۱۰ نکته برای کسانی که میخواهند کسب و کار خانگی داشته باشند
کار کردن در خانه، رؤیایی با مزایای فوقالعاده است. در این رویا مزایایی مانند عدم نیاز به حضور فیزیکی در محل کار یا پوشیدن لباس رسمی، رنگ واقعیت به خود میگیرد. بنابراین تعجبی ندارد که افراد زیادی تمایل داشته باشند، به جای حضور در محیط کار، از خانه، کارهایشان را انجام دهند.اما از طرفی، این مهم است که مرزهایی برای انجام کار و زندگی معمولی در خانه قائل شویم، تا روالِ کاری منظم و قابل قبولی ایجاد کنیم و همیشه باانگیزه باشیم. در این مقاله با ۱۰ نکته طلایی برای کار کردن در خانه و داشتن کسب و کار خانگی آشنا میشوید.
برای اینکه کار کردن در خانه برای شما موفقیتآمیز باشد، در این مقاله ۱۰ توصیه داریم که به شما کمک میکند تا به طور مداوم، منظم و با انگیزه در خانه، کارتان را انجام دهید.
اگر شما اتاق کار یا حتی میز کوچکی مخصوصِ کار دارید، حتما آن را فقط برای همین کار در نظر بگیرید. در این صورت، راحتتر میتوانید کار کنید و در پایان روزِ کاری، بدون اینکه کار و زندگیِ شخصیتان با هم تداخل پیدا کند، کار را تمام کنید. مکانی را انتخاب کنید که از هیاهو به دور باشد، حتی میتوانید گوشهای از پارکینگ یا زیرزمین را به عنوان دفترِ کار انتخاب کنید.
ساعتهای کاریِ منظمی را برای خود در نظر بگیرید. دست شما در این انتخاب باز است، هر ساعتی که برایتان راحتتر است درنظر بگیرید. در این ساعتها، خود را موظف به انجامِ کار بدانید، طوری برنامهریزی کنید که هم به موقع سرِ کارتان بروید و هم به موقع محلِ کار را ترک کنید. این کار به شما کمک میکند تا بین کار و زندگی خود، مرزهایی داشته باشید.
شما جایی کار میکنید که اغلبِ اوقات رئیس و همکارانتان را نمیبینید، بنابراین مهم است که حضورِ خود را به طور منظم ثبت کنید. برای تأیید دریافتِ رسیدها، ایمیل ارسال کنید، با همکارتان برای هماهنگی در پروژه تماس بگیرید و اعلام کنید در طول روزِ کاری در دسترس هستید تا در صورت نیاز با شما در تماس باشند.
زمانی برای صرف ناهار یا برای زمان استراحت در نظر بگیرید. برای صرف ناهار بیرون بروید یا غذایی سفارش دهید و یا غذایی را که دارید، گرم کنید. قبل از بازگشت، برای ادامهی کار، انرژی خود را بازیابی کنید. خواهید دید که بقیهی روزِ کاری بسیار راحتتر سپری میشود.
در برابر وسوسهی بیشتر کار کردن یا گرفتن پروژههای بزرگتر در ساعتهایی که در خانه کار میکنید، مقاومت کنید و به جدول زمانبندیِ همیشگی، وفادار بمانید.
شاید، بخواهید برای سبُک کردن برنامهها در آخر هفته، ساعتهایی را در طی روز از محل کار خارج شوید، اما دیگر از شهر خارج نشوید. ممکن است در حین ساعتهای کاری، ایمیل یا تماسِ پیشبینی نشدهای داشته باشید و یا وضعیتی پیش بیاید که مجبور شوید فورا در محل کارتان حاضر شوید. سعی کنید زمانِ خروج از محلِ کارتان را به ساعتِ ناهار یا استراحت موکول کنید و یا خروج خود را به اعضای تیم اطلاع دهید و بگویید که برای جبران زمانی که نبودهاید به زودی کارتان را تکمیل خواهید کرد.
کارهای معمول روزانه مانند صرف صبحانه، خرید یا شام خوردن را کنار نگذارید. هر کاری را سر جایِ خودش نگه دارید، درست مانند زمانی که به محل کار خود میرفتید، اینطوری خیلی زود از کار کردن در منزل خسته و عصبی نمیشوید.
با وجود راحتیِ خرید آنلاین و تحویلِ اجناس درب منزل، باز هم اگر شد، پیادهروی را ترک نکنید. شاید در خانه ماندن برای شما راحتتر باشد اما سعی کنید برای خرید، پیادهروی یا حتی رانندگی از خانه خارج شوید.
اگرچه شما در خانه هستید اما از مراقبت از کودکان یا حیوانات خانگی در ساعتهای کاری اجتناب کنید. هرچند که کار خداپسندانهای است اما همیشه ممکن است نیاز باشد تا ساعتهایی را روی کار خود تمرکز داشته باشید. در ساعتهایی را که قبلا صرف رفتوآمد میکردید، میتوانید این کارها را انجام دهید و به دیگران کمک کنید.
اینکه شما در منزل کار میکنید، دلیل نمیشود که لباس راحتی بپوشید یا لباس مناسب برای دیدارهای کاری نداشته باشید. اگر مرتب و خوشپوش باشید، تماسهای کاری را به طور حرفهایتر دنبال خواهید کرد و نتایج بهتری خواهید داشت. اینکه در منزل نشستهاید و لباس راحتی پوشیدهاید دلیل نمیشود بیش از حد در تماسهای کاری هم احساس راحتی کنید.
یکی از دغدغههای اکثر کارمندان این است که چطور کمتر کار کنند و بیشتر پول در بیاورند. قاچاق گوسفند به دُبی و مگنا قرمز به بندر با قایق موتوری، احداث صفحهی فیسبوک برای فروش آنلاین کپسول گاوی و دینامیت چهارشنبهسوری، یا آواز خواندن و تُمبک زدن در اتوبوس در مسیر بازگشت به خانه، تنها راهحلهای موجود برای این کار نیستند. اگر میخواهید تا چند سال آینده از شرّ شغل دوم خود خلاص شوید، بد نیست یاد بگیرید که چطور با پول کارمندی وارد بازار بورس شوید.
این شما و این ۸ نکتهی کاربردی برای خرید سهام از بازار بورس و برای کارمندانی که میخواهند سرمایهگذاری کنند.سرمایهگذاری خیلی ریزهکاری دارد، مخصوصا برای قشر کارمند که بر خلاف طبقهی مرفه، امکانش را ندارند تا از خدمات تخصصی مشاوران مالی بهره بگیرند.
اگر کسی میخواهد سرمایهگذاری برایش خوب جواب بدهد، باید بازار را مثل کف دستش بشناسد و بداند کِی سهام بخرد و کِی بفروشد. اما چه کنیم که برای کسب آگاهی دربارهی سرمایهگذاری باید حسابی وقت بگذاریم و تلاش کنیم. کارهایی که شاید برای سبک زندگی کارمندی، ممکن نباشد. با در نظر داشتن این محدودیتها، در اینجا ۸ نکته را برای کارمندانی که میخواهند ذخیره بانکیشان را به کار بیندازند و پول بیشتری دربیاورند، لیست کردهام.
خب، این طبیعی است که وسوسه شوید تا سرمایهتان را جایی بخوابانید که احساس میکنید پتانسیل خیلی خوبی دارد و هر آن ممکن است ارزش سهامش مثل گربه از دیوار بالا برود، اما خرید این جور سهامها، شُمای کارمند را در درازمدت بدجوری اذیت میکند. اگر شرکتی پیدا کردید که عملکردش خیلی بالا و پایین نداشته باشد و سر سال سود سهام معقولانهای به جیبتان بریزد، انتخابش کنید و سهامش را بخرید. سود معقولانهای ببرید و راضی باشید.
فکر کنم پیرمردیترین نصیحتی که میتوانم به شما بکنم این است که از خرید سهام ریسکی، به شدت خودداری کنید. در عالم واقعیت، خیلی از سهامداران هستند که انگیزهشان از سرمایهگذاری فقط سود مالی نیست. اینها دنبال هیجان و ماجراجویی هستند و دلشان میخواهد کشف استعداد کنند. اگر میلیاردر بودید، هیچ اشکالی نداشت که روی قسمتی از سرمایهتان ریسک کنید، اما شرایط اقتصادی دنیا نشان داده که این نوع از سرمایهگذاری خیلی ایدهی جالبی برای قشر کارمند نیست.
به جای اینکه با این قضیه مثل تاس انداختن برخورد کنید، سعی کنید بگردید و شرکتهایی را پیدا کنید که به شیوهای سالم و با صبر و حوصله میخواهند آهسته و پیوسته رشد کنند. فکر نکنم موقعی که پوللازم میشوید و از صاحبخانه ندا بر میآید که «۵۰۰ تومن بذار روی اجاره»، تحمل داشته باشید خبر سقوط سهام شرکتِ «الهی-به-امید-تو»ای که داخلش سرمایهگذاری کرده بودید را هم بشنوید.
یکی از چیزهایی که بهتان کمک میکند تا قطعا از سرمایهگذاری سود ببرید، تنوعگرایی در سرمایهگذاری است. البته آیه نازل نشده که باید حتما به عدد ۱۰ پایبند باشید. اما اگر قرار باشد، به طور مثال، فقط در ۲ صنعتِ پرورش آبزیان و تولید بتونهی سنگی سرمایهگذاری کنید، ممکن است به دلایل مختلف، پیشرفت این دو بخش بخوابد و سرمایهتان رشد چندانی نکند.
اگر پولدار بودید و مشاوران خوبی داشتید، میتوانستید به موقع پولتان را از صنایعی که دچار رکود شدهاند خارج کنید و داخل صنایع پررونق بریزید. اما چون کارمند هستید و بعید است که به چنین اطلاعاتی دسترسی داشته باشید، کاری کنید که شانس بردتان بیشتر شود. پولتان را در ۱۰ صنعت مختلف پخش کنید تا سهام هر کدامش بالا کشید، حسرت نداشتن قدرت پیشگویی را نخورید.
توصیهی رایجی که در مورد نگهداری سهام وجود دارد، و برای قشر کارمند هم صدق میکند، این است که زارت و زورت سهامشان را معامله نکنند. این امر به این دلیل توصیه میشود که در بازار بورس ایران، مالیات روی معاملهی سهام ۰/۵٪ (نیم درصد) و کارمزد هر معامله هم ۱٪ (مجموعا ۱/۵٪) است و شما بهتر از من میدانید که پول کارمندی کفاف این خرجها را نمیدهد.
اکثر سرمایهگذاران در شروع کارشان در بازار بورس، پولهایشان را جای عاقلانهای میخوابانند، اما با ورود به دورهای دیگر از عمرشان، در تنظیم کردن سبد دارایی به مشکل میخورند. چون «نیازها و قدرت ریسکپذیری» افراد به مرور زمان تغییر مییابد و عاقلانه این است که نوع سرمایهگذاریها هم متوازن با تغییرات سن، تطبیق یابد.
به طور کلی، افراد مسن بیشتر دنبال درآمدهای ثابت و مطمئن هستند؛ در حالی که سرمایهگذارهای جوان – که برای زندگی کردن صرفا به درآمد ناشی از سرمایهگذاری اکتفا نمیکنند – قدرت ریسکپذیری بیشتری دارند. با این حال طبقهی کارمند و قشر متوسط، شاید بخواهند هر دفعه که ترفیع گرفتند یا شغل بهتری دست و پا کردند، سبد داراییهایشان را هم متناسب با وضعیت جدید تغییر بدهند.
با تنظیم دورهای سبد داراییها، اطمینان حاصل میکنید که سرمایهگذاریهایتان با نیازهای سن و سالتان مطابقت دارد.
خیلی از سرمایهگذارها به این دلیل دنبال خرید سهام هستند که خیلی برایشان هیجانانگیز است، اما بد نیست کارمندان اوراق قرضه را هم در لیست خریدشان یادداشت کنند. هر چند که اوراق قرضه چندان جلب توجه نمیکنند، اما خریدنشان مثل خرید سهام ریسک خیلی زیادی ندارد. برای تشخیص اینکه چقدر از سرمایهتان را به اوراق قرضه اختصاص بدهید، میتوانید از این قاعدهی سرانگشتی استفاده کنید: سنتان را از عدد ۱۰۰ کم کنید.
عددی که به دست میآید، درصدی از کل سرمایهتان است که میبایست خرج خرید سهام کنید. یعنی اگر ۳۰ سالتان باشد، ۷۰ درصد از پولتان را سهام بخرید و ۳۰ درصد دیگر را اوراق قرضه بخرید. اگر به این فرمول پایبند باشید، زمین سفتی برای خود درست کردهاید که هر چه رویش بالا و پایین بپرید، ترک نمیخورد.
این را دیگر «مَشتی ماشالله» هم میداند که کسب آخرین اطلاعات و اخبار از بازار سرمایه خودش یک کار تماموقت است. برای کسانی که نه خودشان بچهی کف بازارند و نه آشنایانشان دلارفروشهای دور میدان فردوسیِ تهران، سر درآوردن از اینکه برای هر سرمایهگذاری چه چیزی عایدشان میشود کاری است دشوار. اینکه خیلیها نسبت به بازگشت سرمایهشان زیادی خوشبین هستند یک واقعیت است.
اما کار وقتی بیخ پیدا میکند که طرف با مراجعه به بازار کامپیوتر، لب به لبِ باربند یک نیسان گاوی، مادِربورد سوخته بخرد، به امید اینکه آنها را در بالکن خانهاش، توی تشتی پر از تیزآبِ سلطانی بخواباند تا طلاها و نقرههای به کار رفته در آنها در گوشهای از تشت تهنشین شده و به اذن خدا به حالت شِمش درآیند. یارو آنقدر از سرمایهگذاری خود مطمئن است که از همین حالا چک خرید تلویزیون ۹۰ اینچی را هم کشیده است. دریغ از اینکه در طی این عملیاتِ بازیافتِ پیچیده، حتی به اندازهی پول ورود به دستشویی عمومی هم عایدش نمیشود.
واقعگرایانه این است که اگر الگوی رشد سهامی در ۲۰ سال گذشته ثابت مانده باشد، سرمایهگذار میتواند انتظار داشته باشد (با فرض نرخ تورم ۱۵ درصد) ۲۰ تا ۲۵ درصد سود به سرمایهاش تعلق بگیرد. پس قبل از ذوق کردن و چک کشیدن یک بار دیگر این اعداد را خوب به خاطر بسپارید.
شاید بهترین راهکار برای کارمندانی که وقت سر خاراندن ندارند این باشد که «کار را به اهلش بسپارند». داستان این است که انتخاب سهام خوب مثل انتخاب هنداونهی خوب است و آدم اینکاره میخواهد. در واقع به خیلیها باید این توصیه را کرد که: «آقا جان، شما رو چه به سهام خریدن؟ به جایش پولت را بده به صندوقهای سرمایهگذاری تا برایت سرمایهگذاری کنند.»
در وبسایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران، میتوانید لیستی از این صندوقهای سرمایهگذاری و اطلاعات مربوط به هر کدام را مشاهده کنید.
شاید هیجان این کار به اندازهی هیجان خرید و فروش سهام توسط خود آدم نباشد، اما فکر کنم هیجان را بتوان با دیدن فیلم مستند «فرار قورباغه از دست مار گرسنه» هم به دست آورد، پس ریسک نکنید.
منبع: