۱۰ مهارت ضروری برای موفقیت در هر کاری
چطور میتوان به موفقیّت دست پیدا کرد؟ با نگرش مثبت؟ البته نگرش مثبت برای موفقیّت مهم است، اما این همهی ماجرا نیست. قانون جذب؟ راز؟ این ایدهها میتوانند همچون انگیزههایی ما را به عمل وادارند، امّا در غیاب خودِ عمل، کار چندانی از عهدهی آنها برنمیآید.
موفقیّت تعریف روشنی دارد، نیازمندِ عمل است و هر عملی نیز مهارتهای ویژهای را میطلبد. بعضی از این مهارتها را در مدرسه میآموزیم (آموزشهایی که نه زمان لازم به آنها اختصاص داده میشود و نه به قدر کافی مؤثر هستند)، باقیِ مهارتها را وقتی که شاغل هستیم، یاد میگیریم و بعضی دیگر را هم در تجربهی کلیِ زندگیمان، کسب میکنیم. در این مقاله درباره ۱۰ مهارت ضروری که برای موفقیت در هر کاری لازم است، میخوانید.
در ادامه، فهرستی از مهارتهای عمومی ارائه شده است که به هر کسی کمک میکند تا عملا در هر حوزهای، از ادارهی یک شرکت گرفته تا مدیریت آموزشگاه باغبانی و گلآرایی موفق باشد و پیشرفت کند. البته مهارتهایی هم وجود دارند که مختص حوزهی کاری خودشان هستند، اما هدف ما معرفی مهارتهایی است که برای همهی رشتهها و حوزهها کاربرد داشته باشند و هر کسی در هر جایگاهی میتواند آنها را بیاموزد.
داشتن فن بیان و جلوی حضار (چه یک نفر چه هزاران نفر) متقاعدکننده و محکم سخنرانی کردن، یکی از مهمترین مهارتهایی است که افراد میتوانند در آن تسلّط پیدا کنند. افرادی سخنرانان خوبی میشوند که خونسرد هستند، اعتمادبهنفس دارند و برای مخاطبان جذاب هستند. بیانِ نافذ و گیرا به معنی این است که شما میتوانید هر مطلبی، از محصولات گرفته تا ایدهها، ایدهئولوژیها و دیدگاهها را بفروشید و عرضه کنید. سخنران خوب بودن، مهارتی است که بخت شما را برای ترقیِ شغلی، جذب مشتریان مهمتر و تأمین مالیِ کسبوکارتان بیشتر خواهد کرد.
اغلب، همان مزایای بیانِ خوب را میتوان در توانایی نگارش مؤثر نیز دید. نویسندگان با استعداد، در معرفی و فروش محصولات، ایدهها و حتی خودشان موفقتر از نویسندههای بد هستند. تنها با تسلّط بر دستور زبان، نمیتوان نویسندهی خوبی شد، بلکه سازماندهی ایدهها و تبدیل آنها به جملات منسجم و تأثیرگذار نیز از مهمترین شاخصههای نگارش حرفهای است.
در تمام مبادلات روزمره، از دعویهای قضائی و دستورجلسات گرفته تا هزاران نوع نوشتار دیگر، با حجم عظیمی از متون، مواجه هستیم، معلوم است که تمام این متنها نیازمند نویسنده هستند. به همین خاطر، افرادی که قلم خوبی در نگارش پیدا میکنند، میتوانند انتظار داشته باشند که درهای همهی فرصتها را در هر حوزهای به روی خود گشوده ببینند.
اگر موفقیّت به اقدام مؤثر متکی است، اقدام مؤثر نیز به تواناییِ تمرکز حواس بر موضوع موردنظر، در زمانِ لازم وابسته است. پس، به منظور حرکت در مسیر ترقّی لازم است که عادتهای مفید و مؤثّر داشته باشید و در مهارتهایی مانند سازماندهی و نظم نیز سرآمد باشید، که مجموعهی اینها را خود-مدیریتی یا خود-کنترلی مینامند.
ایجاد ارتباط نه تنها در کاریابی یا جذب مشتریان مفید است، بلکه در دورهای که ایدهها و ابتکارات هستند حکومت میکنند، ایجاد ارتباط با دیگران کانالی را ایجاد میکند تا ایدهها ردوبدل شوند و ایدههای نو، خلق شوند. شبکهی بزرگی که کاملا توسعه یافته باشد، تنها فرد را به تعدادی از مخاطبان جدید ارتباط نمیدهد، بلکه فرد را با مجموعهای از روابط، پیوند میدهد که خیلی بیشتر از تکتکِ افراد گروه ارزش دارند. این روابط و تعاملاتی که همراه خود دارند، به نوآوری و خلاقیت کمک میکنند و تحقّق ایدههای نو را تسهیل میکند.
ما روزانه، در مقایسه با اجدادمان در معرض صدها (اگر نگوییم هزاران) برابر اطلاعات بیشتری قرار داریم. بنابراین، داشتن توانایی ارزیابی این اطلاعات و جداسازی اطلاعات ارزشمند از بیارزشها و همچنین تحلیل، ارتباطیابی، درک معنای آنها و ارتباط دادن آنها با موضوعات دیگر، اهمیتی حیاتی دارد. هرچند که متأسفانه قدر و منزلت این توانایی بهخوبی درک نشده است. امروزه تفکّر انتقادی، مهارتی است که شما را به سرعت، از تودهی مردم متمایز میکند.
تصمیمگیری مؤثّر، پلی است که تحلیل را به کنش متصل میسازد.به این معنی که بر اساس اطلاعات موجود بدانیم چه کاری بهتر جواب میدهد. درحالیکه نداشتنِ توانایی انتقادی میتواند خطرناک باشد، تحلیل بیش از حد یا انتظار برای کسب اطلاعات بیشتر، قبل از هر تصمیمگیری نیز میتواند به همین شکل آسیبزا باشد. توانایی شناخت زمان مناسب برای وارد عمل شدن و واکنش سریع و مؤثّر، همان موردی است که افراد اهل عمل را از خیالپردازان متمایز میسازد.
اصلا لازم نیست انتگرال چندجملهایها را بگیرید تا فردی موفّق، محسوب شوید. امّا به هر حال، محاسبهی سریع و ذهنیِ اعداد و ارقام، تواناییِ انجام برآوردهای نسبتا دقیق و درک مفاهیمی مانند بهرهی مرکب یا آمار پایه، میتواند شما را در جایگاه بهمراتب بالاتری از دیگران قرار دهد. همهی این مهارتها به شما کمک میکند تا دادهها را بهتر و سریعتر تحلیل کنید و تصمیمهای بهتری را بر مبنای آنها بگیرید.
قرار نیست همهی افراد در موردِ همهچیز حالا حتّی به اندازهی سر انگشتی، اطلاعات داشته باشند. حتّی در حوزهی فعّالیت خودتان، احتمال اینکه نادانستههایتان از دانستههایتان بیشتر باشد، خیلی زیاد است. حتما نباید از هر موضوعی، سَردربیاورید، اما باید قادر باشید به اطلاعاتی که باید بدانید بهسرعت و بهراحتی دست پیدا کنید. این مهارت را با یادگیری استفادهی بهینه و مؤثّر از اینترنت، کتابخانه و یادگیری مطالعهی مولد و مؤثّر میتوان کسب کرد. علاوه بر این، باید یاد بگیرید از افرادی که میشناسید و با آنها ارتباط دارید، در تحقیق و پژوهش نیز بهره بگیرید و در مواقع نیاز، نزد کارشناس مربوطه بروید.
استرس نه تنها قاتل جان شماست، بلکه بر تصمیمگیری، تفکّر، معاشرت و روابط اجتماعیتان نیز تأثیر منفی میگذارد. به همینخاطر، کمبود استراحت و آرامش موجب خواهد شد که سه مهارت کلیدی این فهرست ما و البته بسیاری از دیگر مهارتها را هم از دست بدهید.
تازه نباید از یاد برد که کار مداوم تا آستانهی مرگ، تنها برای گذران زندگی و نداشتن وقت برای لذّت بردن از ثمرهی کار و تلاشِ خود، به معنای واقعی موفقیّت نیست. این نوع رفتار را تنها میتوان عقده و وسواس فکری محض دانست. اینکه بتوانیم با خرد شخصی به کارآمدترین روش از پسِ شدیدترین بحرانها بربیاییم، احتمالا مهمترین مهارت فهرست ماست.
یکی از واقعیّتهای سادهی جوامع امروزی این است که پول برای ما امری ضروری است. حتّی سادهترین لذتها و تفریحات زندگی، مانند در آغوش گرفتن فرزندتان در نهایت به پول نیاز دارد. در غیر اینصورت چندان در زندگی دوام نمیآورید که بتوانید فرزندتان را در آغوش بگیرید! آگاهی از چگونگیِ پیگیری و ثبت هزینهها و درآمدهایتان برای زندگی (پیشرفت که جای خود دارد!) اهمیّت بسزایی دارد. اما علاوه بر این موضوع، اصول حسابداری در کارهای بسیار وسیعتری نیز مفید و سودمند هستند.
به عنوان مثال، حسابِ زمانی که صَرف پروژهای میکنید یا محاسبه ارزش عمل خاصی با توجه به هزینههای زمان، پول و انرژیِ موردنیازِ آن، از جمله مواردی است که اهمیّت حسابداری را در زندگی روزمره نشان میدهد. واقعا عجیب است که در مدارس به کودکان، اصول ابتدایی حسابداری را یاد نمیدهند!
حتما مهارتهای دیگری نیز وجود دارند که مسیر رسیدن به موفقیّت را در زندگی هموار میکنند. شما در این مورد چه فکر میکنید و کدام مهارتها را برای موفقیّت در زندگی ضروری میدانید؟
در دنیای امروز، افراد بیش از گذشته شغل عوض میکنند. ممکن است در این لحظه دنبال شغل جدیدی نباشید، اما بالاخره روزی بخواهید ریسک کنید و به فکر موقعیتهای جدید باشید. اگر در فکر استعفا یا واگذاری کسبوکار خود هستید، اولین قدم همیشه سختترین قسمت کار است.
بنابراین پیش از هر تصمیمی، باید برنامهای برای انتقال به موقعیت جدید داشته باشید. با ما همراه شوید تا سه نکته را پیش از ترک کارتان بگوییم.
دلایل متعددی برای ترک شغل یا واگذاری کسبوکار وجود دارد. ممکن است فرصتهای دیگری در انتظار شما باشند که اشتیاق زیادی برای آنها داشته باشید یا از شغل فعلی خود خسته شده باشید یا اینکه فقط به دنبال تغییرات باشید. به خاطر داشته باشید که وقتی در حال بررسی گزینههای خود هستید، باید هم فرصتها و هم ریسکها را در نظر بگیرید. فراموش نکنید که کار، کار است؛ فرقی نمیکند چه شغلی داشته باشید، هر شغلی هم روزهای خوب دارد هم بد.
برخی از ریسکهایی که باید در نظر بگیرید عبارتند از: آیا پسانداز کافی دارید؟
آیا برای روز مبادا به اندازهی کافی پول پسانداز کردهاید؟ انتقال به شغل جدید ممکن است مشکل یا حتی هزینهبر باشد. در دنیایی که هیچ تضمینی در آن وجود ندارد، شغلی که فکر میکردید کاملا با آن هماهنگ هستید، ممکن است اصلا برای شما مناسب نباشد.
به منظور بررسی فرصتها آیا برنامهریزی دقیقی برای کار بعدی خود دارید؟ آیا ایدهی مشخصی دارید؟ آیا خودتان را برای شغل جدید آماده کردهاید و طرح جایگزینی در صورت شکست طرح اول، دارید؟ در موقعیت شغلی جدید، حقوق شما افزایش خواهد داشت؟
شغل جدیدتان لذتبخش و رضایتبخش تر از شغل قبلی خواهد بود؟ آیا یک برنامهی طولانیمدت برای پیشرفت شغلی در نظر دارید؟ آیا در پی یادگیری مهارتهای جدیدی هستید که به شما در استفاده از فرصتهای مختلف کمک میکنند؟ بیش از حد از موقعیت جدیدتان هیجانزده نشوید، زیرا در این صورت ریسکها و فرصتهای موجود را نخواهید دید.
بسیاری از افراد تمایل دارند پیش از ترک کامل کارشان، کارهای خود را بررسی کرده و تکمیل نمایند. ممکن است این کار دشوار به نظر برسد، اما سعی کنید با برنامهریزی در این مدت، کارتان را انجام دهید. اگر به انگیزهی بیشتری نیاز دارید، روزانه کارتان را با یک مدیر چک کنید. همچنین لیستی از کارهای مورد نیاز پیش از ترک کار تهیه کنید.
شاید همکاران شما بتوانند کارها و پروژههایی را که مسئولیتشان به شما واگذار شده انجام دهند، اما این به آن معنا نیست که مسئولیتی بر عهدهی شما نخواهد بود، شما باید کارهایی را که پذیرفته بودید انجام دهید، پیش از ترک کارتان تمام کنید.
ارتباط خود را با همکاران و مدیریت مجموعهی قبلی حفظ کنید، ممکن است کسی بخواهد مستقیما با شما صحبت کند، آنها را در مورد تصمیمتان دربارهی موقعیت شغلی جدید در ابهام قرار ندهید. در صورت لزوم ارتباط خود را با مشتریان حفظ کنید و اخبار جدید و مورد نیاز را به همکاران یا مدیران سابق برسانید. این موارد به شما کمک میکند تا دربارهی کارهایتان پیش از ترک کار، شفافسازی کنید.
اگر کارهای باقیماندهی خود را به خوبی مدیریت کرده و به جای اینکه کوهی از کارها و وظایف ناتمام را بر دوش همکارانتان بگذارید، آنها را به اتمام برسانید، کارفرمای پیشین شما خوشحال خواهد شد. همچنین بهتر آن است که یادداشتهایی برای بقیه بگذارید. اگر برنامهای داشته باشید برای ارتباط با کسی که کارهای شما را انجام میدهد تا زمانی که جایگزینی مناسب برایتان پیدا شود، در این صورت رابطهی مثبتی با کارفرمای قبلی خود خواهید داشت و ممکن است بعدا به توصیهنامهای از سوی او نیاز داشته باشید.
سعی کنید دفتر، میز و محیط خود را قبل از خروج، کاملا مرتب و تمیز کنید. وسایل شخصی خود را بردارید، عکسهای خانوادگی و وسایل الکترونیکی خود را در یک جعبه بگذارید. فایلهای شخصی خود را از کامپیوتر پاک کنید. از تمام موارد مورد نیاز خود مانند مستندات، موسیقی، تصاویر و غیره نسخهی پشتیبان تهیه کنید و آن را روی هارد دیسک خارجی خود ذخیره کنید. با اطلاعات حساس و مهم شرکت کاری نداشته باشید و از آنها برای اهداف شخصی استفاده نکنید. فقط رابطهی خود را با افرادی که به طور شخصی با آنها ارتباط دارید، حفظ کنید.
از شر فایلهای مزاحم و یاداشتهای غیر ضروری خلاص شوید. مستندات مهم کسبوکار را بایگانی کنید. سایر مستندات مورد نیاز همکارانتان را به آنها بدهید. تمام چیزهای اضافی مثل لباسها و فنجانها را بردارید و کنار بگذارید. اگر وقت زیادی ندارید، تنها موارد مهم را در اولویت قرار دهید.
حتی اگر رئیس شما حضور نداشته باشد، باید بتواند به شما اعتماد کند که محیط کار و میز خود را مرتب تحویل میدهید، سپس میتوانید با خیال راحت محیط را ترک کنید. اما ترک کار با خیال راحت و بدون اشکال تا حد زیادی به روابط شما با همکارانتان و اعتماد طرفین هم بستگی دارد.
ممکن است موارد دیگری باشد که پیش از ترک کارتان باید به آنها بپردازید تا با خیال راحت از کار قبلی خود خارج شوید نظیر مواردی چون رابطهی شما با همکاران، مدیریت و رئیستان.
فراموش نکنید: بهتر است پلهای پشت سرتان را خراب نکنید. این امکان هست که کار خود را با عزت و احترام ترک کنید. همچنین میتوانید دلایل اصلی خروج خود را برای کارفرمای سابقتان شرح دهید. این اطلاعات اگر سازنده و خاص باشد، ارزش زیادی دارد و میتواند در بهبود عملکرد شرکت تاثیر مناسبی داشته باشد. از اینها گذشته، ممکن است روزی بخواهید به کار قبلی خود بازگردید.
منبع: