/ دسته‌بندی نشده / ⁣سیاهچاله ها معرفی، نحوه ظهور و نظریه‌ها
آنچه در این مقاله می‌خوانید

سیاهچاله از معماهای بزرگ کیهان شناسیست که ماهیت آن بر بشر پوشیده است. برخی از فرضیه ها بیان دارند که هر سیاهچاله دریچه ای است به دنیای دیگر.

مطالعه کیهان و جهان هستی سرتاسر پوشیده است از عجایب و مباحث پیچیده. هر چقدر که بیشتر در دل این مطالعات قدم میگذاریم بیشتر با موضوعات پچیده ای روبرو میشویم که توضیح آن سخت و سخت تر میشود. به عنوان مثال در این مطالعات سیاهچاله مفهومی عجیب و تاکنون سربه مهر است که سوالات و چراهای زیادی را در پس نام خود پنهان کرده است.

به راستی سیاهچاله این معمای مرموز کیهان شناسی چیست و به کجا میرود؟ آیا هر سیاهچاله دری به دنیاهای موازیست؟ اگر روزی زمین ما طعمه یک سیاهچاله شود به کجا میرویم؟ و صدها سوال دیگر که جواب آن هنوز برای ما روشن نیست. در این مقاله به بررسی سیاه چاله ها و نظریه ها و فرضیه های معروفی که برای آن بیان شده است میپردازیم و سعی میکنیم دانش خود را برای شناخت این معمای بزرگ افزایش دهیم و امیدوار باشیم روزی جواب دقیق این سوالات پیدا شود.

تعریفی ساده و عامیانه از سیاهچاله

<در تعریف ساده سیاهچاله باید بیان کنیم که سیاهچاله نقطه‌ای از فضا است که دارای بیشترین نیروی گرانشی است. قدرت گرانش سیاهچاله‌ها به قدری بالا است که هیچ چیزی نمی‌تواند از آن فرار کند، حتی نور

در مشاهدات و مطالعات کیهانی به وضوح مشاهده شده است که ستاره‌ها، سیارات و حتی کهکشان‌های غول پیکری که در مسیر سیاه چاله واقع شده‌اند به راحتی طعمه این سیاه چاله‌ها شده و توسط آنها بلعیده شده‌اند.

 تعریف سیاهچاله از دیدگاه انیشتین

انیشتین در نظریه نسبیت خود چرایی حالت سیاهچاله ها را پیش بینی می‌کند. او معتقد است در صورتی که جرمی به نهایت فشردگی برسد مسببات خمیدگی فضا و زمان را ایجاد می‌کند و در این حالت میدانی گرانشی با نام سیاهچاله ایجاد می‌گردد. در نظریه نسبیت انیشتین مرزی وجود دارد که هیچ چیز قابلیت گذر از آن را ندارد. این مرز افق رویداد نام دارد. نام سیاهچاله هم از همین نظریه نسبیت انیشتین برگرفته شده. زیرا همه نوری که از افق رویداد بگذرد توسط این چاله پرگرانش به دام می‌افتد و هیچ چیزی قابلیت عبور از آن را ندارد. از این دیدگاه سیاه چاله رفتاری شبیه به جسم سیاه در ترمودینامیک دارد.

یک سیاهچاله چگونه به وجود می آید؟

سیاهچاله ها از مرگ ستاره‌های بزرگ پدید می‌آیند. ستاره‌ها توده‌های گازی عظیمی هستند که همچون راکتوری غول آسا در هر ثانیه به جوش و خروش می‌پردازند. این توده‌های گازی در هر ثانیه حجم زیادی از خود را از دست می‌دهند و در حال فروپاشی هستند. دو عامل بزرگی و گازی بودن ستاره‌ها شرایط مناسبی را برای انهدام از درون ستاره‌ها فراهم می‌سازد.

واکنش همجوشی عظیمی در یک ستاره حکفرماست. این همجوشی به مثابه بمب‌های قدرتمندی هست که دائما سطح کره گازی را مورد اصابت قرار می‌دهند. توازن نیروی گرانشی یک ستاره و نیروهای انفجاری اندازه ستاره را تعریف می‌کند. درست به محض آنکه زمان مرگ ستاره‌ای فرا برسد، نیروی همجوشی هم متوقف می‌شود؛ زیرا سوخت مورد نیاز این بمباران تمام شده و سکوتی مبهم همه جا را فرا می‌گیرد.

اما نیروی گرانشی سر جای خود باقی مانده و این یعنی شروع  تولد یک سیاهچاله!! در ادامه این فرآیند ستاره در هم می‌پیچد و به نهایت فشردگی می‌رسد و ناگهان داغ می‌شود و انفجاری ابرنواختری را با خود به همراه دارد. این انفجار منجر به پرتاب مواد و اشعه‌های فراوانی به درون فضا می‌شود و آنچه باقی می‌ماند، تبدیل به یک چاله بزرگ و پرفشار می‌شود. میزان گرانش چاله باقی مانده به قدری بالاست که همه چیز را به سرعت می‌بلعد و حتی نور هم قدرت فرار از آن را ندارد.

آیا سیاهچاله ها قابل دیدن هستند؟

شاید تصور این قسمت از ماجرا مقداری سخت و یا غیر ممکن باشد. سیاهچاله‌ها کاملا نامریی و غیرقابل دیدن هستند چون هیچ نوری از آن ها ساطع نمی‌شود.

همانطور که می‌دانید دلیل دیده شدن اجسام نوری است که از آن ها بازتاب پیدا می‌کند. چشم‌هایتان را ببندید؛ آیا می‌توانید چیزی را ببینید؟ جواب خیر است چون پلک شما اجازه ورود نور را نمی‌دهد و همه چیز در تاریکی مطلق فرو رفته است. سیاهچاله هم این چنین است. در واقع سیاهچاله‌ها کاملا ملموس هستند و وجود آن‌ها اثبات شده است، اما هنوز دیده نشده‌اند و قابل دیدن نیستند.

سیاهچاله مرزی بین دنیای کنونی و جهان های دیگر

بحث دنیاهای اطراف ما به قدری پیچیده و در عیم حال شیرین است که ترجیح می‌دهیم در آینده مفصل به آن بپردازیم. با این حال تنها اشاره‌ای داریم بر معنای دنیای موازی تا این بخش از مقاله ما قابل فهم تر و سهل گردد. طبق نظریه بزرگ بیگ بنگ، جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم شاید جهانی یگانه نباشد و تنها یکی از بیشمار جهان‌هایی باشد که به موازات جهان کنونی قرار دارند. این نظریه به اصل چند جهانی اعتقاد دارد. مهمترین عاملی که این جهان را با جهان‌های دیگر جدا و متمایز می‌سازد تفاوت زمان، جرم و گرانش است. ورود به هر سیاهچاله به معنای درهم شکستن همه این قوانین است و بیشتر از هر زمانی در نزدیکی دنیایی دیگر قرار می‌گیریم.

برخی از دانشمندان معتقدند که با سقوط در سیاهچاله به جهانی دیگر سرازیر می‌شویم و هر سیاهچاله دریچه‌ای است به یکی از بیکران جهان‌های موجود.!!!

نظریه استیون هاوکینگ در مورد سیاهچاله‌ها

استیون هاوکینگ از بزرگترین نظریه پردازان قرن معاصر است که با بیان نظریات خود انقلابی در مطالعات کیهانی ایجاد کرده است. در واقع نظر او تناقضی در تعریف سیاهچاله ها ایجاد نموده؛ او در مقاله‌ای در وبگاه رسمی خود بیان داشته سیاهچاله وجود ندارد و از مفهوم جدیدی با عنوان خاکستری چاله به جای سیاهچاله استفاده کرده است. در واقع استیون هاوکنیگ این نظریه را در امتداد مقاله خود مطرح کرده است. او در این مقاله به قطعیت اشاره داشته که چیزی با عنوان افق رویدادی که محوریت نظریه انیشتین است وجود ندارد. او بیان می‌دارد که افق رویداد دارای آن ثباتی که انیشتین بدان معتقد بود نیست و مرزی آشفته و درهم است. بدین ترتیب اطلاعات بسیاری از سیاهچاله به بیرون نشت می‌کند. به همین منظور سیاهی مطلق از بین می‌رود و چاله‌ای خاکستری برجای می‌ماند!!

انشا در مورد سیزده بدر و روز طبیعت

انشا در مورد سیزده بدر (انشا در مورد روز طبیعت و ۱۳ بدر) شامل خاطرات سیزده بدر و سیزده بدر خود را چگونه گذراندید و فلسفه سیزده بدر را که با توجه به نیاز دانش‌آموزان و دقت به اصول انشا نویسی نوشته شده است.

برای نوشتن انشا درباره سیزده بدر از دو منظر می‌توانید به سیزده بدر نگاه کنید و انشای خود را بنویسید. از منظر اول درباره فلسفه و پیشینه سیزده بدر بنویسید و انشای خود را به صورت تحقیقی کوتاه در مورد سیزده بدر درآورید. از منظر دوم می‌توانید انشا را به صورت خاطره‌ای از سیزده بدر بنویسید و اینکه چگونه سیزده بدر خود را گذراندید. در مطلب حاضر با هر دو نوع نگاه انشا نوشته‌ایم و در آنها بخش مقدمه، بدنه اصلی و نتیجه‌گیری را لحاظ کرده‌ایم.

انشا در مورد سیزده بدر (۱۳ بدر)

انشا در مورد سیزده بدر؛ تحقیقی

سیزده بدر را به عنوان آخرین روز تعطیلات عید می‌شناسیم که به تفریح و گردش در طبیعت اختصاص دارد اما این روز علاوه بر آداب و سنت‌های شناخته شده فلسفه‌ای نیز دارد.

سیزده‌بدر در واقع سنت ایران باستان است که به مناسبت پیروزی خدای باران بر دیو خشک‌سالی آیوش جشنی برگزار می‌شده است. این جشن از قبل از دوران اشو زرتشت یعنی حدود ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح رواج داشته است. سیزدهمین روز از ماه فروردین روز تشتر یا تیر نام دارد. خدای تیر همان خدای باران است و بنا بر عقیده‌ی زرتشتیان برای پیروزی خدای باران در سال جدید و شکست دیو خشک‌سالی مردم باید در روز تیر از این خدا یادکرده و از او طلب بارش باران کنند.

پیشینه جشن نوروز را از زمان جمشید می‌دانند. درباره روز سیزده‌بدر نیز روایتی وجود دارد که جمشید، شاه پیشدادی، در دشت سرسبز و صحرا خیمه برپا کرده و روز سیزده نوروز را آنجا سپری می‌کند. او برای چندین سال این کار را تکرار کرد و به‌مرور به شکل آیینی برای ایرانیان درآمد. هرساله ایرانیان نیز روز سیزده فروردین را از خانه بیرون رفته و در دامن طبیعت روز خود را سپری می‌کنند

در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروز مردم در روز سیزدهم که روز خدای باران بود به دشت و صحرا می‌رفتند و به شادمانی می‌پرداختند و طلب بارش باران از خدا می‌کردند. امروزه نیز زرتشتیان از صبح روز تشر سفره‌های نوروزی خود را جمع کرده، آجیل و شیرینی‌های مانده را با خود برداشته و به طبیعت می‌برند.آن‌ها تمام روز را در طبیعت به شادی می‌پردازند.

در مورد نحس بودن سیزده بدر عقاید مختلفی وجود دارد. تاکنون هیچ مدرک تاریخی یافته نشده است که نشان‌دهنده نحسی روز سیزده باشد بلکه ایرانیان روز سیزدهم نوروز را روزی نیکو و خجسته می‌دانسته‌اند.

بعضی معتقدند نحسی سیزده ناشی از پیوند زرتشتیان با مسیحیان است که به مسلمانان نیز منتقل‌شده است. مسیحیان معتقدند آخرین شام مسیح که در آن به او خیانت کردند سیزده نفر بودند و ازاین‌رو سیزده را عدد نحسی می‌دانند.

همچنین واژه سیزده بدر دو معنی را به ذهن متبادر می‌کند. گفته می‌شود سیزده‌بدر به معنای «در کردن نحسی سیزده» می‌باشد. اما زمانی که کمی به واژه‌ها دقت کنیم متوجه می‌شویم می‌توان از این لغت برداشت دیگری داشت. در معنای دره و دشت نیز می‌دهد  پس سیزده‌بدر به معنی «سیزدهم به‌سوی در و دشت رفتن» است، این یعنی بیرون رفتن و گذراندن روز در دل طبیعت. دور انداختن سبزه ها هم به این دلیل بود که ایرانیان باستان عقیده داشتند بدی‌ها و مریضی‌ها در این سبزه جمع شده و با به آب دادن یا به دور انداختن آن، این پلیدی‌ها و مریضی‌ها را از خود دور می‌کردند.

ما ایرانی‌ها جشن‌های زیبایی را از نیاکانمان به ارث برده‌ایم و با برپایی آنها میراث آنها را زنده نگه می‌داریم و چه خوب که در سیزده بدر به فلسفه آن نیز دقت کنیم.

انشا در مورد سیزده بدر

 انشا در مورد سیزده بدر؛ خاطره‌ای

عید نوروز مراسمات و آیین‌های ویژه‌ای دارد. آخرین روز تعطیلات سیزده بدر است که امروزه به نام روز طبیعت شناخته می‌شود و خانواده‌ها به دامان طبیعت می‌روند. من نیز همراه خانواده‌ام سیزده بدر امسال به تفریح پرداختم.

از چند روز قبل همه به همدیگر تلفن می‌زدند و با هم هماهنگ می‌شدند، می‌خواستند با هم باشند. هرکس جایی را پیشنهاد می‌داد. از کیلومترها آن‌طرف‌تر تا همین پارک نزدیک خانه، آخرش قرار شد دو تا از جوان‌ترها صبح خیلی زود بروند تا مناسب‌ترین جا برای نشستن این همه آدم را پیدا کنند و فرش پهن کنند.

آخرش فهمیدیم در بزرگترین پارک شهر جایی برای نشستن انتخاب شده است. تا ما آمدیم برویم بقیه فامیل رسیده بودند. در ده قدمی ما خانواده‌ای دیگر نشسته بود. دایی بزرگم اول مقداری چپ چپ نگاهشان کرد و بعد گفت که چقدر قدیم‌ها بهتر بود که آدم‌ها با غریبه‌ها چسبیده به هم نمی‌نشستند. مادرم مقداری از آجیل‌های عید را که اضافه آمده بود، جلوی دایی گرفت و به او گفت که بهتر است به جای حرص خوردن، بی‌خیال شود و خوش بگذراند.

بچه‌های یک خانواده دیگر توپ آورده بودند و فوتبال می‌کردند. بچه‌های خانواده ما توپ والیبال داشتند و البته هنوز از دایی بزرگم جرئت نمی‌کردند، شروع کنند. تا اینکه دایی چشمش به توپ افتاد و گفت:«می‌خواهید بازی کنید، اون طرف…» و با دستش محوطه بازی صد متر آن‌طرف‌تر را نشان داد.

ما هم تکلیف خودمان را فهمیدیم و از آنجا فاصله گرفتیم. وقتی برگشتیم بچه‌های آن خانواده را ندیدیم و حدس زدیم که دایی تذکر داده که اعصاب ندارد و باید رعایت حالش را بکنند.

موقع ناهار گرسنه سر سفره نشستیم و جوجه کباب‌هایی را که نصف آنها سوخته بود و نصف دیگر نپخته بود، با گوجه‌های سوخته خوردیم. البته پدرها کلی از دست و پختشان تعریف کردند و مادرها هم به نظر می‌رسید راضی باشند؛ همین که بجای غذا پختن، دور هم نشسته و صحبت کرده بودند، خودش برایشان جای خوشحالی داشت.

آخرش بعضی از دخترهای جوان فامیل سبزه گره زدند و شعرهایی مثل «سال دگر، سیزده بدر، خونه شوهر، بچه بغل» خواندند و خندیدند. مادربزرگم هم خم شد و سبزه گره زد. یکی از نوه‌ها پرسید که او دیگر چرا سبزه گره می‌زند؛ مادربزرگ جواب داد: گره زدن سبزه فقط برای باز شدن بخت که نیست، برای برآورده شدن آرزوهای همه بچه‌ها و نوه‌ها سبزه گره می‌زنم و وقتی گره باز شود، همه آرزوهایتان برآورده می‌شود.

دم غروب خسته و کوفته با صورت‌های سوخته از آفتاب به خانه برگشتیم. همه راه برگشت تا خانه به صبح روز چهاردهم فروردین فکر می‌کردم که باید صبح زود بیدار شوم و به مدرسه بروم و این مرا ناراحت می‌کرد.

سیزده بدر پایان خوبی برای تعطیلات عید نوروز است، روزی که به هر صورتی که برگزار شود، لازم است در آن به طبیعت توجه کنیم و در محافظت از آن بکوشیم.

اگر برای نوشتن انشا در مورد سیزده بدر نیاز به ایده دارید می‌توانید از مطالب “فلسفه گره زدن و شعر سیزده بدر” استفاده کرده و با توجه به فلسفه و تاریخچه سیزده بدر انشاهای جذابی بنویسید.

منبع:

1

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x