/ دسته‌بندی نشده / کلاهبرداری
آنچه در این مقاله می‌خوانید

کلاهبرداری:سوال؛ چرا قانونگذار در برخی موارد جرم را کلاهبرداری فرض کرده است؟

۱. چون قانونگذار خواسته است مجازات کمتری را برای کلاهبردار در نظر بگیرد یا

۲. خواسته مجازات بیشتری را نسبت به کلاهبرداری در نظر بگیرد و برخی از جرایم را کلاهبرداری دانسته یا اعلام کرده که مجازات این جرم مجازات کلاهبرداری است. به این جرایم می‌گویند جرائم در حکم کلاهبرداری یا جرائم با مجازات کلاهبرداری.

صور خاص کلاهبرداری:

قانونگذار در ماده ۱ تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء به اختلاس و کلاهبرداری مجازات کلاهبرداری ساده را از یک تا هفت سال حبس در نظر گرفته و در خصوص کلاهبرداری مشدد مجازاتش را ۳ تا ۱۰ سال در نظر گرفته است.

حال در چه مواردی کلاهبرداری از نوع مشدد است؟

 اگر کلاهبرداری با وسایل ارتباط جمعی باشد یا فرد عنوان های دولتی را غصب کرده باشد و یا کارمند دولت باشد این فرد را در مقام کلاهبرداری مشدد قرار می دهد و اما در خصوص معاونت در کلاهبرداری در واقع مستلزم تقدم و اقتران زمانی بین کلاهبردار و فعل معاون است که به استناد ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی ،مجازات آن یک یا دو درجه کمتر از کلاهبرداری است یعنی اگر فرد بعد از کلاهبرداری با کلاهبردار هماهنگ کند در این حالت فرد معاونت در کلاهبرداری محسوب نمی شود . در واقع لازم است رکن وحدت قصد بین کلاهبردار و معاون وجود داشته باشد .

به عنوان مثال: اگر کسی وسایل تصویربرداری را (کپی رنگی) در اختیار دیگری قرار بدهد و آن فرد بگوید که می خواهم مدرک لیسانس یا وکالت را جعل کنم تا بتوانم با خانمی ازدواج کنم و بعد این کار را انجام بدهد و بیاید سند مالی جعل کند و کلاهبرداری کند در این صورت فرد اول یعنی کسی که دستگاه  کپی برداری را در اختیار کلاهبردار قرار داده ما نمی‌توانیم به عنوان معاونت در کلاهبرداری مورد تعقیب قرار بدهیم چون در این حالت سوءنیت معاون محرز نیست و وحدت قصد وجود ندارد و یا برعکس اگر فردی که در اداره‌ی سمتی داشته و شخص دیگری سمت وی را تائید کند غافل از اینکه این فرد دیگر صاحب آن سمت نیست و بدین واسطه فرد رئیس اداره بتواند اموال مردم را ببرد ما نمی توانیم فرد تایید کننده را معاونت در کلاهبرداری بدانیم چون سو نیت عام ندارد.

 در مثال قبل نیز ما نمی توانیم فردی که دستگاه کپی برداری را در اختیار کلاهبردار قرارداده معاون بدانیم چون سوءنیت خاص که همان بردن مال مردم است را ندارد پس تحقق معاونت در کلاهبرداری مستلزم وحدت قصد است.

• معاون کسی است که بدون اینکه در عملیات اجرایی جرم شرکت کند در واقع به نوعی مجرم اصلی را کمک می‌کند یا تشویق تهدید و تطمیع می‌کند.

•نکته ما معاونت در شروع به جرم داریم اما شروع به معاونت نداریم و همچنین در خصوص معاونت در کلاهبرداری معاونت با ترک فعل نداریم چون فعل اصلی معاونت همیشه به صورت مثبت انجام می شود نه منفی اما معاونت در ترک فعل داریم.

دیوان عالی کشور در یکی از ارائه خود می‌گوید: اگر همکاری یا کارمندی بفهمد که کنار دستی اش اختلاس کرده و گزارش ندهد و سکوت کند نمی‌توانیم آن را معاونت در اختلاس بدانیم چون صرف سکوت موجب تحقق معاونت در اختلاس و کلاه برداری نمی‌شود چون معاونت باید به شکل فعل مثبت انجام شود.

• چرا معاونت باید به شکل مثبت انجام شود؟

برای اینکه قصد و وحدت قصد محرز شود در ترک فعل امکان احراز وحدت قصد وجود ندارد پس معاونت در کلاه برداری مستلزم تقدم یا اقتران زمانی با مباشر است و همچنین وحدت قصد.

در کلاهبرداری یک مجازاتی داریم تحت عنوان جزای نقدی. اگر فردی چندتا کلاهبر داری انجام دهد، دادن حکم به مجموع کلاهبر داری هایی که فرد انجام داده، فاقد وجاهت قانونی است و ما باید میزان جزای نقدی را براساس بیشترین مقدار کلاهبرداری تعیین کنیم و نه براساس مجموع مبالغ کلاهبر داری شده.

صورت خاص جرم کلاهبرداری:

در برخی موارد قانونگذار نخواسته یا نتوانسته یا به هر دلیلی از دو عبارت استفاده کرده. درواقع قانونگذار نخواسته برخی از جرائم را به میزان کلاهبرداری مجازات کند یا در برخی موارد قانونگذار خواسته که برخی از جرائم را بیشتراز کلاهبرداری مجازات کند.

پس ما یکسری صورت خاص کلاهبر داری یا جرائم خاص در حکم کلاهبرداری داریم که مجازات آنها به اندازه کلاهبرداری است یا قانونگذار گفته که اینها درحکم کلاهبرداری هستند. قانونگذار می خواهد این جرائم شبیه کلاهبرداری را یا شدیدتر مجازات کند و یا خفیفتر که به اینها صورت خاص جرم کلاهبر داری می گویند.

در برخی از موارد قانونگذار گفته این جرم مجازات کلاهبرداری دارد و در برخی موارد گفته این جرم کلاهبر داری است. در موردی که قانونگذار گفته این جرم در حکم کلاهبر داری است یا این جرم کلاهبرداری است تمامی قوانین و مقررات جرم کلاهبرداری را اجرا می کنیم. اما دربرخی موارد قانونگذار گفته مجازات کلاهبرداری برای این جرم درنظر گرفته شده است که در این حالت فرد یا افراد تمامی احکام مربوط به کلاهبرداری برای آنها اجرا نمیشود و فقط مجازات کلاهبر داری را دارد.

اولین مورد در ورشکستگی به تقصیر یا تقلب ( مواد 670-671-672) قانون تعزیرات:

ماده 670 می گوید کسانی که به عنوان ورشکسته به تقلب محکوم می شوند به مجازات حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهند شد. یعنی کمتراز کلاهبرداری ساده.

م 671: مجازات ورشکسته به تقصیر از شش ماه تا دو سال حبس است.

م 672: هرگاه مدیر تصفیه در امر رسیدگی به ورشکستگی بین طلبکاران و تاجر ورشکسته مستقیما یا مع الواسطه از طریق عقد قرارداد یا به طریق دیگر تبانی نماید، به شش ماه تا سه سال حبس و یا به جزا نقدی از 3 تا 18 میلیون ریال محکوم خواهد شد.

پس ما ورشکستگی به تقلب را داریم که خیلی نزدیکتر به کلاهبرداری است ( 1تا5 سال). ور شکستگی به تقصیر را داریم که می شود 6 ماه تا 2 سال حبس.

ورشکستگی به تقصیر: (م 541 ق تجارت). ورشکستگی به تقلب: (م 549 ق تجارت).

ور شکستگی به تقصیر و تقلب خیلی شبیه کلاهبرداری هستند خصوصا ورشکستگی به تقلب.

م 599 ق تجارت از موارد ورشکستگی به تقصیر است.

م599 ق م ا که درمورد تعدی به اموال دولت سخن می گوید که درحکم کلاهبرداری است.

م 566 ق م اجرائم درحکم کلاهبرداری است.

یکی دیگراز جرائم درحکم کلاهبرداری: انتقال مال غیر است.

انتقال مال غیر هم شامل اموال منقول می شود و هم شامل اموال غیر منقول.

قانون راجب به انتقال مال غیر مصوب سال 1308:

*اگر بخواهیم تفسیر مضیغ یا تفسیر به نفع متهم داشته باشیم باید بگوییم انتقال مال غیر به دیگری جرم است. لذا اگر کسی مال دیگری را به خودش انتقال بدهد، رفتارش موضوع این ماده است. زیرا در انتقال مال غیر باید دونفر وجود داشته باشد و باید مال یک نفر را به دیگری انتقال دهیم.

تفاوت مال غیر و معامله فضولی:

ماده اول قانون راجب به انتقال مال غیر مصوب سال 1308:

کسی که مال غیر را با علم له اینکه مال غیر است به نحوی از انحاء عینا یا منفعتا بدون مجوز قانونی به دیگری منتقل کند، کلاهبر داری محسوب و مطابق ماده 238 قانون عمومی محکوم می شود و همچنین است انتقال گیرنده که در حین معامله عالم به عدم مالکیت انتقال دهنده باشد. اگر مالک از وقوع معامله مطلع شده و تا یک ماه پس از حصول اطلاع اظهاریه برای ابلاغ به انتقال گیرنده و مطلع کردن او از مالکیت خود به اداره ثبت اسناد یا دفتر بدایت یا صلحیه یا یکی از دوائر دیگر دولتی تسلیم ننماید، معاون جرم محسوب خواهد شد.

نکات تفاوت انتقال مال غیر با معامله فضولی:

1.         درمعامله فضولی، فضول مال را به نام مالکش میفروشد و مالک میتواند معامله را تنفیذ کند یا نکند.

2.         در معامله فضولی فرد فکر میکند که مال از خودش است یا فکر می کند که وکالت دارد و از اختیارات خودش فراتر می رود. 00 در انتقال مال غیر، انتقال دهند و معامله را با نام خود معامله می کند: الف) با نام خود معامله میکند. ب) علم به مستحق 0000 دارد.   ج) معامله کننده هیچ سمتی از طرف مالک ندارد.

3.         انتقال مال غیر میتواند انتقال عین مال یا منفعت باشد. یعنی حتی کسی که مال دیگری را بدون اجازه بانام خود اجاره می دهد، مشمول انتقال مال غیر قرار میگیرد.

مثال: اگر موجر یکبار خانه اش را به کسی اجاره دهد و بار دوم به شخص دیگری اجاره دهد، آیا معامله دومش انتقال مال غیر محسوب میشود؟

خیر زیرا انتقال مال الاجاره به مستاجر دومو همچنین انتقال مال مرهونه توسط راهن، انتقال مال غیر نیست و بیشتر به معامله معوض شبیه میشود و شاید بتوانیم بگوییم کلاهبر داری بوده.

4.         باتوجه به اطلاق قانونی ماده اموال شامل منقول و غیرمنقول میشود.

سوال: آیا جرائم علیه اموال مشاعی اعم از سرقت مال مشاعی، تخریب آن و… امکان پذیر است یا خیر؟ آیا فروش مال مشاعی، فروش مال غیر محسوب میشود؟

دیوان عالی کشور 00 برخی آرا جرائم علیه مال مشاعی را پذیرفته است ولی برخی از آرا را نپذیرفته اما بصورت کلی اگر شریکی  مال مشاع را سهم خودش را مشاعی بفروشد و قصد فروش سایر شرکا را نداشته باشد مجرم نیست اما اگر بصورت مفروض بفروشد یا اضافه بر سهم خودش بفروشد یا قصد انتقال سهم شرکا را داشته باشد، عمل انجام شده انتقال مال غیر است. پس بستگی به نحوه فروش دارد.

ماده 277 ق م ا: اگر کسی تا اندازه سهم خودش سرقت کند براساس وحدت ملاک ماده 277مرتکب جرم نشده اما اگرشریکی مال مشاعی را بصورت مفروض یا معین یا اضافه بر سهم خود بفروشد یا قصد انتقال سهم شریک را داشته باشد عمل وی انتقال مال غیر محسوب میشود.

5.         برای تحقق جرم انتقال مال غیر نیازی نیست انتقال دهنده مالک را 00 00 اما رای وحدت رویه دیوان عالی میگوید 00 غیر رشید 00 شخص معین دارد اما بنظر مرسد نیازی نیست که ما حتما باید صاحب را بشناسیم .

6.         اگر کسی بفهمد مالش را انتقال داده 00 باید ظرف یک ماه اظهارنامه بدهد که مال از من بوده و اگر این کار را نکرد معاون جرم محسوب میشود.

سوال: آیا با شرایط معاونت تطابق دارد؟

وحدت قصد در معاونت باید قبل یا حین ارتکاب جرم باشد و عملیات پس از ارتکاب جرم معاونت محسوب نمیشود. پس مجازات در نکته 6 قابل انتقاد میباشد ازچند جهت: الف)معاونت معمولا با فعل مثبت امکان پذیر است و معاونت باترک فعل نداریم. ب)معاونت باید قبل یا حین جرم وحدت قصد را نشان بدهد.

7.         باتوجه به اینکه قانونگذار در ماده واحده راجب به انتقال مال غیر گفته که درخصوص جرم انتقال مال غیر فرد کلاهبردار محسوب میشود. لذا این جرم از جرائم غیرقابل گذشت میباشد و واجد جنبه عمومی میباشد. مجازات انتقال مال غیر هم به مجازات کلاهبرداری انتقال داده شده است.

8.         تمامی احکام راجب به کلاهبر داری از جمله شروع به جرم و… درخصوص انتقال مال غیرهم جاری و 00 میباشد. دربرخی از جرائم علیه اموال ما هرچه که بررسی میکنیم به یک عنوان مجرمانه مناسب نمیرسیم. بعنوان مثال وقتی کسی چکی را گم کند و یابنده آن چک را نقد کند، نمیتوانیم بگوییم کلاهبرداری، سرقت یا خیانت در امانت است. اما عنوان تحصیل مال از طریق نامشروع پوششی بر تمام کاستی 0 00 بود. وقتی که اعمال انجام شده تحت هیچ یک از عناوین مجرمانه قرار نگیرد.

کلمات کلیدی : کلاهبرداری – جرایم علیه اموال – جرایم اختصاصی

منبع : کتاب دکتر میرمحمد صادقی

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x