این موضوع در مورد اندروید کمی متفاوت است. اول از همه اینکه سازندگان مختلف مانند سامسونگ و شیائومی و غیره، پوستهی گرافیکی مجزایی دارند و بیش از یک دهه تغییرات زیادی در رابط کاربری گوشیهای اندرویدی اتفاق افتاده است، اما نهایتاً با افزودن و کاستن ویژگیهای مختلف و آزمایشهای فراوان، رابط کاربری به سمت سادگی و اجتناب از ویژگیهای اضافی رفته است.
بیشتر کاربران عادی از بیثباتی و تغییرات فراوان در رابط کاربری که باعث سردرگمی آنها میشود، استقبال نمیکنند. افزونبراین روان بودن و پاسخدهی سریع رابط کاربری از جمله عواملی است که بر تجربهی کاربری تأثیرگذار است. در این زمینه iOS بیشتر شهرت خود را از زمانهای گذشته بهدلیل روانی و پایداری عملکردها گرفته است و تا امروز این موضوع برقرار بوده است.
در مورد اندروید خوشبختانه بهدلیل بهبودهای قابلتوجهی که گوگل در هسته اندروید اعمال کرده است، تقریباً مسئلهی ناپایداری را حتی در مورد گوشیهای پایینرده و ضعیف از بین برده است اما عملکرد اندروید در دراز مدت همچنان بهعنوان پاشنه آشیل این سیستم عامل درنظرگرفته میشود.
با وجود همهی این صحبتها تلاشهای برخی از سازندگان مانند سامسونگ در جهت بهینگی و سادگی رابط کاربری پساز سالها به ثمر رسیده و اکنون سامسونگ را میتوان در زمرهی سازندگانی قرار داد که تجربهی کاربری تقریباً بینقصی دراختیار کاربر قرار میدهند. اما اگر بخواهیم واقع گرایانه به این مسئله نگاه کنیم iOS سیستم عاملی است که از ابتدا تمرکزش روی سادگی و بیآلایشی بوده و از نظر کیفیت تجربهی کاربری که دراختیار کاربران قرار میدهد سرآمد بقیه است.
بسیاری از سازندهها از جمله گوگل و سامسونگ در تلاش برای بهبود کیفیت و تجربه کاربری از iOS الگو گرفتهاند تا با بهبود ویژگیهای بصری و عملکردی یک تجربه کاربری باکیفیت پدید آورند. بااینحال این تمام ماجرا نیست، بسیاری از نکات کلیدی مهم وجود دارند که ممکن است برای برخی از کاربران مسئلهای حیاتی باشند. در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
شخصیسازی ها
اگرچه iOS در دو نسخهی اخیر در عرصهی شخصیسازی خودی نشان داده است و کاربران میتوانند صفحهی اصلی را با آیکونها و چیدمان دلخواه تغییر دهند، باوجوداین شخصیسازی اندروید همیشه در میان کاربرانی که دوست دارند ظاهر دستگاههای خود را تغییر بدهند، محبوب بوده است. انعطافپذیری اندروید دربرابر تغییر ظاهری تمامی بخشهای رابط کاربری به آنچه مخاطب میپسندد، امکان نصب لانچرهای متعدد و بازی با رنگها، اشکال منوها، فونتها و… یک نقطه عطف برای کاربرانی است که به شخصی سازی گوشی هوشمند خود اهمیت میدهند.
این توانایی در گوشیهایی مانند سامسونگ و شیائومی با امکان ساخت و تغییر تم کل سیستم که شامل فونت، تم رنگی، اشکال آیکونها و حتی صداهای سیستم میشود به اوج خود میرسد. با اینکه در مورد شخصیسازی، برتری اندروید غیرقابل انکار است؛ اما نمیتوان از پیشرفتهایی که آیفون در آخرین نسخه از iOS داشته است، چشمپوشی کرد.
مدیریت فایل و اشتراکگذاری محتوا
یکی از موضوعات مهمی که پرداختن به آن جدا از مسائل دیگر امری حیاتی برای بسیاری از کاربران است. اندروید بهگونهای توسعه یافته است که بخشی از حافظهی ذخیرهسازی دستگاه را بهصورت مشترک دراختیار کاربر و سایر برنامهها قرار میدهد و کاربر میتواند از این فضا بهعنوان انبار فایلهای شخصی خود استفاده کند.
در iOS چنین چیزی وجود ندارد. شاید برخی بپرسند که iOS برنامهی مدیریت فایل دارد، اما واقعیت آن است که فضای ذخیرهسازی اشتراکی در iOS عملاً تعریف نشده است و برنامهها هریک بهفضای کاری (Workspace) که سیستمعامل به هر یک از آنها بهصورت مجزا اختصاص میدهد دسترسی دارند.
برنامهی Files در iOS فضایی مجزا را دراختیار شما میگذارد که امکان دسترسی به پروندههای سایر اپلیکیشنها را به شما نمیدهد مگر آنکه از برنامهی موردنظر خود، دادههایی که لازم دارید به برنامه Files انتقال دهید. این موضوع باعث میشود که برای دسترسی به فایلهای خود در هر برنامه، آنها را در برنامههای دیگر اشتراکگذاری کنید که موجب پر شدن زودهنگام حافظه گوشی شما میشود.
اشتراکگذاری فایلها نیز به همین نحو است البته این امر بیشتر به جهت امنیت بیشتر و جلوگیری از دسترسی برنامهای به پرونده برنامههای دیگر است که در بخش امنیت در مورد آن توضیح خواهیم داد. اما اگر از جمله کاربرانی هستید که به اختیار عمل بیشتر برای مدیریت فایلها نیاز دارید، میتوانید روی گوشیهای اندرویدی حساب باز کنید چراکه مدیریت و اشتراکگذاری فایل در اندروید تقریباً بیدردسر و سرراست است.
تعامل با سایر پلتفرمها
مجددا باید تأکید کنیم که چه اندروید، چه iOS در انجام وظایف عمومی نسبت به یکدیگر برتری ندارند و هردو از عهدهی خواستههای کاربر برمیآیند. برتریهای هریک از آنها بر دیگری تنها در بحث نقاط ضعف و قوت آنها مطرح میشود. در بحث تعامل با پلتفرمهای دیگر نیز اینچنین است. اپل را باید نمونهای کمنقص و کمنظیر در ایجاد یک اکوسیستمی یکپارچه از محصولات خود توصیف کرد که نظیر تعامل میان آنها را هیچ اکوسیستم و پلتفرمی بهخود ندیده که در نهایت منجر به خلق یک تجربه کاربری باکیفیت شده است و کاربر هیچ کمبودی را احساس نمیکند.
اما معنی این صحبتها چیست؟ شما فرض کنید که چندین گجت هوشمند، از جمله لپتاپ، ساعت هوشمند، تلویزیون یا حتی لوازم خانگی دارید که ارتباط میان آنها با یکدیگر برایتان اهمیت دارد به اینمعنی که بخواهید هریک از آنها را در دستگاهی دیگر مدیریت کنید و دادههایی را میان آنها مبادله کنید که در همهی آنان به چیزایی که لازم دارید دسترسی داشته باشید (اصطلاحا به این موضوع Integrity و Seamless Connectivity گفته میشود)، حال اگر از منظر کیفیت نگاه کنیم، دستگاههای اپل در ارتباط با یکدیگر بهبهترین نحو عمل میکنند اما در مورد دستگاههای دیگر سازندگان چطور؟
درست است که یکپارچگی بین پلتفرمی در گوشیهای اندروید حتی در مورد دستگاههای خود گوگل بهاندازهی اپل قوی عمل نمیکند اما حقیقت امر آن است که سیاست اپل در این خصوص، جلب مشتریان بهسمت دستگاهها و اکوسیستم خود است و اهداف خود را با محدودیتهایی که برای سیستمعامل iOS درنظر گرفته است دنبال میکند از این رو تعامل iOS با دستگاههای دیگر بهاندازهی اندروید دست کاربر را باز نمیگذارد و محدودیتهایی دارد.
برای مثال شما نمیتوانید محتوای صفحهنمایش را بهغیر از دستگاه Apple TV یا دستگاههایی که با AirPlay سازگاری دارند روی تمامی تلویزیونها و نمایشگرها نمایش دهید. یا بهطور مثال فایلهای خود را بهصورت بیسیم با لپتاپ ویندوزی به اشتراک بگذارید. توجه داشته باشید ممکن است روشهای غیررسمی برای این کار وجود داشته باشند اما اگر کاربری بهدنبال راهحال سریع و نتیجهبخش باشد، آیفون نمیتواند گزینهی مناسبی برای او باشد چراکه گوشیهای اندرویدی راهکارهای سادهتری را دراختیار کاربر قرار میدهند.
در بحث انتقال فایل به کامپیوتر یا لپتاپ بهصورت سیمی نیز این امر صادق است. آیفون با مکبوکها برای جابجایی دادهها بهترین ترکیب هستند اما اگر یک لپتاپ ویندوزی داشته باشید، کار نشد ندارد اما برای انتقال هر پروندهی دیگری از گوشی خود به استثنای عکسها، لازم است که اول نرمافزاری که اپل برای این کار درنظر گرفته را نصب کرده و سپس اقدام به این کار کنید.
عملکرد
مانند لباسی که برای یک فرد شخصیدوزی میشود و بهخوبی بر اندامش مینشیند، زمانیکه مهندسی نرمافزار و سختافزار تحت یک مدیریت هوشمندانه و ارتباط تنگاتنگ شکل گیرد، محصول سیستمی میشود که به بهینهترین شکل ممکن عمل کرده و از منابع سختافزاری بهبهترین شکل ممکن استفاده میکند. همچنین سیستمعامل ارتباط مناسب و منسجمی با سختافزار دستگاه برقرار کرده و مانند آنچه تاکنون در آیفونها دیدهایم، بازدهی سیستمعامل افزایش مییابد.
اندروید سیستمعاملی است که بهصورت پیشفرض روی هردستگاهی قابل استفاده نیست، بلکه هرسازندهای باید کد آن را از گوگل دریافت کرده و آنرا برای هر دستگاهی که تولید میکند از نظر سختافزاری سازگار کند، به این معنا که اندروید روی هر دستگاهی با آن نسخهای که گوگل منتشر میکند، متفاوت است. افزونبراین برخی سازندگان تغییرات عمیقتری در هستهی سیستمعامل اعمال و پوستههای اختصاصی خود را در محصولاتشان پیاده میکنند.
این سیستمعامل امروزه روی تعداد بیشماری از گوشیهای هوشمند استفاده میشود، از گوشیهای ردهپایین با سختافزار ضعیف گرفته تا گوشیهای پرچمدار و بهروزترین سختافزارها، ازاینرو عملکرد اندروید در هیچیک از گوشیها حتی پرچمداران برندهای مختلف یکسان نیست. بسته به میزان تغییرات و بهینهسازیهایی که سازندگان در اندروید اعمال میکنند، عملکرد آنها متفاوت است. محصول نهایی که بهدست کاربر میرسد حاصل یک فرایند طولانی از توسعهی اندروید توسط گوگل تا سازگارکردن آن با دستگاههای مختلف است.
گوگل طی چند سال اخیر بهینهسازیهای وسیعی را در اندروید اعمال کرده است، بهگونهای که دیگر نمیتوان بهعملکرد آن حتی در دستگاههای پایینرده خرده گرفت، این مسئلهای بود که تا چند سال گذشته کاربران اندروید را میآزرد و همیشه عملکرد آن از نظر سرعت پاسخدهی و روانبودن رابط کاربری در مقایسه با iOS مورد انتقاد قرار میگرفت.
منبع: