/ دسته‌بندی نشده / معرفی سیاره های منظومه شمسی به ترتیب
آنچه در این مقاله می‌خوانید

اگر نسبت اندازه سیارات منظومه شمسی به هم را بررسی کنیم، مشتری بزرگترین و عطارد کوچکترین سیاره منظومه شمسی است. در این مقاله به معرفی سیاره های منظومه شمسی به ترتیب از بزرگتر به کوچکتر خواهیم پرداخت.

سیارات منظومه شمسی ما از جهات مختلفی با هم تفاوت دارند و هر یک ویژگی‌های منحصر به فردی دارند. یک از این تفاوت‌ها، اندازه قطر قابل اندازه‌گیری آنهاست، برای مثال قطر مشتری، تقریبا ۱۱ برابر سیاره زمین است. از سوی دیگر، عطارد ۲/۶ بار کوچک‌تر از زمین است. در این مطلب قصد داریم تا شما را با سیاره های منظومه شمسی به ترتیب از بزرگتر به کوچکتر و نسبت اندازه سیارات منظومه شمسی آشنا کنیم. پلوتون را به عنوان نقطه مرجع برای اطلاعات بیشتر در نظر گرفته‌ایم.

معرفی سیاره های منظومه شمسی به ترتیب از بزرگتر به کوچکتر

۱. مشتری (Jupiter)

مشتری بزرگترین سیاره در منظومه شمسی با قطر ۱۳۹/۸۲۲ کیلومتر است. این بدان معناست که قطر مشتری در واقع بیش از ۲۸/۵ برابر بزرگتر از کوچکترین سیاره منظومه شمسی، یعنی عطارد است.

قطر۱۴۲۹۸۴ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۱۱.۲ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۳۱۷.۸ برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۲.۵۳ برابر زمین
تعداد قمرها+۶۷
نوع سیاره (ماده‌ای که بیشترین حجم سیاره را تشکیل می‎‌دهد)گاز
جایگاه نسبت به خورشید۵
فاصله تا خورشید۷۹۳.۷۳۸ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۶۵۰.۳۰۳ میلیون کیلومتر

۲. زحل (Saturn)

قطر زحل به ۱۱۶/۴۶۴ کیلومتر می‌رسد. این باعث می‌شود که زحل بیش از ۹ برابر بزرگتر از زمین ما باشد. این اندازه‌گیری شامل حلقه‌ دور سیاره نمی‌شود، زیرا این حلقه یک کل جداگانه به حساب می‌آیند.

قطر۱۲۰۵۳۶ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۹.۴ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۹۵.۱۶ برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۱.۰۶ برابر زمین
تعداد قمرها۶۲
نوع سیارهگاز
جایگاه نسبت به خورشید۵
فاصله تا خورشید۱۵۰۳.۸۷۲ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۱۴۰۰.۲۲۶ میلیون کیلومتر

۳. اورانوس (Uranus)

اورانوس در این فهرست، با قطر ۵۰/۷۲۴ کیلومتر در رده سوم قرار دارد. قطر این سیاره تقریبا ۴ برابر قطر زمین و بیش از ۱۰ برابر قطر عطارد است.

قطر۵۱۱۱۸ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۴ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۱۴.۵۴ برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۰.۸۹ برابر زمین
تعداد قمرها۲۷
نوع سیارهگاز
جایگاه نسبت به خورشید۷
فاصله تا خورشید۲۹۶۸.۸۵۱ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۳۱۰۳.۰۸۶ میلیون کیلومتر

۴. نپتون (Neptune)

نپتون، که اغلب، به دلیل ویژگی‌های بسیار مشابه و فاصله کم با اورانوس، به عنوان سیاره دوقلو اورانوس شناخته می‌شود، ۴۹/۲۴۸ کیلومتر قطر دارد. همچنین اورانوس ۱/۳ برابر نپتون است.

قطر۴۹۵۲۸ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۳.۹ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۱۷.۱۵  برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۱.۱۴ برابر زمین
تعداد قمرها۱۴
نوع سیارهگاز
جایگاه نسبت به خورشید۸
فاصله تا خورشید۴۴۷۸.۴۲۲ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۴۵۲۱.۳۳۷ میلیون کیلومتر

۵. زمین (Earth)

سیاره زمین با قطر ۱۲/۷۵۶ کیلومتر عنوان پنجمین سیاره در میان هشت سیاره منظومه شمسی را دارد. زمین تقریبا ۲/۶ برابر کوچکترین سیاره منظومه شمسی یعنی عطارد است. نسبت اندازه زمین به ماه ۳/۶۷ برابر است.

قطر۱۲۷۵۶ کیلومتر
جرم نسبت به خورشید۰.۰۰۰۰۰۳ برابر خورشید
جاذبه نسبت به خورشید۰.۴ برابر خورشید
تعداد قمرها۱
نوع سیارهجامد و صخره‌ای
جایگاه نسبت به خورشید۳
فاصله تا خورشید۱۵۱.۴۲۹ میلیون کیلومتر

۶. زهره (Venus)

زمین یک سیاره دو قلو دارد، زهره با قطری کمی کوچکتر از زمین به اندازه ۱۲/۱۰۴ کیلومتر، قل سیاره ما محسوب می‌شود. همچنین زهره ۸/۸۷ متر بر مجذور ثانیه نیروی گرانشی دارد، این مقدار در کره زمین ۹/۸۱ متر بر مجذور ثانیه است.

قطر۱۲۱۰۴ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۰.۹ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۰.۸۲ برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۰.۹ برابر زمین
تعداد قمرها۰
نوع سیارهجامد و صخره ای
جایگاه نسبت به خورشید۲
فاصله تا خورشید۱۰۸.۶۲۹ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۲۳۱.۶۳۷ میلیون کیلومتر

۷. مریخ (Mars)

سیاره سرخ، مریخ تنها ۶/۸۷۰ کیلومتر قطر دارد، این یعنی قطر مریخ ۲۰/۵ برابر کوچکتر از مشتری است. مریخ ۵۳ درصد زمین، قطر دارد، اما سطح آن نسبت به زمین ۳۸ درصد است.

قطر۶۷۹۲ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۰.۵ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۰.۱۱ برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۰.۳۸ برابر زمین
تعداد قمرها۲
نوع سیارهجامد و صخره ای
جایگاه نسبت به خورشید۴
فاصله تا خورشید۲۴۲.۶۷۴ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۳۵۵.۱۸۴ میلیون کیلومتر

۸. عطارد (Mercury)

عطارد با قطر ۴۷۸۰ کیلومتر کوچکترین سیاره منظومه شمسی است. مشتری، بزرگترین سیاره منظومه ۲۸/۵ برابر بزرگتر از عطارد باشد.

قطر۴۸۷۹ کیلومتر
اندازه نسبت به زمین۰.۴ برابر زمین
جرم نسبت به زمین۰.۰۶ برابر زمین
جاذبه نسبت به زمین۰.۳۸ برابر زمین
تعداد قمرها۰
نوع سیارهجامد و صخره ای
جایگاه نسبت به خورشید۱
فاصله تا خورشید۴۶.۱۶۴ میلیون کیلومتر
فاصله تا زمین۱۹۷.۴۲۲ میلیون کیلومتر

۹. پلوتو (Pluto)

پلوتو، که امروزه به عنوان کوتوله‌ی منظومه‌ شمسی شناخته می‌شود، قطری معادل ۲۴۰۰ کیلومتر دارد، یعنی پلوتو ۵۹ برابر از مشتری کوچک‌تر است.

برگرفته از: timeanddate،planetfacts

سیارات منظومه شمسی

منبع:

1

شعر گردانی عشق شوری در نهاد ما نهاد

عشق شوری در نهاد ما نهاد که شعری عارفانه از فخرالدین عراقی شاعر قرن هفتم هجری است؛ در این مطلب به “شعر گردانی عشق شوری در نهاد ما نهاد” یا همان برداشت از شعر عشق، شوری در نهاد ما نهاد خواهیم پرداخت. منظور از شعر گردانی، نوشتن انشایی بر اساس درک و دریافت شما از آن شعر است.

اگر از شما خواسته شده که انشایی با موضوع شعر گردانی بنویسید، باید بدانید که شعر گردانی نوشتن انشایی بر اساس درک و دریافت شما از شعر است. یعنی با خواندن یک شعر هر آنچه به ذهن شما می‌آید را روی کاغذ بیاورید. در این بخش شعر گردانی عشق شوری در نهاد ما نهاد انتخاب شده است که در واقع یک نمونه انشا در مورد عشق است؛ آن‌هم عشقی ناب و شاعرانه. پس این مطلب را از دست ندهید.

شعر گردانی عشق شوری در نهاد ما نهاد

عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما را در کف سودا نهاد

گفت و گویی در زبان ما فکند
جست و جویی در درون ما نهاد

دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد

چون نبود او را معیّن خانه‌ای
هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد

وز پی برگ و نوای بلبلان
رنگ و بویی بر گل رعنا نهاد

تا کمال علم او ظاهر شود
این همه اسرار بر صحرا نهاد

**شعر گردانی عشق شوری در نهاد ما نهاد **

عشق پدیده‌ای نیست که هر کسی بتواند آن را تجربه کند. هوس‌های یک دقیقه‌ای و چند روزه و فکرهای زودگذر چیزهایی نیست که با عشق قابل مقایسه باشد. هر کسی تعریف خود را از عشق دارد.

ابن سینا به عنوان پزشک، عشق را نوعی بیماری می‌داند و آن را وابستگی و جاذبه مالیخولیایی و از نوع جنون آمیز انسان‌ها به یکدیگر معرفی می‌کند و حتی برای درمان این بیماری راه‌هایی هم پیشنهاد می‌کند؛ اما وقتی به موضوع عشق الهی می‌رسد، لحن نوشتار او تغییر می‌کند و می‌گوید: هر یک از موجودات چیزی را که با او سازگار است، می‌یابد و تحسین می‌کند و اگر خود فاقد آن باشد، به سمت و سوی آن کشیده می‌شود.

عشق در هر لباسی که باشد، زمینی یا آسمانی، هدیه‌ای است که بود و نبود انسان را از او می‌گیرد و «شوری در نهاد او می‌نهد» آری! شور یعنی فتنه، یعنی سر به شورش برداشتن. یعنی از لحظه ورود عشق به دل انسان همه چیز تغییر می‌کند. عاشق دیگر آن کسی نیست که بتواند فکر و ذهن خود را منظم کند و جهان را با چشم عقل ببیند. حافظ تعبیر خوشی از عشق دارد. در بیتی از یک شعر عاشقانه حافظ می‌خوانیم:

فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

یعنی همان طور که فقیران به یک باره بر سر سفره نذری پهن شده هجوم می‌برند و مواد غذایی را به همراه ظرف‌های غذا و حتی خود سفره می‌برند، عشق به زندگی من هجوم آورد و عقل و صبر و طاقت و هستی و نیستی من را ربود و با خود برد.

اگر بخواهیم عشق را به یک انسان تشبیه کنیم، مانند کولی بی سر و سامان و آواره‌ای است که هر لحظه به جایی می‌رود و خان و مان انسان‌ها را به هم می‌ریزد و مردمان را از شخصیتی که قبل از آن داشته‌اند، جدا می‌کند. رنگ و بوی جهان هستی را از نوع دیگری به آن‌ها می‌چشاند و در خانه قبلی که انسان در ذهن خود برای خودش ساخته بود، آتش به پا می‌کند.

آری این کولی دوره گرد آن قدر هنرمند و وسوسه گر است که هیچ کس از ورود او به خانه دلش ناراحت و نگران نمی‌شود و انسان‌ها با آغوش باز پذیرای او هستند و حتی به زودی به او وابسته می‌شوند. انسان عاشق دیگر کسی نیست که بتواند مصلحت اندیشی کند. او تمام خوبی‌ها را برای معشوق خود می‌خواهد، حتی اگر به قیمت زیان دیدن خودش تمام شود.

او معشوق را سراسر خوبی و زیبایی و کمال می‌بیند و تمام تلاش خود را می‌کند تا هر چه خوبی در این دنیاست را برای او بخواهد. خواب و بیداری و زندگی و مرگ خود را در راه معشوق می‌خواهد و حتی حاضر نیست لحظه‌ای از این رؤیای رنگین دست بکشد. اینجاست که خودخواهی و سرسختی از ذهن و ضمیر او رخت برمی‌بندد.

حالا دیگر او عاشق است. عاشقی که جز به معشوق نمی‌اندیشد.

عاشقی مثل زلیخا که می‌گویند آن قدر در عشق یوسف غرق شده بود که نام تمامی وسایل خود را یوسف گذاشته بود و به اطرافیانش می‌گفت: «یوسف را بده. یوسف را بگیر. یوسف را ببر.» زیرا روحش از یوسف لبریز شده بود. مانند پیامبر گرامی اسلام که نیمه شب از خواب برمی‌خاست و با چشمانی اشکبار به آسمان می‌نگریست و آیات قرآن را که از سوی معشوق حقیقی اش، به او رسیده بود، زیر لب زمزمه می‌کرد، نماز می‌گزارد و از تکرار آن لحظات عاشقانه با خدا خود لذت می‌برد.

درست است که عشق چه زمینی باشد و چه آسمانی، خواب و آرام را از انسان می‌گیرد و او را از دنیای خود بیرون می‌کشد؛ ولی در عوض دنیای جدید دیگری پر از زیبایی و رنگ و بو و عاری از خودخواهی و حسادت و ویژگی‌های زشت انسانی به او هدیه می‌کند.

**شعر گردانی عشق شوری در نهاد ما نهاد **

منبع:

1

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x