هنگام تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی چه چیزهایی در انتظارتان خواهد بود؟
اگر تا اینجا خواندن این مقاله را ادامه دادهاید، پس احتمالا نسبت به انجامدادن این کار مطمئن هستید. ممکن است مایل باشید درباره موقعیت جدیدتان با دوستان و نزدیکان صحبت کنید و نظر آنها را بدانید. اما صادقانه میگوییم که احتمالا با استقبال آنها مواجه نمیشوید.
در ادامه به پنج مورد از واکنشهای منفی که، بر اساس باورهای اشتباه، در ذهن بسیاری از مردم شکل گرفته اشاره میکنیم و به شما توصیههای مفیدی برای تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی ارائه میدهیم.
ترس از تغییر باعث شکلگیری این باور غلط و بسیار رایج شده است. این ترس باعث میشود به تصمیمهایی که تاکنون گرفتهاید بچسبید و، درعینحال، تصوری از شادی و رضایت داشته باشید. فراموش نکنید که تغییردادن عقیده بهطور کامل پذیرفتنی است. بکا شلتون (Becca Shelton) دستیار بخش سرویس کاریابی دانشگاه ریچموند میگوید: «در ۵سالگی، در جواب سؤال “میخواهی در آینده چهکاره شوی” چه پاسخی میدادید؟ آیا هنوز هم خواستار همان شغل هستید؟ به احتمال خیلی زیاد نه».
شلتون با دانشجوهای بزرگسال، دانشآموخته و حرفهایهای باتجربهای که قصد تغییر شغل دارند و نیازمند راهنمایی هستند کار میکند. او اینچنین ادامه میدهد: «ایدههای ما تغییر میکنند، دید ما درباره خودمان در طی سالها عوض میشود و این یکی از زیباییهای انسانبودن است». اکثر مردم حداقل ۴۰ ساعت در هفته سر کار هستند که این زمان در یک سال به بیش از ۲۰۰۰ ساعت میرسد. شلتون میگوید: «با درنظرگرفتن میانگین طول عمر، این زمانی بسیار دراز است. بنابراین، باید از خودتان بپرسید آیا شغلتان اجازه استفاده از قدرت هایتان را به شما میدهد و یا کمک میکند که بهترین نسخه خودتان باشید یا نه».
کورتنی مکدرمات (Cortney McDermott) یکی از سخنرانهای TEDx و نویسنده کتاب «شروع تغییر از درون شماست» میگوید: «زمانی که بهتدریج صدای درونیمان را میشنویم (نیروی درونیای که ما را بهسمت رشد و تغییر سوق میدهد)، باید خودمان را برای روبهروشدن با ترسهای دیگران و همچنین ایدههای سفتوسخت خودمان درباره «کاربردی» یا «واقعبینانه» بودن هر چیزی آماده کنیم. اگر این باور غلط شما را آزار میدهد، بهدنبال استفاده از منابع اطلاعاتی دیگر (مثل پادکست یا کتاب) یا آدمهایی باشید که باعث تقویت اعتمادتان میشوند».
مکدرمات میگوید بارها از این تکنیک برای بازآفرینی خودش استفاده کرده است: «یادتان باشد که واقعگراها دنیا را عوض نمیکنند. آدمهای غیرواقعگرا هستند که این کار را انجام میدهند».
چه کسی تعیین میکند که تغییر شغل برای ما دیر شده است؟ مکدرمات میگوید زمانی که در ونتیفر کار میکرده، در سرش رؤیای نویسنده شدن داشته است. او به چند دوست نزدیکش درباره این ایده گفته بود و آنها همیشه درباره چنین تغییر بزرگی شک داشتند. مدام به او میگفتند که باید به کاری که مشغول انجامدادن آن بود بچسبد. اما او میگوید: «خوشبختانه من دیگر ادامه ندادم. کاری که کردم این بود که صبحها پیش از شروع کار و عصرها بعد از کار، زمانی را به فکرکردن درباره این موضوع اختصاص میدادم». بهباور کورتنی مکدرمات، داستان او ثابت میکند که هیچوقت برای تغییر شغل دیر نیست.
تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی یک موضوع است و تغییر مسیر شغلی موضوعی دیگر. نظر کارفرماها درباره متقاضیانی که در این گروه سنی برای اولین بار در یک رشته جدید درخواست میدهند چیست؟ احتمالا نظر متفاوتی نسبت به دیگر متقاضیان نخواهند داشت و حتی ممکن است مسئول استخدام تحتتأثیر شجاعت شما برای دنبالکردن رؤیاهایتان قرار گیرد.
سینتیا ساندرزـچاتهام (Cynthia Saunders-Cheatham) معاون مرکز مدیریت شغلی در دانشگاه کرنل میگوید: «زمانی که برای مصاحبه آماده میشوید، تواناییهای قابلانتقالتان را که با حرفه هدف شما مرتبط هستند شناسایی کنید و آمادگی صحبتکردن درباره چگونگی استفاده از آنها را داشته باشید».
پیشنهاد ساندرزـچاتهام این است که برای پیدا کردن شغل، از روش شبکه سازی استفاده کنید: «از حداکثر ظرفیت شبکه دوران تحصیلتان استفاده کنید. یک قرار اطلاعاتی ترتیب دهید. همکلاسیهایتان را به نوشیدن قهوه دعوت کنید و درباره فعالیتهایشان، گرایشهای جدید در هر رشته، هدفهای شرکت و چالشها بپرسید».
استفاده از سایت لینکدین را فراموش نکنید. ساندرزـچاتهام معتقد است ساختن پروفایلی با اطلاعات ابتدایی در این سایت کافی نیست: «شما باید مشخصات خود را متناسب با وظایف و حیطه کاری موردنظرتان تنظیم کنید. کلمات کلیدی مربوط به حرفهتان را هایلات کنید تا استخدامکنندگان بتوانند شما را پیدا کنند».
افراد منفی گرا به شما میگویند که بعد از تغییر شغل مجبور میشوید بهعنوان مبتدی کار کنید؛ پس دوباره از صفر شروع خواهید کرد و سالها زمان میبرد تا به چیزی برسید که الان رسیدهاید. شلتون میگوید: «هرچند احتمال استخدام مستقیم شما در موقعیت کاری ارشد پایین است، هرگز تجربهها، مهارتها و استعدادهایی را که در طول حرفه کاریتان به دست آوردهاید نادیده نگیرید. مهارتهایتان را یک جعبهابزار در نظر بگیرید. در جعبهابزارتان چه دارید و چطور میتوانید به کارمندان در حل مشکلات کمک کنید؟»
شکی نیست که تغییر شغل به تحصیل و کارآموزی در رشته جدید نیاز دارد، اما لزوما بهمعنای تحصیل ۴ساله در دانشگاه نیست. شلتون میگوید: «شاید بتوانید در دورههای کوتاهی که گواهینامه ارائه میدهند شرکت کنید یا شاید دورههای آموزشیای که شما را متمایز میکنند برایتان مناسب باشند؛ اما همه انسانها داستان خاص خودشان را دارند. اینها بخشی از وجود، موقعیت و پیشینه شماست. مهم است که موقعیت خودتان را بشناسید تا بتوانید آن را بهخوبی برای دیگران تعریف کنید».
اگر مطمئن هستید که نیاز است بهصورت تماموقت سر کلاسهای درس بنشینید، پیشنهاد شلتون این است که برای آن برنامه ریزی کنید. او میگوید: «برنامههای آموزشی منعطف بسیار زیادی وجود دارد که مناسب کسانی است که تماموقت کار میکنند و خواستار گسترش اطلاعات و قابلیت بازاریابی برای مهارتهایشان هستند».
برخی دورهها بهصورت آنلاین ارائه میشوند و برخی در روزهای آخر هفته یا بعدازظهرها تشکیل میشوند. برنامهریزی برای شرکت در چنین برنامههایی بسیار ایدئال خواهد بود. برخی از این دورهها باتوجهبه رشته، محل، سن و دیگر عوامل به دانشجوها وام بلاعوض یا کمکهزینه اختصاص میدهند.
پیش از انجام هر کاری بهتر است تمام جنبههای مثبت و منفی تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی زندگی را در نظر بگیرید. هرچند نباید اجازه دهید جنبههای منفی شما را از تصمیمگیری در این جهت بازدارد، اما فراموش نکنید که با درنظرگرفتن هر دو جنبه میتوانید تصمیم بهتری بگیرید.
۱. هیچوقت دیر نیست
زمانی که پس از ۳۰ سالگیتان به فکر تغییر شغل میافتید، این نکته را فراموش نکنید که هنوز سالهای کاری زیادی پیش روی شما قرار دارد. اگر بعد از دهه چهارم زندگی کاری جدید انتخاب کنید، میتوانید حداقل ۱۰ سال تجربه بیشتر در حرفه جدیدتان به دست آورید. همچنین، باوجود تمام تجربههایی که از قبل داشتهاید، احتمالا در حرفه جدیدتان بسیار موفقتر از تازهکارها و کمتجربههایی که بهتازگی تحصیلات دانشگاهی را به پایان رساندهاند ظاهر خواهید شد.
این احتمال وجود دارد که با تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی بتوانید افزایش درآمد داشته باشید. ممکن است حقوق پایه در یک شغل از حقوق افراد باتجربه در شغلی دیگر بیشتر باشد. اگر قرار است در بخش دیگری مربوط به شغل خودتان استخدام شوید، احتمالا حقوق و مزایای بیشتری هم خواهید داشت یا شاید قرار باشد در حرفه پولساز دیگری مشغول کار شوید.
ممکن است درزمینه خاصی دارای تجربه نباشید، اما شاید مهارتهای خاصی داشته باشید که تنها شما قادر به ارائه آنها باشید. ازآنجاکه حداقل ۱۰سال یا بیشتر تجربه کاری دارید، تجربه «زندگی» شما از افراد تازهکار بیشتر خواهد بود.
همچنین ممکن است سوابقی داشته باشید که نشان دهد کارمند قابلاطمینان و وفاداری بودهاید. گاهی اوقات وجود جنبههای اینچنینی در رزومه هر شخص از هر تجربه کاری دیگری باارزشتر خواهد بود.
یکی از متداولترین دلایل برای تغییر شغل، نداشتن رضایت شغلی است. اگر با حس خوبی سر کار نمیروید، احساس ملال میکنید یا جایی برای رشد تخصصی در شغلتان نمیبینید، تغییر شغل میتواند انرژی شما را بالا ببرد. شروع یک کار جدید، هرچند میتواند ترسناک باشد، درکل انگیزه بخش خواهد بود. این کار میتواند سرعت شما را تغییر دهد و باعث شود بهجای حس نفرت و تحمل شغلتان عاشق آن شوید.
اگر دیگر نمیتوانید حتی یک روز دیگر شغل فعلیتان را تحمل کنید، زمان آن رسیده است که برای تغییر حرفهتان برنامهریزی کنید.
اگر از زمینه شغلی فعلیتان راضی هستید و آن را دوست دارید اما سمت شغلی خاصی که دارید را نمیپسندید، گزینه تغییر شغل جانبی را در نظر بگیرید. بهدنبال شغلی باشید که بتوانید از تجربههای فعلیتان در آن استفاده کنید اما بتوانید تجربههای جدیدی هم به دست آورید.
مثلا اگر همیشه در قسمت تجارتی حرفهتان کار کردهاید، درخواست شغل در بخش مشتریان را مدنظر قرار دهید. شما مهارتهای تازهای کسب میکنید و درباره حرفهتان بینش جدیدی خواهید داشت. این فرصت باعث میشود تا در بازه طولانی به یک کارمند مطلوب تبدیل شوید.
بهعنوان پاداش با چالشهای جدیدی روبهرو میشوید. این چالش میتواند همان تغییری باشد که در آرزوی آن بودهاید اما نیازی به یادگیری مهارت های جدید در حرفه جدید هم نیست.
فرقی نمیکند که میخواهید بهکل تغییر شغل دهید یا همچنان در حرفه فعلیتان بمانید؛ پیش از متعهدشدن به شغل جدید، بهصورت موقت در آن شغل موردنظر مشغول کار شوید. شاید فکر کنید مسیر شغلی جدیدتان بسیار فریبنده به نظر میرسد، اما حتما شما هم این ضربالمثل را شنیدهاید که میگوید: «آواز دهل شنیدن از دور خوش است» و این مسئله میتواند درباره کار جدید شما هم صادق باشد.
ابتدا بهصورت داوطلبانه وارد شغل جدید خود شوید. شاید تنها نیاز باشد چند شب در طول هفته یا آخر هفتهها این کار را انجام دهید، اما آزمودن شغل جدید بهمدت چند هفته یا چند ماه میتواند کمک کند تصمیم درستی در این زمینه بگیرید.
اگر امکان کار داوطلبانه وجود ندارد، بهصورت فریلنسر وارد شغل موردنظرتان شوید. برخی شغلها (نویسندگی، طراحی گرافیک و شغلهایی ازایندست) برای کار آزاد بسیار گزینههای خوبی خواهند بود. احتمالا با این روش درآمد زیادی هم نخواهید داشت (و مثل کار دواطلبانه خواهد بود)، اما راه مناسبی برای آشنایی با شغل جدید و تکمیلکردن نمونه کار برای پورتفولیوی شما خواهد بود که اگر واقعا تصمیم به تغییر شغل بگیرید، حسابی به دردتان خواهد خورد.
گاهی نه کار داوطلبانه و نه فریلنسری گزینه مناسبی نخواهند بود. در چنین موقعیتی به سفر کاری (working vacation) فکر کنید.
مرخصی و زمانی که برای سفر دارید را به کشف حرفه جدیدتان اختصاص دهید. قرار مصاحبههای اطلاعاتی را تنظیم کنید، در برنامههای نتورکینگ شرکت کنید و درباره شغل جدیدتان تحقیق کنید. از این زمان برای شکلدهی روابط جدید استفاده کنید و درباره هر چیزی که نیاز دارید جستوجو کنید.
بسته به روابطی که دارید، ممکن است بتوانید در کسوت «کارآموز» وارد شغل موردنظرتان شوید و ببینید آیا واقعا به آن علاقه دارید یا نه. اگر امکان رسیدن به چنین فرصتی را ندارید، نگران نباشید! شرکتهایی وجود دارند که تخصصشان کمک به افرادی است که خواستار تغییر شغل هستند و روابط و امکانات لازم را برای آنها فراهم میکنند.
اگر به تحصیل مجدد و کسب مدرک نیاز دارید، حین تحقیق درباره حرفه جدیدتان این نکته را هم در نظر بگیرید: گاهی دورههای کوتاهمدت، آنلاین یا ورکشاپها میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند.
ممکن است تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی کار آسانی به نظر نرسد، اما قطعا قابلانجام است. حالا که به واقعیتها و باورهای غلط در این زمینه پی بردهاید، میتوانید با آگاهی بیشتری تصمیم بگیرید.
نظر شما خوانندگان گرامی درباره این موضوع چیست؟ آیا شما هم در چنین موقعیتی قرار گرفتهاید؟ با تغییر شغل بعد از ۳۰ سالگی و شروع دوباره موافق هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: