدواریم از خواندن معنی شعر کاجستان کلاس پنجم دبستان این مطلب لذت برده باشید. اگر سوال یا نظری دارید، در پایین همین مطلب برای ما بنویسید.
معنی حکایت حکمت فارسی پنجم را به زبان ساده امروزی با معنی کلمات درس و جواب حکایت حکمت کلاس پنجم و معنی ضرب المثل های حکایت حکمت کلاس پنجم بخوانید.
صفحه 120 فارسی پنجم حکایتی از گلستان سعدی (باب اول: در سیرت پادشاهان) آمده است. معنی حکایت حکمت فارسی پنجم را به زبان ساده و امروزی با معنی کلمات و پاسخ گفت و گوی حکایت حکمت درباره تناسب معنایی حکایت با ضرب المثل ها بخوانید.
معنیحکایت حکمت فارسی پنجم به زبان امروزی
یک روز پادشاهی با خدمتکارش سوار بر کشتی شد. خدمتکار که تا به حال دریا را ندیده بود و سفر کردن با کشتی را تجربه نکرده بود شروع به گریه کرد و همه ی بدنش از ترس میلرزید. هر چقدر اطرافیان با او مهربانی کردند فایده ای نداشت و او آرام نشد. پادشاه از این وضعیت ناراحت بود، هیچ کس نمیدانست چه کار کند تا اینکه انسان دانا که در کشتی بود به پادشاه گفت: اگر اجازه بدهید من او را با روشی آرام کنم. پادشاه گفت بسیار لطف میکنی .
حکیم دستور داد تا خدمتکار را به دریا انداختند. بعد از چند لحظه که خدمتکار در دریا در حال غرق شدن ماند، او را بیرون آوردند. وقتی دوباره به کشتی برگشت، با دو دستش محکم سکان کشتی را چسبید و آرام در گوشهای نشست .
پادشاه که از نتیجهی کار راضی و خشنود شده بود از حکیم پرسید: در این کاری که کردی چه نکتهای وجود داشت؟ (چطور فهمیدی با این کار آرام میشود؟)
مرد دانا پاسخ داد: ابتدا که خدمتکار به کشتی آمده بود طعم تلخ غرق شدن را نچشیده بود در نتیجه ارزش سالم بودن و امنیت در کشتی بودن را هم نمیدانست. (بعد از تجربه غرق شدن در دریا، حالا قدر در کشتی بودن را خوب میفهمد)
پرسش: مفهوم حکایت ”حکمت“ با کدام ضربالمثل تناسب معنایی دارد؟
پاسخ: قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید
معنیحکایت حکمت فارسی پنجم
معنی ضرب المثل پیری و معرکه گیری و داستان آن ریشه در نمایش معرکه گیری پهلوانان در خیابان دارد که سن خاصی داشته است. معنیسر پیری و معرکه گیری یعنی انجام کارهایی که شایسته افراد کهنسال نیست و برای سرزنش به کار میرود.
معنی ضرب المثل پیری و معرکه گیری و داستان آن چیست؟ این ضرب المثل که بیشتر برای سرزنش کردن به کار میرود و در فرهنگ ما ریشه دارد امروزه چقدر قابل قبول است؟ در این مطلب درباره ضرب المثل سر پیری و معرکه گیری و ریشه ی آن میخوانیم.
این ضرب المثل یعنی انجام کارهایی که با سن و سال یک فرد بزرگسال و باتجربه تناسب ندارد و شایسته او نیست.
کاربرد آن در مواقعی است که فردی کهنسال به فکر عشق و عاشقی و ازدواج افتاده باشد یا رفتار سبکسرانهای مثل دعوا کردن، بازی کردن و امثال این کارها را انجام دهد.
ضرب المثل پیری و معرکه گیری
منبع