با معنی درس ادب از که آموختی فارسی چهارم دبستان (معنی درس چهاردهم فارسی چهارم) به همراه معنی کلمات، هم خانواده و متضاد لغات درس و پاسخ به سوالات درک مطلب همراه ما باشید.
سعدی شیرازی شاعر و سخنوری است که از هر جملهاش میتوان پند و اندرز بسیار گرفت. متنهای زیر برگرفته از گلستان سعدی بوده و با عنوان درس ادب از که آموختی در کتاب فارسی پایه چهارم آورده شده است. با معنی درس ادب از که آموختی و پاسخ به سوالات این درس همراه ستاره باشید.
معنی درس چهاردهم فارسی چهارم
معنی درس ادب از که آموختی
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و نکرد
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی
معنی: دو دسته از انسانها هستند بیهوده رنج میبرند و بیفایده تلاش میکنند: یک دسته افرادی که به جمع کردن پول و ثروت میپردازند ولی از آن استفادهای نمیکنند و دسته دیگر اشخاصی که علم فراوان یاد گرفته ولی به آن عمل نمیکنند.
هر چقدر هم که علم بیاموزی، وقتی به آن عمل نکنی، با فرق نادان فرقی نخواهی داشت.
✿✿✿
معنی: از شخصی پرسیدند: دانشمندی که به دانش خود عمل نمی کند به چه چیزی شبیه است؟ گفت: شبیه به زنبوری است که عسل ندارد.
✿✿✿
لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان، هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیز کردم.
معنی: به لقمان گفتند: از چه کسی ادب آموختی؟ گفت: از بی ادبان، هر کاری که از افراد بی ادب در نظرم زشت و بد بود، از آن دوری کردم.
✿✿✿
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید. دانا چون طبله عطار است، خاموش و هنرنمای؛ و نادان چون طبل غازی، بلند آوازه و میان تهی.
معنی: مشک خوب آن مشکی است که خودش بوی خوبی داشته باشد، نه آنکه عطر فروش از آن تعریف کند.
انسان دانا مانند صندوقچه عطرفروش است، بدون سر و صدا هنرش را نشان می دهد و انسان نادان مانند طبل جنگجو، پر سر و صدا و توخالی است.
۱. میتوانیم از بی ادبان، ادب بیاموزیم.
۲. هر کسی که از کار خود تعریف میکند، داناست.
جمله اول صحیح است.
سوال: منظور از عبارت «آموخت و نکرد» چیست؟
جواب: دانش را فرا گرفت ولی به آن عمل نکرد.
جواب: زنبور بی عسل هیچ سود و فایدهای برای محیط اطراف خود ندارد. عالمی هم که از علمش استفاده نکند نمیتواند برای جامعه مفید باشد.
سوال: سعدی، دانا و نادان را به چه مانند کرده است؟
جواب: دانا مانند مشکی است که خود بو و عطر زیاد دارد و نادان مانند طبل جنگی است که فقط سر و صدا دارد و از درون خالی است.
سوال: در عبارت پایانی درس منظور از «بلند آواز و میان تهی» چیست؟
جواب: منظور از این عبارت طبل جنگی است. طبلها صدای زیادی دارند ولی درون آنها خالی است.
ادب از که اموختی پایه چهارم
معنی شعر شیر و موش درس ۱۵ کتاب فارسی چهارم دبستان را با معنی کلمات و آرایه های ادبی هر بیت را در این مطلب میخوانید. همچنین مفهوم کلی و پیام شعر شیر و موش از ایرج میرزا و تناسب معنایی با ضرب المثل تو نیکی میکن و در دجله انداز را خواهید خواند.
در صفحه ۱۱۲ کتاب فارسی چهارم ابتدایی، شعری است از ایرج میرزا در قالب مثنوی با عنوان شیر و موش. معنی شعر شیر و موش را در این مطلب با معنی کلمات و آرایه های ادبی آن می خوانید. این شعر مفهوم و پیام زیبایی دارد و نتیجه ی خوبی کردن به دیگران را نشان میدهد.
معنی شعر شیر و موش کلاس چهارم
۱.
بود شیری به بیشه ای خفته
موشکی کرد خوابش آشفته
شیری در جنگلی خوابیده بود ، یک موش کوچک خواب او را پریشان کرد و بر هم زد.
معنی کلمات: بیشه: جنگل / موشک: موش کوچک
۲.
موش، مدام گوش شیر را گاز می گرفت. گاهی گوش او را رها میکرد و گاهی دوباره گازش میگرفت.
آرایه ها: گه، گاه: جناس / رها کردن و گرفتن: تضاد
۳.
تا که از خواب، شیر شد بیدار
متغیر ز موشِ بد رفتار
معنی کلمات: متغیر: عصبانی
۴.
شیر دستش را جلو برد و سر موش را گرفت ، موش بازیگوش گرفتار شد و به چنگ شیر افتاد.
معنی کلمات: کله: سر / بازیگوش: اهل تفریح و بازی، سرزنده و شوخ
∼∼∼∼ معنی شعر شیر و موش ∼∼∼∼
۵.
شیر می خواست موش را در زیر پنجه هایش له کند و او را به هوا برده و به زمین بکوبد. (تا از این روش عصبانیت درونی خود را خالی کند! و موش را به جزای رفتار بدش برساند.)
نکته زبانی: «ش» در فعل کندش و زندش = مفعول: او را له کند و به زمین بزند.
آرایه ها: هوا، زمین: تضاد
۶.
شیر گفت: ای موش لوس معرکه گیر! با دم شیر بازی می کنی؟! (به چیزی که برای تو بسیار خطرناک است دست درازی می کنی؟؟؟)
معنی کلمات و عبارات: غازی: معرکه گیر / با دم شیر بازی کردن: کار خطرناک انجام دادن.
آرایه ها: ارسال المثل => شاره به ضرب المثل «با دم شیر بازی کردن»
۷.
موش بیچاره ترسید و با گریه، به شیر التماس کرد.
معنی کلمات: هراس: ترس
معنی شعر شیر و موش چهارم دبستان
۸.
با التماس به شیر گفت: تو شاه همه حیواناتی و من یک موشم! موش در برابر عظمت سلطان جنگل، چیزی نیست! (ناچیز است)
معنی کلمات: وحوش: جمع «وحش»، حیوانات وحشی
آرایه ها: شاه وحوش: تکرار
∼∼∼∼ معنی شعر شیر و موش ∼∼∼∼
۹.
تو شیر بزرگی هستی و من اشتباه کرده ام. من امید دارم که تو به بزرگی ات خطای مرا ببخشی.
معنی کلمات: مغفرت: آمرزش و بخشش گناهان / بزرگ: در اینجا به معنی بزرگوار
۱۰.
شیر از التماس های موش بیچاره، دلش به رحم آمد. پنجه اش را باز کرد و موش گرفتار را آزاد کرد.
معنی کلمات: لابه: التماس / رحم حاصل کرد: دلش به رحم آمد / ول: رها
۱۱.
بطور اتفاقی، چند روز بعد، شیر هم دچار چنین بلا و گرفتاری شد!
آرایه ها: سه چار روز: مجاز از مدت اندک / بلا بر سر آمدن: کنایه از دچار گرفتاری شدن
۱۲.
در آن اطراف، صیادی برای شکار کردن گرگ، دامی انداخته بود.
معنی کلمات: حول و حوش: حوالی، اطراف / صید: شکار کردن / نهاد: گذاشت، قرار داد
∼∼∼∼ معنی شعر شیر و موش ∼∼∼∼
۱۳.
اما تله ی شکارچی نصیب شیر شد و شیر به جای گرگ در دام افتاد.
معنی کلمات: صیاد: شکارچی / عوض: به جای
آرایه ها: گیر، شیر: جناس / گرگ، شیر، دام، صیاد:تناسب / گیر افتادن (در مصراع دوم): کنایه از گرفتار و اسیر شدن / چیزی گیر کسی افتادن (در مصراع اول): چیزی نصیب کسی شدن
۱۴.
موش، چون حال شیر را دریافت
از برای خلاص او بشتافت
موش وقتی که دید شیر در آن دام گرفتار شده، با سرعت برای کمک و آزادی او جلو رفت.
معنی کلمات: دریافت: متوجه شد / خلاص: رهایی، آزادی
۱۵.
موش بندهای دام را با دندانش جوید تا بالاخره شیر از آن تله ، جان به در برد و رها شد.
آرایه ها: جان به در بردن: نجات یافتن
۱۶.
چون شیر یک بار موش را رها کرده بود ، خودش هم از دست شکارچی رها شد.
∼∼∼∼ معنی شعر شیر و موش ∼∼∼∼
پیام و مفهوم شعر شیر و موش
وقتی بدون چشمداشت به دیگران خوبی کنیم و گره ای از گرفتاری کسی باز کنیم،یک روز زمانی که خودمان دچار گرفتاری شویم، خداوند حتما وسیله ای برای نجات یافتن ما میفرستند و نتیجه یخوبی هایمان را میبینیم.
مفهوم این شعر با ضرب المثل زیر تناسب معنایی دارد:
درس شیر موش_ادبیات پایه چهارم -درس ادب
منبع