واحد های اندازه گیری طول را میتوان واحد های دستگاه متریک، واحد های طول انگلیسی و واحدهای فارسی اشاره کرد. در سیستم SI تنها واحد برای اندازه گیری طول متر است.
به فاصلهای که دو نقطه از یکدیگر دارند، طول میگویند و برای اندازه گیری طول از واحدها و ابزارهای مختلف استفاده میکنند. در طول تاریخ، هر یک از تمدنها واحد خاصی برای اندازه گیری طول داشتند. این امر موجب شد که پس از پیشرفت ارتباطات و انتخاب واحدهای استاندارد باز نیز از واحدهای مختلف در اندازه گیری طول استفاده میشود. در ادامه واحد های اندازه گیری طول را بررسی میکنیم.
تنها واحد اندازه گیری طول در دستگاه متریک (SI)، متر است. هر متر برابر با مسافتی است که نور در دویست میلیونوم ثانیه طی میکند. برای آسان کردن استفاده از واحد متریک طول برای طولهای بسیار کوچک یا بسیار بزرگ از ضرایب یونانی استفاده میشود که عبارتند از:
هر یک سانتی متر برابر با یک صدم متر است یعنی به عبارتی هر صد سانتی متر برابر یک متر است که در اندازه گیری طولهای بسیار اندک کاربرد دارد.
هر یک میلی متر برابر با یک هزارم متر است یعنی به عبارتی هر هزار میلی متر برابر یک متر است که در اندازه کیری طولهای بسیار کم کاربرد دارد.
میکرو متر یا همان میکرون برابر با یک هزارم میلی متر است که واحدی است برای اندازه گیریهای خیلی دقیق و بر حسب متر، یک میلیونوم متر است.
هر یک میلیارد نانومتر یک متر را تشکیل میدهد. این واحد برای مقیاسهای ملوکولی استفاده میشود که برابر هر متر برابر ده به توان نه نانومتر است.
هر هزار متر برابر با یک کیلو متر است که برای مسافتهای خیلی طولانی کاربرد دارد.
واحدهای طول انگلیسی زیادی وجود دارد که پر استفادهترین واحدهای انگلیسی اینچ، فوت، مایل و یارد است.
فاصله بین سر انگشت شصت تا مفصل آن را یک اینچ مینامند. هر اینچ دو ممیز پنجاه و چهار صدم سانتی متر است که برای تبدیل به یکدیگر از این ضریب استفاده میگردد.
هر دوازده اینچ برابر با یک فوت است که شامل سی و چهل و هشت صدم متر میشود. برای تبدیل فوت به متر مقدار آن را در سه هزار و چهل و هشت ده هزارم ضرب میکنیم.
این واحد که برابر با سی و شش اینچ است شامل سه فوت میشود. هر یارد معادل نه هزار و صد چهل و چهار ده هزارم متر است.
هر مایل برابر پنج هزار و دویست و هشتاد فوت است. هر هزار و هفتصد شصت یارد یا هزار و ششصد و نه کیلومتر برابر یک مایل است.
همان طور که گفته شد در قدیم همانند دیگر تمدنها که واحدهای خود را داشتند، مردم ایران نیز از واحدهای خود استفاده میکردند. به چند واحد طول پر کاربرد ایرانی در ادامه اشاره میکنیم.
هر وجب برابر با فاصله نوک انگشت شصت تا نوک انگشت کوچک دست به حالتی که دست به صورت کامل باز شود.
فاصله نوک دو انگشت میانی در هردو دست در حالتی که دستها کاملا باز و کشیده باشند را یک ذرع میگویند و برابر با یک و چهار صدم متر است. واحد طول ذرع اسلامی نیز وجود دارد که برابر دو وجب است.
در گشذته برای اندازه گیری فاصلههای بسیار طولانی همانند فاصله دو شهر از واحد فرسخ یا فرسنگ استفاده میکردند. فرسخ دو نوع دارد که یکی از آنها تقریبا برابر شش کیلو متر است و معادل شش هزار ذرع است. نوع دیگر فرسخ، نوع اسلامی آن است که برابر پنج و چهار دهم کیلو متر است که برابر پنج هزار و صد و شصت ذرع است.
یکی از واحدهایی که برای اندازه گیری طول در ایران استفادع میشد. گز نام داشت. گز در تمام کشور معیار ثابتی نداشت و مقدار کز در هر شهر با شهر دیگر متفاوت بود. هر گز به صورت تقریبی برابر یک متر است.
واحد اندازه گیری
منبع:
نحوه ساخت ظروف سفالی و چینی در همدان و یزد شامل (۱) ورز دادن و هواگیری گل رس، (۲) شکل دادن به گل توسط چرخ سفالگری، (۳) جدا کردن به وسیله نخ و قرار دادن در سایه، (۴) گرم کردن در آفتاب و (۵) قرار دادن سفال در کوره میشود.
فلات ایران با تنوع اقلیمی زیاد به احتمال زیاد یکی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی است. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقهای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقطه عطف پیدایش سفال بدون تردید در منطقه زاگرس مرکزی و پیدایش چرخ سفالگری و تکامل کورههای سفال پزی نمود پیدا کرده است.
لالجین به دلیل برخورداری از خاک مرغوب و هنرمندان برجسته سفالگر، به یکی از مراکز عمده سفالگری درآمده است. خاک لالجین رسی و بیشتر سفالهای این منطقه با نقش و لعاب و بدون لعاب به بازار عرضه میشوند.
محصولات این منطقه بسیار متنوع و از نظر خاک و لعاب نسبتا مرغوبتر از سایر نقاط ایران است. رنگ لعابهایی که در همدان ساخته میشوند اغلب لاجوردی، آبی، سرمه ای، حنایی، زرد، سبز، فیروزهای و قهوهای است. سفالهای همدان گاهی به روش رو رنگی نقاشی میشود و گاه با طرحهایی که به صورت مقعر روی سفال ایجاد میگردد، منقوش میشود.
هنگام لعاب دادن نقاط گودتر از لعاب پر شده و در نتیجه به صورت خطوط پر رنگ تری دیده میشود. تکنیک ساخت سفالهای لالجین بیشتر چرخکار است، اما کارهای قالبی به روشهای فشاری و دوغابی نیز انجام میشود. گاهی بدنههای خام به روشهای کنده، بریده و افزوده تزیین میشوند.
در این منطقه سفالگری با خاک سفید انجام میشود و پس از ریختن، سطوح سفال را با لایهای از خاک سفید خالصتر که ترکیباتش در هر منطقه فرق میکند و به صورت دوغاب درمی آید، میپوشانند. سپس با رنگهای متنوع نقاشی میکنند و در نهایت تمام سطح سفال را با لعاب شفاف بی رنگ پوشانیده و میپزند.
یکی از طرحهایی که روی سفالهای میبد به چشم میخورد تصویر خورشید است که به صورت زن نقاشی میشود که اصطلاحا به آن خورشید خانم گفته میشود. از دیگر تصویرها میتوان به گلهای تزیینی و ماهی و پرنده اشاره کرد. تکنیک ساخت سفالهای میبد چرخکاری و همچنین ریخته گری دوغابی است.
۱. ورز دادن و هواگیری گل رس: ابتدا باید گل خاک رس را به درستی ورز داد. این مرحله برای تضمین کیفیت سفال بسیار حائز اهمیت است.
۲. شکل دادن به گل توسط چرخ سفالگری: باید روی یک صندلی در پشت دستگاه نشست و به وسیله پای راست خود چرخ سفالگری را به حرکت درآورد. سپس مقدار گل رس لازم را روی چرخ قرار داده و با دست به آن شکل داد. برای اینکه در حین کار، گل رس به دست نچسبد باید از یک ظرف آب در کنار چرخ سفالگری استفاده کرد و دائما دستها را به وسیله آن مرطوب نگه داشت.
۳. جدا کردن به وسیله نخ و قرار دادن در سایه: بعد از اینکه توسط چرخ سفالگری، گل رس به شکل دلخواه درآمد باید به وسیله یک نخ، ظرف ساخته شده را از بقیه گل جدا کرده و به مدت ۲۴ ساعت در سایه قرار داد.
۴. گرم کردن در آفتاب: ظرف را در گرمخانه یا در مقابل آفتاب قرار دهید تا خشک شده و برای حرارت دیدن و پخته شدن در کوره آماده گردد.
۵. قرار دادن سفال در کوره: در مرحله آخر باید ظرف را در کوره و در معرض حرارت قرار داد. حرارت نقش بسیار مهمی را در استحکام سفال دارد؛ زیرا با تبخیر رطوبت موجود در گل رس، ذرات آن به خوبی به یکدیگر میچسبند. این باعث میشود سفال از دوام بالاتری برخوردار شود. ظرفهای ساخته شده را درون کوره قرار میدهند و سپس کوره را روشن میکنند.
نکته مهم: برای سفالهای بدون لعاب، سفالهای لعابدار و سفالهایی که قرار است به شیوه رو رنگی نقاشی شوند، از درجه حرارتهای مختلفی برای پخت، استفاده میشود. باید درجه حرارت کوره را به آرامی افزایش دهیم تا سفالها به آرامی پخته شوند و به استقامت مورد نظر برسند.
این اصطلاح بنابر تعریف لغت نامهها عموما به معنی اشیا ساخته شده از گل پخته است، مانند کاسه، کوزه، و غیره…. سفالین نیز شامل انواع اشیایی است که از سفال میسازند. اصطلاح اروپایی” سرامیک” نیز داری مفاهیم سفال در زبان فارسی است. بنابراین سفالگری نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته اطلاق میشود.
معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال، و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی که در آنها به کار رفته بدل چینی مینامند. سفال در واقع نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه و حاصل نیاز و شعور آدمی در به کار گیری عوامل طبیعت است. از آنجا که مواد اولیه سفال شامل: خاک، آب و آتش است، نشانههای تولید آن را در تمامی نقاط مسکونی انسانها مشاهده میکنیم. زیرا این مواد به راحتی در آن نقاط یافت میشده اند. کهنترین اشیا سفالی به دست آمده از کاوشهای باستان شناسی ایران مربوط گنج دره در استان کرمانشاه است، که تاریخ آن به هزاره هشتم پیش از میلاد میرسد.
سفالگری هنری است که اصول فنی خود را به صورت سنتی طی هزاران سال حفظ کرده است. علاوه بر ارزشهای هنری، با بررسی دقیق این آثار امکان شناخت حرفهها، صنایع و آثار مادی طوایف و جوامع بشری در قلمروهای گوناگون فراهم میآید.
سفال بهترین اثری است که از جوامع اولیه بر جای مانده است. هنرمند سفالگر پیش از تاریخ ایران با نقاشی روی سفالینهها گویی شعر میسرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصری ساده، اشیا و حیوانات و انسان را نمایش میداد. به عنوان مثال خطوط مواج موازی در درون یک دایره و مستطیل، نشان دهنده آب است و مثلثی که سطح آن چهارخانه بندی شده، نشانگر کوه یا مربعی که با خطوط افقی و عمودی تقسیم و خطوط مواج در آن ترسیم شده، احتمالا نشانه زمین زراعتی است. جانوران طراحی شده روی ظروف عمدتا عبارتند از بز، قوچ، گوزن، گاو و پرندگان. اما برخلاف نقاشی غارها در اینجا شکل واقعی حیوان مورد توجه نبوده، بلکه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است، زیرا آرایش سفالینه در کار سفالگر اهمیت بیشتری دارد.
در میان ظروف دوره هخامنشیان تعدادی مجسمه سفالی هست؛ این مجسمهها، از مجسمههای طلایی که بیشتر به شکل شیراند، تقلید شدهاند. به این نوع ظروف سفالی، ظروف «ریتون» میگویند. (مانند تصویر زیر):
در دوره اشکانیان به دلیل توجه خاص به ظروف زرین و سیمین، ساخت ظروف سفالی کاهش یافت. از ویژگیهای سفال گری این زمان میتوان به لعاب ظروف اشاره کرد. رنگ این لعابها سبز روشن تا آبی فیروزهای بود. اشیا باقی مانده از این دوره، شامل خمرههای بزرگ برای انبار آذوقه، تابوتهای سفالی با نقش انسان و ظروف گلدانی شکل و قمقمههایی که با لعاب تزیین شدهاند است.
ظروف سفالی
منبع: