چطور ارزش وقت خود را در پانزده دقیقه حساب کنیم. هر کسی زمانش را صرف کاری میکند. این اصل مهم میتواند تغییر بزرگی در زندگی افراد ایجاد کند. بعضی از افراد بیشتر وقت خود را صرف کسب درآمد و انجام کارهای سودآور میکنند. برخی دیگر به سرمایهگذاری برای بهبود روابط خود علاقهمند هستند. گروهی دیگر زمان زیادی انرژی صرف میکنند تا کسبوکاری برای خود دستوپا کنند که آنقدر انعطافپذیر باشد تا وقت آزاد بیشتری در اختیارشان قرار دهد.
عدهای دیگر قسمت عمدهی زندگیشان را برای کارهای عامالمنفعه صرف میکنند. چه شما جزو دستهای باشید که سرمایه و ثروت بیشتری بخواهید، چه جزو کسانی که به روابط خود اهمیت بیشتری میدهند، طرفدار آزادی فراوان باشید یا به دنبال اثرگذاری روی افراد یا اجتماع، تمام این موارد مستلزم تمرکز روی یک مفهوم است: «ارزش وقت». احتمالا شما هم مثل من به دنبال همهی اینها (ثروت، رابطه، آزادی، نفوذ و تأثیرگذاری) هستید و بیشتر از همه هم سلامتی میخواهید.
پس نیاز دارید بیاموزید در زندگی روزمره هنگام مواجهشدن با موارد مختلف، چگونه زمان را مدیریت کنید تا تعادل برقرار شود. ما در این مقاله به شما کمک میکنیم تا ارزش وقتتان را کشف و از این اطلاعات برای گذراندن مؤثرتر زمان در زندگیتان استفاده کنید.
این چیزی است که اغلب افراد با هر سطح درآمد و روش زندگی احتیاج دارند بدانند. این مقاله یادتان میدهد در عرض ۱۵ دقیقه ارزش واقعی زمانتان را منطقیتر تخمین بزنید و قادر باشید با توجه به آن تصمیمات آگاهانهتری بگیرید. توصیه میکنم همه این نوشته را مطالعه کنند. مهم است بدانیم چگونه در هر موقعیت و شرایطی، از وقتمان به بهترین شیوه استفاده کنیم.
چند هفته قبل از اینکه نوشتن این مقاله را شروع کنم، باید یک چمدان کوچک برای سفری که در پیش داشتم میخریدم. بعد از جستجوی زیاد بالاخره چمدان مورد نظرم را پیدا کردم، یک چمدان ارزانقیمت و مقرونبهصرفه که فقط یک مشکل داشت، این چمدان ساخت انگلستان بود و هزینه حمل آن با کشتی تا آمریکا چند برابر قیمت خودش میشد.
در همان لحظه از خریدن چمدان منصرف شدم و دوباره دنبال چمدان دیگری گشتم اما اینبار در فروشگاههای کوچک و ارزانقیمت. متوجه شدم که یکی از سازندههای این چمدانها در شهر نیویورک نمایندگی دارد و من چند هفته بعد به این شهر سفر میکردم. آدرس فروشگاه را بررسی کردم و فهمیدم تا محل اقامت من در نیویورک یک ساعت فاصله دارد. این اتفاق باعث شد من به فکر موضوع این مقاله بیفتم.
یک ساعت از وقت من به اندازه هزینه حملونقل یک چمدان مسافرتی ارزش داشت؟ باید در وقت صرفهجویی میکردم و هزینه حمل چمدان تا آمریکا را میپرداختم یا باید پولم را پسانداز میکردم و یک ساعت وقت هدر میدادم و حضوری چمدان را میخریدم؟ واقعیت این است که من نمیدانستم کار درست کدام است،
بیایید جور دیگری به این موضوع نگاه کنیم و ببینیم هر کدام از ما شخصا ارزش وقت برایمان چقدر است. به عنوان نمونه اگر کسی به شما بگوید که برای یک ساعت کار، مبلغی خیلی کمتر از مبلغ معمول پرداخت میکند شما بلافاصله پیشنهاد کاریاش را رد میکنید در عینحال اگر کسی به شما پیشنهاد همان کار را با دستمزد هر ساعت چندبرابر عرف معمول بدهد فورا قبول خواهید کرد.
ظاهرا کار است که ارزش وقت شما را مشخص میکند. هر چقدر شما در مورد شرایط کاری حد میانه را در نظر بگیرید میزان تأثیر کار روی ارزش وقت شما، کمتر خودش را نشان میدهد و اوضاع متعادلتر میشود.
البته مشکل همچنان به قوت خود باقی است چون بیشتر زندگی در منطقهی خاکستری یا همان وضعیت بلاتکلیفی ارزشگذاری زمان میگذرد. شبیه زمانیکه مثلا شما میتوانید یک بلیط هواپیما با نرخ معمول بخرید و بدون توقف به مقصدتان سفر کنید در حالیکه بلیط همان مسیر اگر یکبار در یک فرودگاه بین راه توقف داشته باشید ارزانتر تمام میشود.
و مبلغی صرفهجویی شود یا از خیر مبلغ اضافی بگذرید اما زودتر به مقصد برسید؟ حاضرید این هفته را به کارکردن برای یک مشتری بپردازید که مبلغ دستمزدتان را بالاتر از حد معمول و بلافاصله بعد از انجام کارش پرداخت میکند؟ یا حاضرید تمام طول سال آینده را روی یک ایده کسبوکار تمرکز کنید که میتواند برایتان چندین برابر درآمدتان سرمایه تولید کند؟
همهی ما انتخابهای زیادی مانند اینها داریم، اما بیشترمان بر اساس احساسات یا حدس و گمان تصمیم میگیریم و هرگز در نظر نمیگیریم که مهمترین چیز یعنی وقتمان واقعا چقدر ارزش دارد. ارزش وقت مسالهای نسبی است و هرکس به نحوی خاص برای زمانش ارزش قائل است ولی تعداد خیلی کمی از افراد میتوانند ارزش وقتشان را با یک عدد مشخص کنند. من هم تا چند وقت پیش نمیدانستم زمانم چقدر میارزد!
مسالهی «پول یا وقت» وادارم کرد به هر متخصص یا شخصی که تجربهای در این مورد داشت و میتوانست کمک کند مراجعه کنم. از کارآفرینان و مشاوران متخصص برنامهریزی برای بهرهوری گرفته تا مدیران اجرایی و حتی بازیکنان حرفهای پوکر، با همه درباره اینکه بهترین راه تعیین ارزش وقت چیست و چگونه میشود بر اساس اطلاعات موجود بهترین تصمیم را گرفت صحبت کردم. بعد سعی کردم در یک محدودهی زمانی تقریبا حدود سه ماه هر ساعتی را که گذرانده بودم بررسی کنم و ارزش هر ساعت را با استفاده از چند معادلهی مختلف محاسبه کنم. نگران نباشید. من تمام این تحقیقات و آزمایشها را به یک فرایند نسبتا ساده و قابلفهم برای همه تبدیل کردهام که به شما هم یاد میدهم. کل این فرایند ۱۵ دقیقه طول میکشد ولی نتیجهی قابل تأملی دارد.
میخواهیم با روش بررسی درآمد برای محاسبه ارزش وقت شروع کنیم. این محاسبات فقط بر اساس درآمد شما یعنی مقدار پول دریافتی شما انجام میشود به همین دلیل اسم روش بررسی درآمد را برایش انتخاب کردهام. این محاسبات به شما کمک خواهدکرد موقع خرید و پول خرجکردنهای روزانه تصمیمهای بهتری بگیرید (یادتان میآید: من باید برای حمل چمدان پول اضافه میدادم یا یک ساعت تا فروشگاه رانندگی میکردم؟(
گام اول اندازهگیری تمامِ وقتی است که شما صرف کسب درآمد میکنید، نه فقط مقدار ساعتهایی که بهصورت فیزیکی سرکار هستید. مثلا اگر شما یک ساعت از وقت روزانهتان را در رفتوآمد به محل کارتان میگذرانید و ۸ ساعت در روز کار میکنید در واقع شما ۹ ساعت از وقتتان را صرف پول درآوردن در یک روز کردهاید. مشابه همین مثال شما باید تمام زمانهایی را که صرف موارد جانبی ناشی از کارتان مثل سپردن فرزندانتان به مهدکودک یا سایر موارد دیگر میشود در نظر بگیرید. با استفاده از این اعداد میتوانیم یک تصویر جامع و کامل از تمام زمانهایی که شما در هر سال صرف کسب درآمد و پول کردهاید داشته باشیم.
نگران نباشید تنها شما نیستید که برای تخمینزدن وقتهای یک روز با خودتان کلنجار میروید. بسیاری از افراد درباره مکانهایی که هر روز در یک ۲۴ ساعت رفتوآمد کردهاند حضور ذهن دقیقی ندارند. اگر مطمئن نیستید، چقدر از وقتتان را صرف کارتان کردهاید (با توجه به تعریفی که گفته شد)
برای این عدد اینطور فرض شده که شما ۱۰ ساعت در هر روز مشغول کار و مشغول رفتوآمد به محل کارتان یا درحال انجام کارهایی در ارتباط با شغلتان بودهاید، کارهایی که به واسطه شاغل بودن مجبور به انجام آنها شدهاید، این زمان برای ۵ روز کار در هفته یعنی ۵۰ ساعت در هر هفته در نظر گرفته شده. اگر شما ۵۰ هفته در یک سال کار کنید یعنی دو هفته را تعطیل باشید پس میشود ۲۵۰۰ ساعت در سال. در واقع محاسبه ساعات کار با توجه به مواردی که باید در نظر گرفتهشود بر عهده خود شماست و نسبت به شرایط هر کسی تفاوت دارد اما فکر میکنم به طور متوسط برای کسی که کارمند تماموقت باشد ۲۵۰۰ ساعت زمان مناسبی است که همهی شما به عدد معقولی برسید.
زمانیکه شروع به سنجش وقت خود کردم نرمافزاری به نام: Rescue Time را نصب کردم. این نرم افزار مقدار دقیق زمانهایی که من در هر بار کارکردن سپری کرده بودم، ضبط میکرد (چه قدر زمان صرف خواندن هر وبسایت، استفاده از هر نرمافزار، مرور رسانهها در فضای مجازی و موارد دیگر شدهاست).
بعد از جمع آوری اطلاعات مربوط به سهماه، من از تعداد دیگری از برنامههای کاربردی تکمیلکننده برای تخمین زمان استفاده کردم. حتی تمام زمانهایی که به کتاب خواندن اختصاص داده بودم یا صرف شنیدن چیزی کرده بودم تخمین زدم. با استفاده از رقمهایی که نرمافزار Rescue Time ارائه کرد و تخمینهای منطقی، متوجه شدم که در حدود ۲۷۴۲ ساعت در هر سال کار کردهام. چون دستهبندی این نرمافزار تفکیک شده است قادر بودم زمان خود را به راحتی دستهبندی کنم: زمانهای نوشتن، خواندن، طراحی وبسایت، بازاریابی و غیره. البته این تفکیک جزئیات برای محاسبات ما لازم نیست اما برای روشهای دقیقتر بدستآوردن عدد ارزش وقت مهم است. حالا تنها چیزی که شما نیاز دارید یک برآورد معقول از ساعاتی است که صرف پول درآوردن در هر سال میکنید.
دومین فاکتوری که شما به محاسبه آن احتیاج دارید این است که ببینید چقدر پول در مدت زمان کارکردنتان در میآورید. این مرحله خیلی ساده است. اگر شما بهصورت ساعتی دستمزد میگیرید یا کارمند حقوقبگیر هستید فقط کافی است به چک دستمزدتان یا فیش حقوقیتان نگاهی بیندازید اگر فیشهای حقوقیتان در یک سال تغییر زیادی نداشته باشد با توجه به مالیاتی که میپردازید، میتوانید همان عدد فیش حقوقیتان را در نظر بگیرید. البته باید خرجهای جانبی و هر فعالیت مستقلی که درآمدزا بوده و یا پول بابتش صرف شده را هم محاسبه کنید چون اگر یادتان باشد در مرحله اول که محاسبه وقت بود تمام فعالیتها در نظر گرفتهشد. عددی که بدست میآوریم باید باقیمانده درآمد بعد از کسر مالیات باشد.
در مورد کارمندان و افراد حقوقبگیر، دستمزد معمولا بعد از کسر مالیات پرداخت میشود و مشکلی وجود ندارد اما اگر شما از کسب وکار خود پول در میآورید باید مالیات و هزینههای جانبی شغلتان مثل هزینه تبلیغات و غیره را از لیست خط بزنید. برای اینکار میتوانید از روشهای مختلف استفاده کنید. بعضی از سرویسهای خدمات حسابداری بطور اتوماتیک اطلاعات را از حساب شما بیرون میکشند و دستورالعملهای مالیاتی را آماده میکنند. من با چند کلیک ساده توانستم بفهمم در طی یکماه یا سهماه یا در سال قبل چقدر درآمد کسب کردهام. اگر شما هم کارآفرین هستید توصیه میکنم از نرمافزارهای مشابه برای محاسبه درآمدتان در سال استفاده کنید چون کسبوکارهای کوچک درآمدشان ماه به ماه در نوسان است و داشتن چشماندازِ زمانیِ وسیعتر میتواند به شما کمک کند تناقضات موجود در روند کارتان را از بین ببرید و قدر ارزش واقعی وقت خود را بدانید.
حالا عدد کل درآمد خود را که در مرحلهی دوم محاسبه کردید به عدد کل زمانهای صرفشده که در مرحلهی اول بدست آوردید، تقسیم کنید.
با درآمد ۱۲,۰۰۰,۰۰۰ تومان در سال، ارزش وقت شما به ازای هر ساعت ۴,۸۰۰ تومان است.
با درآمد ۳۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان در سال، ارزش وقتتان به ازای هر ساعت ۱۲,۰۰۰ تومان است.
باید بار دیگر یادآوری کنم تمام این ارقام بدست آمده با فرض ۲۵۰۰ ساعت اشتغال به کار در یک سال است و اگر شما بیشتر یا کمتر از این مقدار در یک سال کار میکنید باید تمام ارقام را بر همان مبنا محاسبه کنید.
زمانی که من برای اولینبار این اعداد را بدست آوردم غافلگیر شدم. ارزش یک ساعت از وقت من خیلی پایینتر از رقمی بود که فکر میکردم. به این فکر افتادم که مثلا چطور میشود که یک مشاور که درآمدش در یک ساعت ۱۰۰ هزار تومان است ۲۵۰ میلیون تومان در سال پول در نمیآورد. چطور همچین چیزی ممکن است؟! جواب این است که این افراد ۱۰۰ هزار تومان را برای ساعتهای مفیدشان دریافت میکنند نه تمام ساعاتی که در حال کارکردن هستند. وقتی که عدد کل درآمدشان را بر عدد کل زمانهای صرفشده تقسیم میکنیم ارزش هر ساعت از وقتشان خیلی کمتر از چیزی میشود که آنها برای هرساعت کار با مراجعهکنندههای خودشان دریافت میکنند.
اگر شما هم مثل من باشید اولین چیزی که برایتان اهمیت دارد بررسی دقت و صحت این اعداد و ارقام است. روشی که ما برای مشخص کردن ارزش وقت شما استفاده کردیم، روش محاسبه مقدار خالص دریافتی بود چون مبنای آن مقدار پول خالصی است که بعد از کسر مبالغ مختلف از جمله هزینهها و مالیات باقی میماند. من متوجه شدم که دو روش دیگر هم برای محاسبه مقدار خالص درآمد دریافتی یک فرد وجود دارد. سعی میکنم این دو روش را هم به طور خلاصه به شما توضیح دهم.
اولین روش بررسی درست بودن عددی که بدست آوردهاید روش محاسبه نرخ بازار است. روش نرخ بازار در واقع نرخ دستمزد شما را برای کار در هر شرکت یا محل دیگری در همان شغل خودتان مشخص میکند. من مقدار زیادی از وقت خود را صرف نوشتن میکنم پس میتوانم در هر جایی که به یک نویسنده برای خلق محتوا نیاز است استخدام شوم. بهعلاوه من بیشتر زمانم را صرف ایجاد راههایی برای ارتقای کسبوکارها میکنم پس میتوانم به عنوان یک مدیر توسعه کسبوکار نیز استخدام شوم. بنابراین به میزان حقوق و دستمزد مناسب برای هر شغلی که واجد شرایط آن هستم توجه کردم و سپس آن را بر ساعات کاری تقسیم کردم و به این ترتیب ارزش وقت من با روش دیگری مشخص شد. شما هم میتوانید از این روش به محاسبهی ارزش واقعی وقتتان، یعنی آن چیزی که باید باشد با توجه به بازار کارتان برسید.
در این روش شما به شخص دیگری دستمزد میدهید تا کاری را که خودتان میتوانید انجام دهید، او برایتان انجام دهد. به عبارت دیگر تصور کنید که شما رئیس هستید و کسی را برای انجام کارتان استخدام کردهاید. من با تقسیمبندی کردن شغلم به وظایف خاص شروع کردم (نوشتن، بازاریابی) و مقدار زمانم را برای هر کدام از این وظایف برآورد کردم. فهمیدم که باید چقدر بپردازم تا کس دیگری کارهایم را بهصورت تماموقت انجام دهد.
بعد کمی سبک، سنگین کردم و میانگینی از همهی وظایف شغلیام بدست آوردم تا به یک نرخ کلی برسم، به این ترتیب میزان پولی که حاضرم با این دستمزد کس دیگری کارهایم را هر روز برایم انجام دهد بدست آمد. در نهایت این عدد را بر تعداد کل ساعات کاری تقسیم کردم. حالا از همه روشها ۳ عدد بدست آمده بود که من متوسط ارزش وقتم را با این ۳ عدد محاسبه کردم. متوجه هستم که اعداد بدست آمده از این ۳ روش مختلف ممکن است خیلی با هم اختلاف داشته باشند ولی در واقع ارزش وقت شما معدل بدست آمده از هر ۳ روش است.
خوب، الان در واقع روش محاسبه ارزش وقت ما کامل شدهاست. با محاسبات بالا قادر به تعیین یک برآورد سریع و دقیق از ارزش وقتمان هستیم و میتوانیم محدودیتها را در نظر داشته باشیم و با توجه به آنها تصمیمات بهتری بگیریم.
اگر شما بدانید ارزش وقت شما ساعتی ۳۰ هزار تومان است، همیشه ۲۰ هزار تومان هزینه پیک برای یک جنس را میپردازید و اینترنتی خرید میکنید و وقتتان را برای رفتن به مغازه و خرید تلف نمیکنید.
اگر شما بدانید که ارزش هر ساعت از وقتتان ۱۰۰ هزار تومان است، بلیط هواپیمای یکسره میگیرید که دو ساعت در فرودگاه برای ترانزیت معطل نشوید حتی اگر قیمت بلیط ۱۵۰ هزار تومان گرانتر از بلیط با یکبار توقف باشد.
حالا شما میدانید هر ساعت از وقت شما واقعا چقدر ارزش دارد پس میتوانید هر روز تصمیمات بهتری بگیرید.
منبع: