چطور نشان دهیم شایسته ترفیع گرفتن هستیم؟
هیچ وقت برای اینکه به رئیستان نشان دهید شایستهی گرفتن ترفیع هستید، دیر نیست. شاید چند سالی هست که در پُست ثابتی کار میکنید و فکر میکنید وقت آن رسیده تا پیشرفتی داشته باشید.و شاید شرکت، قصدِ تغییر و تحول پُستهای شغلی را دارد و بالاخره قرار است شغلِ رویاییتان خالی شود. شاید هم، چند باری که اتفاقا به نظرتان کم نیامده، دیدهاید دیگران از شما جلو زده و ترفیع گرفتهاند و این موضوع شما را ناامید کرده است.
به هر دلیلی که دلتان ترفیع میخواهد باید مطمئن شوید برای قدم گذاشتن به جلو آماده هستید. یعنی باید اطمینان پیدا کنید رئیستان شما را برای ترفیع مناسب میداند، در این مقاله، راهکارهایی را مرور میکنیم که به رئیستان نشان میدهند، شما شایستهی ترفیع مقام هستید.
آنتونی گرینوالد (Anthony Greenwald) از دانشگاه واشنگتن بیش از هر کس دیگری، دربارهی سوگیریها مطالعه کرده است و نتایج تحقیقات او میتواند برای ترفیع گرفتنِ شما راهگشا باشد. مطالعات اخیر او نشان میدهد، سوگیریهای ناخودآگاهِ محل کار، عموما تغییر نمیکنند و رؤسا آگاهانه یا ناآگاهانه از این جهتگیریها پیروی میکنند.
زمانی که میخواهید ترفیع بگیرید، باید خود را به گونهای ارائه کنید که با سوگیری رؤسا دربارهی اینکه چه عواملی فرد را مناسب ترفیع میکند، تناسب داشته باشد. حالا که شما تلاش خود را در کارتان انجام میدهید، چرا نباید این تلاش را طوری برنامهریزی کنید که بختِ ترفیع گرفتن به موقعیتی که خواهانش هستید را بالا ببرد؟
شاید، چنین کاری نوعی دستکاری کردن موقعیت به نظر برسد، اما چندین راه مستقیم برای عرضهی کارتان در ویترین وجود دارد که بدون اینکه متظاهر و فریبکار به نظر برسید، ثابت کنید شایستهی ترفیع گرفتن هستید.
هر فردی (البته تقریبا هر فردی) میتواند کاری که از او خواسته شده را انجام دهد. اما برای ترفیع گرفتن، باید از این مرحله فراتر بروید. برعهده گرفتن مسئولیتی، بدون اینکه از شما درخواست کرده باشند نه تنها راهی عالی برای نشان دادن اخلاق کاری، انرژی و مهارت شما است، بلکه به رئیس شما نشان میدهد که آماده (و توانا) هستید تا حیطهی عملتان را گسترش هستید. زمانی که مسئولیتی بیش از اندازهی معمول را بر عهده میگیرید، راهی برای رئیستان باقی نمیگذارید جز اینکه فکر کند شما لایق نقشی بزرگتر هستید. این امر، شامل قبول خطر برای ارائهی پیشنهادهایی نوآورانه نیز هست.
بسیاری از افراد در این مورد ضعف دارند. شکی نیست، ارائهی بهترین عملکردتان، فارغ از پُستی که در آن مشغول هستید، همیشه بهترین ایده است. اما نکتهی کلیدی این است که نباید در پست فعلی که قصد جابجایی از آن را دارید به عنوان تنها فردی به نظر برسید که میتواند وظایف لازم را به انجام برساند. اگر اینطور باشد رئیس شما به این نتیجه میرسد که ترفیع شما به دردسرِ پیدا کردن کسی که بتواند جای شما را در جایگاه فعلیتان بگیرد نمیارزد.
پرورش دیگران بهترین راه برای برقراری تعادل بین ارائهی بهترین عملکرد در پست فعلی و همزمان اثبات این است که برای پُستی با مسئولیت بیشتر آمادگی دارید. ممکن است احتکار دانش وسوسهکننده باشد، اما این کار را نکنید. به جای آن مطمئن شوید دیگرانی وجود دارند که میدانند چگونه جنبههای کلیدی کار شما را انجام دهند. به علاوه، آموزش، مهارتی اساسی در رهبری است. بنابراین با ارائهی آموزش به دیگران، علاوه بر کاستن از نگرانیهای رئیستان دربارهی یافتن جایگزینی برای شما، نشان میدهید که قادر به پذیرش مسئولیتهایی هستید که لازمهی بر عهده گرفتن مقامهای بالاتر است.
شما ممکن است به عنوان یک نابغهی دمدمی مزاج در پُستهای اولیه، کامیاب شوید. اما بدون هوش هیجانی هرگز از این مرحله فراتر نخواهید رفت. اگر از آن دسته آدمهایی هستید که وقتی اوضاع بر وفق مرادتان نیست، کجخلق میشوید، وقتی آدمها در نقطهی مقابلتان قرار میگیرند، اعصابتان به هم میریزد، از اتاق بیرون میزنید و فریاد میکشید یا اینکه در هنگام بروز تعارضها سکوت اختیار میکنید، به رئیس خود پیام میدهید که ترفیع نمیخواهید. هیچ رئیسی نمیخواهد به عنوان مدیری شناخته شود که آدم کمطاقتی را ترفیع مقام داده است.
به محض ترفیع، رفتارتان به عنوان بازتابی از قضاوتِ فردی که به شما ترفیع داده است، در نظر گرفته میشود. به رئیس خود نشان دهید، آنقدر خودآگاهی دارید که ضعفهایتان را بشناسید و برای تقویت آنها کاری بکنید. این کار اثبات خواهد کرد که شما لایق ترفیع هستید. کنترل هیجان و به دست گرفتن عواطف، نتیجهی تلاشی سخت است و مهارتی نیست که موروثی باشد.
رؤسا بیش از هر چیزی برای ماموریت شرکت ارزش قائل هستند. آنها عاشق این هستند که کارکنانشان آنچه در طول زمان برای شرکت مفید است را ببینند و با زبانی که برای آنها قابل درک باشد به مدیرشان بگویند. هر چه در یک شرکت به مدارج بالاتری میرسید، زبانی که انتخاب میکنید، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
دیگر، متخصص بودن در کاری که انجام میدهید، کافی نیست، بلکه باید نشان دهید، میدانید کاری که انجام میدهید چگونه به شرکت کمک میکند. این به معنای یادگیری زبانِ تیم رهبری و رئیستان است.
مثلا شاخص کلیدی عملکرد (Key performance indicator)، درآمد پیش از کسر بهره، مالیات و استهلاک مالی (EBITA)، حاشیهی سود (profit margin)، سهم بازار (market share)، نرخ شکست (failure rate) یا هر واژهای که مرتبط با کار شرکت شماست.
باید، بدانید که آن واژه به چه معنا است و چرا مهم است، تا بتوانید وقتی با مدیر ردهی بالاتر صحبت میکنید، درست از آنها استفاده کنید. استفاده از زبانِ متناسب، نه تنها نشان میدهد به چیزی بیش از نقشِ فعلیتان علاقهمند هستید، بلکه نشانهی هوش و تناسب شما با شرکتی است که در آن کار میکنید.
اینطور نیست که همهی آدمها به دنبال ترفیع گرفتن باشند، برخی از انجام همان پُست همیشگی خود تا آخر عمرِ کاریشان بسیار رضایت دارند. اگر به رئیستان نگویید شما از کدام دسته هستید، ممکن است او در این تصور که شما با کارتان راحت هستید، باقی بماند.
زمانش که رسید به اتاق رئیستان بروید و بگویید: «من مایلم که ترفیع شغلی بگیرم.» مهم است که موقعیتِ به خصوصی را در ذهن داشته باشید، حتی اگر عنوان شغل خاصی را در نظر ندارید، حداقل، ایدهی روشنی از شرحوظایفی که آن پُست، ممکن است داشته باشد و اینکه چطور، این وظایف با اهداف شغلی شما ارتباط پیدا میکنند، در ذهن داشته باشید. همچنین اگر این شغل مهارتهایی احتیاج دارد که هنوز آنها را کسب نکردهاید، برنامهای را که برای کسب کردن آنها دارید به طور اجمالی مشخص کنید.
ممکن است ترفیعی که مد نظرتان بوده را دریافت نکنید. اگر این اتفاق افتاد، علت آن را جویا شوید، اما از سوالات آزاردهندهای مانند «چرا او را انتخاب کردید اما من را نه؟» اجتناب کنید. بهتر است، اصلا دربارهی فردی که ترفیع گرفته، حرفی نزنید. در عوض، بپرسید چه مهارتهای ضروریای وجود دارد که شما فاقد آنهایید و چه باید بکنید تا برای فرصت بعدی ترفیع، آمادگی داشته باشید؟
بحث نکنید؛ تنها گوش بدهید، سپس سوالهای سنجیدهی بعدی را بپرسید و حواستان را جمع کنید تا مطابق پیشنهادهایی که به شما داده میشود، عمل کنید. اگر رئیستان به شما پیشنهادهایی میدهد که میتوانید با انجام آن برای ترفیع، شایستگیِ بیشتری به دست آورید، اما شما آنها را دنبال نمیکنید، انتظار نداشته باشید دفعهی بعد مورد توجه قرار بگیرید.
ترفیع، اتفاقی حاصل نمیشود و ترفیع گرفتن، تضمینی برای عملکرد بهتر نخواهد بود. زیرا شما ترفیع را به عنوان جایزهای برای کار فعلیتان نگرفتهاید بلکه شما در جایگاه جدید قرار گرفتهاید چون رئیستان فکر کرده پتانسیل این را دارید که در نقشی بزرگتر ارزشی بیشتر برای شرکتتان خلق کنید.
شما برای اثبات ترفیعپذیری خودتان چه کردهاید؟ لطفا نظرها و تجربههای خود را برای ما در بخش دیدگاهها بنویسید تا ما هم از شما مطالب تازهای بیاموزیم.
شش ماهی هست که در شرکت جدیدی مشغول شدهاید و خوب هم کار میکنید. احساس میکنید حسابی جا افتادهاید و آمادهی مسئولیتهای بیشتری هستید. بنابراین در اولین فرصت، از رئیستان میپرسید: «راستی، برای ارتقای شغلی چه کار باید بکنم؟
در این مقاله یاد میگیرید که واقعا چطور میتوانید در کمتر از یک سال ارتقای شغلی پیدا کنید.
بسیاری از مدیرانی که به آنها مشورت میدهم میگویند این سناریو روز به روز بیشتر رواج مییابد. در عصری که دورهی تصدی شغلها مدام رو به کاهش است، به نظر میرسد کارمندها برای پیشرفت شغلیِ خود بیش از هر زمان دیگری ابتکار عمل را در دست گرفتهاند. این روزها احتمال کمی دارد کارمند منتظر بماند تا شخص دیگری آنچه را باور دارد شایستهاش است به او ببخشد.
اما این راه همیشه هم جواب مثبتی نمیدهد. ممکن است رئیستان به جای آنکه این ابتکار عمل شما را تحسین کند، درخواستتان را آزاردهنده و مغرورانه و فاقد خودآگاهی قلمداد کند؛ خودآگاهیای که معمولا برای ارتقای شغلی لازم است. یک بار مقالهای نوشتم با موضوع درخواست آنچه میخواهید.
سطح مشخصی از مسئولیتپذیری وجود دارد که متاسفانه امروزه در جامعهی ما مفقود شده است. فکر میکنم پیش از آنکه درخواستی مطرح کنی، باید مهارت و تاثیرگذاریات را به نمایش بگذاری… افراد بسیاری از من درخواست مسئولیتهای بیشتر داشتهاند، در حالی که کار فعلیشان را هنوز تمام نکردهاند.
فرد پیش از آنکه درخواست چیزهای بیشتری کند، باید از جایگاه خود اطلاع داشته باشد و خودش را ارزیابی کند. راستش وقتی افراد بدون نمایش توانمندیهایشان، خیلی ساده، درخواستهای مختلفی مطرح میکنند، منم آنها را از سر باز میکنم.
او یادداشتش را با این توصیه ادامه داده بود که کارمندها پیش از درخواست از مدیرانشان، ابتدا از خودشان بپرسند «برای شنیدن پاسخ مثبت، چه کاری باید انجام بدهم؟» در بیشتر موارد، معیارهای مهمی وجود دارند که مافوق شما دنبالشان میگردد. اگر مطمئن شوید که آن معیارها را دارید، آن موقع است که چیزی بیشتر از شانس برای ارتقای شغلی در اختیار دارید، حتی اگر هنوز جشن یک سالگی کار جدیدتان را هم نگرفته باشید.
اگر کارتان را به بهترین شکل انجام میدهید، به این معنا نیست که به آن تسلط دارید. جو آزلبی (Joe Azelby) در کتابش Kiss Your BUT Goodbye تاکید دارد آنچه او PSA یا Premature Self Adulation (خودستایی زودرس) مینامد مسیر شغلی افراد را محدود میکند. نکتهی مهم اینجاست که باید تصویری واضح از تواناییهای خود داشته باشید، به ویژه تواناییهایی که با دیدگاههای رئیستان همراستا است.
شاید خودتان معتقد باشید کارتان را عالی انجام میدهید، اما آیا دیگران هم همین نظر را دارند و این باور در معیارهای عمومیترِ عملکردتان هم بازتاب دارد؟ اگر برای مثال در بخش فروش هستید، آیا بهترین فروشندهی گروه هستید؟ اگر در بخش خدمات هستید، آیا امتیازهای شما در زمینهی رضایت مشتری، بالاترین امتیاز ممکن است؟
پیش از آنکه درخواست ارتقا یا مسئولیت بیشتر بکنید، تک تکِ جنبههای شغلی فعلیتان را نسبت به دیگران بهتر انجام دهید تا روی قلهی آن شغل بایستید. یادتان باشد که برای ایستان بر قله، فقط «رضایتبخش» بودن کافی نیست.
برای اینکه سازندهترین گفتگوی ممکن را با رئیستان داشته باشید، نه تنها اینکه چه میخواهید، بلکه چرا آن را میخواهید هم باید بدانید. شاید گاهی اوقات رئیستان نتواند آنچه خواستهاید را، به دلایلی خارج از کنترل او، مانند سیاستهای اداری و شرایط بازار، همان موقع به شما بدهد. اما شاید بتواند درخواستهای شما را به شیوهای دیگر برآورده کند، به شرط آنکه بتوانید «چرایش» را توضیح دهید.
وقتی درخواست ارتقا میکنید، درخواست حقیقیتان چیست؟ کار جذابتر؟ دسترسی بهتر به مشتریهای مهم؟ توسعهی مهارتهایتان؟ درآمد بیشتر؟ هیچکدام از اینها یا دلایل دیگری که ممکن است مطرح کنید، لزوما مهمتر از بقیه نیستند. اما شما باید در توضیح اصول خود شفاف و صادق باشید. همین که رئیستان بداند چرا در این مرحله به ارتقای شغلی علاقهمندید، اگر واقعا برایتان ارزش قائل باشد، راههایی خواهد یافت که به بهترین شیوهی ممکن خواست شما را برآورده کند.
چیزی در چنته داشته باشید که ثابت کند ارزش درخواستتان را دارید. شواهد مشخصی از عملکردتان همراه داشته باشید. به ویژه وقتی نگران هستید که مبادا رئیس احساس کند خیلی عجله دارید. باید پیشرفتی در کار را به نمایش بگذارید که مدت زمان حضور شما در این سمت را کماهمیتتر از میزان رشدتان در این مدت نشان دهد.
باید نشان بدهید که پیش از این هم همان کاری را انجام میدادید که در سِمت جدید از شما خواسته خواهد شد و این سمت جدیدی که میخواهید، به رئیس یا شرکتتان کمک خواهد کرد به اهداف استراتژیکشان دست یابند. این را هم باید نشان دهید که دیگران از جمله آنهایی که تجربهی بیشتری نسبت به شما و حتی رئیستان دارند، شما را تایید میکنند.
وقتی نشان دهید که ارتقای شما به رئیستان کمک خواهد کرد و بسیاری از ریسکها را از بین خواهد برد، گرفتن این تصمیم برای او بسیار سادهتر خواهد شد.
اگر در تلاش هستید تا در عرض یک سال از آغاز شغل فعلیتان ارتقا پیدا کنید، باید زمان را در اختیار بگیرید. پس به عوامل دیگری که میتوانند کمک کنند تا درخواست خود را طبیعیتر جلوه دهید، با دقت توجه کنید. دقت کنید دور و برتان چه خبر است، هم در داخل شرکت و هم خارج از آن. کسبوکارتان در چه حالی است؟ صنعت مربوطه چطور؟
بسته به زمینهی فعالیت و سِمت و کارفرمایتان، شاید همین الان جایی برای ارتقای شما وجود نداشته باشد. اما اگر میدانید که چنین فرصتی وجود دارد، باید روی آن سرمایهگذاری کنید و طوری آن را توضیح دهید که نه تنها برای خودتان، بلکه برای رئیس یا کارفرما هم تصمیم استراتژیکی به نظر برسد.