۱۷ عادت عجیبی که انرژی شما را بیش از قهوه تقویت کرده
این جمله از یلان ماسک، مؤسس شرکت «اسپیس-اکس» و «تسلا»، طرز فکری را توصیف میکند که بسیاری از کارآفرینان آن را تأیید میکنند، چرا که برای ادارهی یک استارتاپ، هر روز فشار زیادی را تحمل میکنند. مانند ماسک، کارآفرینان هر روز با فراز و نشیبهای بزرگی روبهرو میشوند، گاهی اوقات در بزنگاهِ خطر، انرژی داشتن برای مقابله با این چالشها جزء اساسی موفقیت است. در این مقاله با ۱۷ عادت عجیبی که انرژی شما را بیش از قهوه تقویت کرده و در این راه کمکتان میکند، آشنا میشوید.
اما مسئلهای که تشخیصش چندان آسان نیست، اُفت انرژی در طول روز است. در چنین مواردی، لزوما علائم خستگی مفرط را احساس نمیکنیم. بلکه چیزی که حس میکنیم، نداشتن حوصلهی کافی برای انجام کارهایی است که دوست داریم.
حتی تمرکز روی کارهای روزمره و وظایف شغلیمان نیز دشوار به نظر میرسد، صبر و حوصلهمان کاهش پیدا میکند و خشم و عصبانیتمان افزایش مییابد، تا حدی که مواجهه با چالشهای همیشگی نیز، غیرممکن به نظر میآید. اگر چنین موقعیتی برای شما نیز، به ویژه به عنوان یک کارآفرین، پیش آمده است، این مطلب را دنبال کنید.
برای آگاهی از راههای منحصربهفرد و سالمی که بتوانند به طور دائم و سریع، انرژیِ روزانه را تقویت کنند، مصاحبههایی با کارآفرینان جوانِ برتر و بلندپروازی انجام شده است که توسط سایت «ایمپکت شوکیس» (Empact Showcase) مورد تقدیر قرار گرفتهاند و شبوروز بدون خستگی، کار میکنند تا رؤیاهایشان را به واقعیت تبدیل کنند. گفتوگوهایی که پاسخهایشان باعث شگفتیتان میشود و اگر در مورد شما نیز جواب میدهند، میتوانید آنها را در زندگیتان به کار ببرید.
به عنوان یک فیزیوتراپ، برنامهی روزانهی من شامل بالا و پایین پریدنهای هر روزه است که فواید بسیاری مانند افزایش شفافیت ذهنی و فعالسازی سیستم لنفاوی بدن به منظور دفع سموم دارد. من هر روز صبح، ۱۰ دقیقه بالا و پایین میپرم و از این زمان، برای تولید انرژی مثبت برای همهی روزم استفاده میکنم. به این صورت که جملههایی مانند «من قویام!»، «من خوشبختم!»، «من موفقم!» و «من سالمم!» را فریاد میزنم.
کارآفرینان موفقی مانند آنتونی رابینز، بالا و پایین پریدن را، برای بهبود وضع مزاجی و افزایش سطح هورمون اندورفین در بدن، در زندگی روزمرهشان به کار میبرند. بالا و پایین پریدن، برای سلامت قلب و عروق نیز یک راه ایمن و کمخطر است که همان میزان کالری را میسوزاند که در دویدن روی تردمیل مصرف میشود.
کمک به دیگران به من انرژی میدهد و من راهی بینظیر برای انجام آن در بازههای پانزده دقیقهای در بعدازظهرها پیدا کردهام. من زمانی را برای دلمشغولیهای غیرکاری کنار میگذارم. این شامل هر چیزی مانند انجام کاری کوچک، درست کردن قهوهی عصرگاهی یا پاسخ دادن به ایمیلی از طرف یک دوست میشود. در طول این زمان، دری را برای شخصی باز میکنم، در فروشگاه خریدهای کسی را برایش حمل میکنم یا حتی از یکی از دوستانم میپرسم که کمکی نیاز دارد یا نه؟ و به این شکل به دیگران کمک میکنم. همیشه بعد از کمک به دیگران، نوعی رضایت فوری احساس میکنم و بنا به قاعدهی جهانی کارما (karma)، این کارهای کوچک همیشه در آینده به نفع خودم تمام خواهد شد.
یکی از عادات صبحگاهی من، ۲۰ دقیقه مدیتیشن است. زمان و مکان ایدهآل برای مدیتیشن صبحهای زود و پیش از روشن کردن هر گونه وسیلهی الکترونیکی است. منظم و مشابه نگاه داشتن زمان و مکان تمرین تا حد امکان، بسیار مهم است. برای اینکه تمرینات اثر کنند، بهتر است با ۵ دقیقه تمرین آغاز کنید. برای این کار، روشهای مختلفی وجود دارند، اما از هر روشی که استفاده میکنید، مهم این است که هر روز تمرین کنید و زمان آن را تا حداقل ۲۰ دقیقه افزایش دهید. در کمتر از ۲۰ دقیقه، مغز به اندازهی کافی بازسازی نمیشود تا فواید قابلتوجهی مانند کاهش اضطراب، کاهش نیاز به خواب، تمرکز و توجه بهتر در محل کار را بهدست آورید. من به مبتدیان، استفاده از اپلیکیشنهای مدیتیشن را پیشنهاد میکنم زیرا خودم از هداسپیس استفاده میکنم.
هنگامی که انرژیام اُفت میکند، یک قاشق چایخوری، گردهی زنبور عسل به همراه روغن نارگیل مصرف میکنم. این کار، انرژیِ کافی را برای دویدن تا آخر روز و انجام تمام کارهای فهرستِ «انجام دادنیها» را برایم تأمین میکند.
من این حقه را از کیمبرلی اسنایدر (Kimberly Snyder)، نویسندهی کتاب «غذاهایی برای زیبایی و سَمزُدایی» یاد گرفتهام. او نام «انرژی در یک قاشق» را به کار میبرد. هرچند تأمین کافئین مورد نیازتان با یک فنجان قهوه، باعث افزایش سریع انرژی میشود، اما سطحِ انرژیتان را حفظ نمیکند و ماندگاریِ زیادی ندارد. گردهی زنبور عسل فواید متعددی دارد و دارای مواد مغذی اساسی است که سوخت بدنتان را فراهم میکند و استقامت و تمرکزتان را افزایش میدهد. روغن نارگیل از تریگلیسریدهای با زنجیرهی متوسط، (MCTها) ساخته شده است که در بدن انسان به سرعت تبدیل به انرژی میشوند.
ما برای تجدید نیرو در طول روز، به طور منظم بالانس سر و بالانس دست میزنیم. این کار وقتی در حل مسائل سخت، گیر کردهایم نیز کمک میکند. یک دیوار خالی در دفتر کارمان پیدا میکنیم و چند دقیقهی کوتاه، کنار آن بالانس میزنیم. همچنین شرکت کردن در کلاسهای یوگایی که تمرکزشان روی وارونگی است، میتواند مفید باشد. وقتی بسیاری از کارهای ما ذهنی انجام میشوند، یادآوری اینکه بدنمان قادر به چه کارهایی است، حسِ فوقالعادهای دارد. وارونگی بسیار عالی است زیرا سریع و شادیبخش است، برای بدن مفید است و همچنین مغز را زنده و بانشاط میکند.
من هرگاه به تقویت انرژی نیاز داشته باشم، «قهوهی ضدگلوله» مینوشم و مطمئنم که اثربخش است. قهوهی ضدگلوله، نوعی نوشیدنی شامل قهوهی درجهیکِ مخلوط با روغن نارگیل و کرهی ارگانیکِ بدون نمک است. فواید نوشیدن قهوهی ضدگلوله شامل کم کردن وزن، کاهش وَلع برای غذا و تقویت عملکرد شناختی میشود. این نوشیدنی، راهی ساده برای تأمین انرژی بدون مصرف کربوهیدراتهای فرآوریشده است.
مواد مورد نیاز آن، دو فنجان قهوه، یک یا دو قاشق غذاخوری روغن MCT (مانند روغن نارگیل) و یک یا دو قاشق غذاخوری کرهی بدون نمک است.
من زیاد آب مینوشم چون حالم را بهتر میکند. در واقع، فکر میکنم که آب عالی است! از دیدگاه علمی، بیشتر بدن ما را آب تشکیل میدهد و صددرصد فرآیندهای بدن ما تحت تأثیر آب قرار دارد. پژوهشها نشان میدهند که آب شما را هوشیارتر نگاه میدارد، مغزتان را تقویت میکند، بهرهوریتان را افزایش میدهد و حتی حوصلهتان را سَر جا میآورد.
چقدر، باید آب نوشید؟ قوانین تجربی میگویند که غذایی که روزانه میخوریم ۲۰ درصدِ ورودی مایعات بدن را تأمین میکند، اما هنوز هم ۱۳ فنجان آب برای مردان و ۹ فنجان برای زنان مورد نیاز است. البته نیاز به آب برای هر فرد متفاوت است و تحت تأثیر عوامل متعددی مانند آبوهوا، سن یا شدت فعالیت قرار دارد.
من هر روز تصمیم میگیرم که از دندهی چپ بلند نشوم. به عبارت دیگر، پیش از اینکه از تخت بیرون بیایم با خودم فکر میکنم: «چقدر احساس مثبتی دارم؟» اگر پاسخ چیزی غیر از «خیلیزیاد» و «مشتاقِ شروع روز جدید» باشد، تلاش میکنم افکارم را در همین نقطه، دوباره تنظیم کنم و روی بهترین نتایجی که در این روز میتوانم بهدست آورم، تمرکز کنم. این کار باعث میشود هر بار، روزم را درست آغاز کنم. نکته اینجاست که این کار را باید پیش از نگاه کردن به موبایل یا روشن کردن تلویزیون یا حرفزدن با دیگران انجام دهید. این اتفاق صرفا جایی در مغزتان رخ میدهد نه در دنیای بیرون!
ما در محل کار یک سالن کنفرانس رزرو میکنیم، کفشهایمان را درمیآوریم، روی زمین مینشینیم و ویدئوهای آموزشی ورزشی را پخش میکنیم. این یعنی ما برای مدت ۲۰ دقیقه، مجموعهای از تمرینهای سخت و دردناک را به صورت گروهی انجام میدهیم، آنقدری که کمی عرق کنیم. سطح چالش این تمرینات، این پویایی را در گروه ایجاد میکند تا درد را با هم تحمل کنند که این خود اعتماد و تعهد بهوجود میآورد. وقتی تمرین تمام میشود، احساس میکنیم که تمرینات شکمی سختترین کاری بود که در طول روز باید انجام میدادیم و این باعث میشود کار واقعیمان، راحتتر انجام شود. مهمتر از آن، پس از تمرین، همگی میخندیم و انرژی آزاد میکنیم و کانالهای ارتباطیمان بازتر میشود.
داشتن تیمی پُرانرژی بسیار حیاتی است و ما افراد را بر اساس آن استخدام میکنیم.
در مرحلهی دوم، ما تمریناتی را در فرهنگ خودمان ایجاد کردهایم تا انرژیِ کل تیم را در طول روز بالا ببرند. یکی از این تمرینها، پخش موسیقیهای پرانرژی است. بهترین فروشندگانمان هنگامی که فروش فوقالعادهای داشته باشند، ناقوسی را به صدا درمیآورند که همه صدای آن را میشنوند. همچنین یک جلسهی گروهی به نام «۱۵ دقیقه شهرت» در ابتدا و انتهای روز برگزار میشود که در آن مدیران، روحیهی افراد را تقویت میکنند و بهترینهای هر روز را شناسایی میکنند. سخنرانیها، ویدئوها و پیامهای روحیهبخش، امری طبیعی هستند. همچنین هر جلسه را با سرودِ گروهیِ بلندی، برای هوشیار کردن افراد و به جریانانداختن خون در رگهایشان، پایان میدهیم.
من شخصا انرژیام را با «صبح بخیر» گفتن به هر کسی که سر راهم قرار بگیرد، بالا میبرم و هر وقت، اُفتی در انرژیام احساس میکنم، سراغ افراد باانرژی میرم که میدانم چارهای برای تقویت روحیهی مثبت دارند و مرا بانشاطتر به کارم برمیگردانند.
پُرانرژیترین روزهای من هنگامی است که بتوانم در حالی که با فرزندانم کارتون «میکی ماوس» را نگاه میکنم، یک چرت ۲۶ دقیقهای بزنم. من پی بُردهام که انجام کاری کاملا بینیاز از تفکر و غیرمرتبط با کار، خوابیدن را راحتتر میکند.
این زمان کوتاه مرا کمک میکند تا شب وقتی همه خوابند، چندین ساعت کار اضافه، انجام دهم. تحقیقات نشان داده است که چرتهای کوتاه، بهرهوری را افزایش میدهد.
مدیریت کسبوکار ممکن است از لحاظ عاطفی، فیزیکی و روانی بسیار چالشبرانگیز باشد. پس از تماشای ویدئویی از «دکتر مایک ایونس» به نام «بیستوسه ساعت و نیم» من پیادهروی هر روزه را آغاز کردم.
اوایل با نیم ساعت پیادهروی در روز شروع کردم. اکنون پس از دو سال، روزی ۹ تا ۱۰ کیلومتر پیادهروی میکنم و گاهی با تیم «رِپ اینتراکتیو»، با اعضای «لیگ ملی فوتبال» در فصلهای تعطیلشان، در کوهستان سانتا مانیکا (Santa Monica) در کالیفرنیا ورزش میکنیم. از وقتی این کار را آغاز کردم، ۲۰ کیلوگرم وزن کم کردهام، کسبوکارم را تا دو برابر گسترش دادهام و ازدواج کردهام. مطمئنا الان سالمتر و خوشبختترم!
در آغاز سال نو، استفاده از فیتبیت را شروع کردم که یک دستبندِ هوشمند کنترل فعالیتهای ورزشی است و در کنار شمارش تعداد قدمهایم در روز، دریافتم که به بالا نگه داشتن سطح انرژیام نیز، کمک بزرگی میکند. چند ماه پیش متوجه شدم که یک رابطهی مستقیم، بین احساس خستگی و تنبلی در طول روز و کم راه رفتن وجود دارد. هنگامی که به تجدید قوا نیاز داشته باشم، از پشت میزم بلند میشوم و حدود هزار قدم یا پنج تا هفت دقیقه با قدمهای تند راه میروم. دریافتهام که این استراحتهای کوتاه، انرژی، بهرهوری و تعداد کل قدمهایم را افزایش میدهد! با فکر کردن دربارهی یکیدوتا، چالش کاری طی این پیادهرویها، پشت میز نبودنم را با عنوان «استراحتِ کاری» توجیه میکنم.
هر شب پیش از خواب، من سه چیزی را که به خاطرشان شاکرم، یادداشت میکنم. بعضی روزها شاید به اندازهی کافی خوششانس باشم تا یک موفقیت بزرگ را نیز یادداشت کنم اما اغلب تنها چیزهای کوچکی را مانند چای خوردن با دوستانم یا یادگیری چیزی جدید از همکارانم را مینویسم. به اعتقاد من جشن گرفتن پیروزیهای کوچک در زندگی بسیار مهم است! و با نوشتن خاطرات مثبت احساس میکنم مغزم را برای خوشبختی، برنامهریزی میکنم.
پژوهشگران، معتقدند نوشتنِ سپاسگزاریها، احساس خوشبختی را تا ۲۵ درصد افزایش میدهد و به خوب خوابیدن و احساس نشاطِ بیشتر داشتن، کمک میکند. برای شروع این عادت، خرید یک «دفترچهی شکرگزاری» را در نظر داشته باشید.
به منظور حفظ سلامت کلی، من هر روز صبح ۱۵ دقیقه پرانایاما (نوعی یوگای هندی برای تنظیم تنفس) انجام میدهم. پرانایامایا واژهای سانسکریت به معنای روش تنفس است. این عادت به من برای انجام کارهایی با انرژی بالا و تمرکز روی اولویتهایم، هم در زندگی شخصی و هم در کار، کمک میکند.
روش آن به این صورت است که با استفاده از انگشت شست، انگشت حلقه و انگشت کوچک دست راست، سوراخهای بینیتان را به صورت متناوب، ببندید. انگشت شست برای بستن سوراخ سمت راست و انگشتان حلقه و کوچک برای بستن سوراخ سمت چپ استفاده میشوند. دهان بسته است و برای تنفس استفاده نمیشود. در هنگام دَم و بازدم هیچ صدایی نباید تولید شود. من ده بار از سوراخ راست و ده بار از سوراخ چپ برای تنفس استفاده میکنم.
این کار فواید بسیاری مانند کنترل بهترِ چاقی، فشارخون بالا، قند خون و کلسترول دارد. همچنین عملکرد قلب را بهبود میبخشد و زمان واکنش دیداری و شنیداری را افزایش میدهد.
من در ماه سپتامبر استفاده از میزهای ایستاده را آغاز کردم. پس از تنها دو ماه، متوجه شدم که استقامت بیشتر، تمرکز بیشتر و سطح انرژیِ بالاتری در طول روز دارم. قبلا کمردردهای بدی داشتم، اما پس از استفاده از این میزها، دردم به طور چشمگیری کاهش پیدا کرد. این مرا کنجکاو کرد تا برایم سؤال شود: «فواید بیشتر ایستادن برای سلامتی چیست؟» طبق تحقیقاتی که در اروپا انجام شده است، تنها سه ساعت ایستادن در روز، در طول هفتهی کاری از نظر سوزاندن کالری با دویدن در ۱۰ ماراتن در یک سال برابری میکند. همچنین پژوهشهای بسیاری انجام شده است که کاهش خطرهای چاقی، دیابت نوع دو، بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان و مرگ زودهنگام را نشان میدهد. در واقع، براساس یک پژوهش دیگر، یک ساعت نشستن از کشیدن دو نخ سیگار بدتر است.
دانستن اینکه میتوانیم اعضای تیممان را با استفاده از چیزی به سادگی و ضرورت یک میز، سالم نگاه داریم بسیار رضایتبخش است.
من بلافاصله پس از بیدار شدن، رؤیاهایم را یادداشت میکنم تا رؤیابینیِ شفافم را تقویت کنم. قسم میخورم به محض اینکه مغزم متوجه میشود که من واقعا دارم گوش میدهم و توجه میکنم، چیزهای واقعا خوبی به من میدهد. من تایید میکنم که این تمرین با افزایش تفکر خلاق، استقامت و تقویت حافظه همراه است.
تحقیقات نشان دادهاند که افرادی با رؤیاهای واضح و منظم در کارهای شناختی مانند حل مسئله که به بینش احتیاج دارد، بهتر عمل میکنند.