/ دسته‌بندی نشده / زبان ملی چگونه به وجود می آید و برای حفظ و پاسداری از زبان ملی چه باید کرد؟
آنچه در این مقاله می‌خوانید

زبان ملی زبانی است که به عنوان وسیله برقراری ارتباط میان یک ملت مورد استفاده قرار می‌گیرد. این زبان در کشورهایی مانند کشورمان به دلیل وجود قومیت‌های مختلف با زبان‌های متفاوت اهمیت بسیاری دارد. اما به عنوان یک ایرانی به نظرتان برای حفظ و پاسداری از زبان ملی چه باید کرد؟

 در کشورهای مختلف تعریف متفاوتی از زبان ملی وجود دارد. این زبان رکن اصلی در برقراری ارتباط میان ساکنان یک کشور است. در کشورهایی مثل ایران عزیزمان که قومیت‌های متفاوتی با زبان‌های مختلفی زندگی می‌کنند، اهمیت زبان ملی بیشتر آشکار می‌شود. این زبانی است که تمام قومیت‌های کشور از جمله عرب، ترک، لر، کرد، بلوچ و… آن را پذیرفته‌اند و توسط آن با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین باید در حفظ و پاسداری از زبان ملی کوشا باشیم. در این مطلب به وجود آمدن زبان ملی در ایران و اهمیت آن می‌پردازیم و شیوه‌های حفظ و پاسداری از زبان ملی را بررسی می‌کنیم.

زبان ملی چگونه به وجود می آید

وجود تفاوت در نژاد، فرهنگ، سوابق تاریخی و حتی عوامل اجتماعی و سیاسی مانند انقلاب‌ها و جنگ‌ها در طول زمان سبب شده است تا معنی و مفهوم ثابتی برای اصطلاح زبان ملی در برخی از کشور‌ها وجود نداشته باشد. حتی در بعضی موارد به دلیل نبود امکان انتخاب یک زبان واحد به عنوان زبان ملی، در یک کشور دو یا چند زبان، به عنوان زبان ملی شناخته میشوند. به همین جهت است که  حتی در مواردی مشاهده میشود که زبان ملی با زبان رسمی یک کشور یکسان نیست.

زبان ملی هر کشور با مسائل فرهنگی و تاریخی و هویتی ملت‌ها در ارتباط دارد، از این‌رو بررسی آن بسیار جذاب است. به طور ویژه درباره کشور ایران این زیبایی ها دو چندان است. در ایران قومیت‌های متفاوتی زندگی می‌کنند که هر کدام زبان، فرهنگ و هویتی مستقل دارند. با وجود این ویژگی‌های متفاوت، اما تمام قومیت‌ها در این سرزمین‌ها در کنار هم زندگی می‌کنند و هویت و زبانی واحد و مستقل را به وجود آورده‌اند.

تعریف زبان ملی واحد برای چنین جمعی با چنین تفاوت‌هایی ممکن است در نگاه اول مشکل به نظر برسد، اما با بررسی زوایای تاریخی موضوع به این نتیجه می‌رسیم که از زمانی به بعد این اجزا جدا با همه تفاوت‌های‌شان تبدیل به یک کل واحد شده‌اند. شاید در ابتدا کنار هم قرار دادن این جزء ها تحت اجبار یا بر خلاف میل باطنی هرکدام بوده است، اما با گذشت زمان و تشکیل پیوندهای فرهنگی، مذهبی، هنری، اقتصادی و… وجود این کل واحد تبدیل به امری شده که گویا از ازل وجود داشته است.

جالب اینکه تمام قومیت‌ها با تمام تفاوت‌ها، خود را با هم یکی می‌دانند و برای خود هویتی جدید و یگانه قائل می‌شوند.

در این فرآیند یکی شدن، وجود یک زبان واحد است ضرورتی غیرقابل انکار بود، زبانی واحد تا این اجزا بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. با آغاز این ارتباط است که اجزا نسبت به هم شناخت پیدا می‌کنند و بر بستر این شناخت است که بده و بستان‌ها در زمینه‌های دیگر نیز انجام می‌شود. به این ترتیب طی دوران پیوندی ایجاد می‌شود که به آسانی گسستنی نیست.

در کشور ایران زبان ملی زبانی است که یک ترک و یک عرب با استفاده از آن، از زیبایی‌های ارس و کارون با یکدیگر سخن می‌گویند و یک بلوچ و یک گیلک درباره بندر چابهار و بندر انزلی بایکدیگر به گفتگو می‌پردازند. ترکمن‌ها از اسب سواری و چوگان میگویند و کرد‌ها از رقص زیبای‌شان برای آن‌ها تعریف می‌کنند.

با توجه به آنچه گفته شد، این نتیجه به دست می‌آید که زبان مشترک یا زبان ملی در کشور ایران حلقه اتصال این زنجیره قومی به یکدیگر است و شاید واضح‌ترین نشانه‌ای باشد که وجود یک کل واحد به نام مردم ایران را نمایش می‌دهد.

به عنوان یک ایرانی به نظرتان برای حفظ و پاسداری از زبان ملی چه باید کرد؟

حال که از اهمیت زبان ملی آگاه شدیم لازم است به شیوه حفظ و پاسداری از آن بپردازیم و بررسی کنیم که آیا اصلا لزومی در حفاظت از زبان ملی وجود دارد یا خیر. زبان رکن اصلی ارتباط میان قومیت‌های مختلف ساکن در یک کشور است. زبان وسیله برقراری ارتباط است و تا زمانی که اجزا با قومیت‌های مختلف در کنار یکدیگر احساس رضایت می‌کنند و به برقراری ارتباط با یکدیگر علاقه نشان می‌دهند، خود به خود این زبان مشترک را حفظ خواهند کرد.

بنابراین می‌توان گفت زبان ملی از پیشینیان برای ما به یادگار گذاشته شده است و یکی از علل اتحاد و همبستگی ما ایرانیان محسوب می‌شود. از این‌رو باید برای حفظ و پاسداری از زبان ملی تلاش کنیم. برای این منظور باید برای حفظ و پاسداری از زبان ملی لازم است که از تعصب افراطی و برخوردهای نژادپرستانه که موجب توهین یا تحقیر هر یک از اقوام می‌شود و هویت و فردیت مستقل و اولیه آنها را در زیر سوال می‌برد، اجتناب کنیم.

این برخوردها نتیجه‌ای عکس و سو خواهد داشت و قومیت ها را نسبت به اتحاد و کل واحدی که تشکیل داده اند دلسرد خواهد کرد.

زبان ملی نباید در برابر زبان مادری اقوام قرار بگیرد. بلکه باید از زبان‌های مادری برای ارتقا خود و حتی برای آموزش و جا انداختن خود در بین افراد اقوام مختلف استفاده کند.

در پایان خوب است این نکته را به یاد داشته باشیم که زبان وسیله‌ای برای ارتباط و بیان عقاید است. کافی است از عشق سخن بگوییم، از صلح حمایت کنیم، درباره پیشرفت و تعالی بشر بحث کنیم، حفاظت از کره زمین را تبلیغ کنیم و جهانی زیبا را با کلام‌مان ترسیم نماییم، آنگاه شاید دیگر خیلی مهم نباشد به چه زبانی سخن می‌گوییم. مهم انسان بودن و از انسانیت سخن گفتن است.

سخن آخر

آنچه در این نوشته خواندید شرحی مختصر درباره ماهیت زبان ملی و نحوه شکل گیری آن در ایران و چگونگی حفاظت و پاسداری از زبان ملی بود. تعریف شما از زبان ملی چیست؟ شما چه راهی را برای حفظ و پاسداری از زبان ملی پیشنهاد می‌کنید؟

زبان ملی

منبع:

1

روایت قصه شعر چنار و کدوبن به نثر ساده به همراه پیام داستان

قصه شعر چنار و کدوبن به نثر ساده، حاوی نکات آموزنده و ظریفی زیادی است؛ از این رو در این مطلب به بررسی این شعر زیبا و پیام داستان چنار و کدوبن پرداخته‌ایم. معنی درس چنار و کدوبن به زبان ساده را که درس پنجم فارسی پنجم است بخوانید.

انوری، استاد قصیده‌سرایی شعر پارسی و آراسته به هنر‌های خوش‌نویسی و موسیقی بوده‌است. او از شاعران نامی قرن ششم هجری است که از علم حکمت، ریاضی و نجوم نیز بهره داشت. توان بالای انوری در بکارگیری اصطلاحات ادبی و عبارات لطیف و معانی زیبا موجب شده تا بزرگان ادب ایران به او به دیده احترام نگاه کنند.

در شعر چنار و کدوبن هم انوری با ترتیب دادن مناظره‌ای هنرمندانه میان چنار و کدو، به زیبایی موضوع ظرفیت باطنی افراد را نشان می‌دهد. طرح چنین قصه‌ای در کتاب‌های درسی مقطع ابتدایی می‌تواند با زبانی ساده و بی آلایش یک درس اخلاقی بسیار تأثیرگذار باشد. در این مطلب قصه شعر چنار و کدوبن به نثر ساده و پیام‌های آموزنده آن آورده شده‌است؛ با ما همراه باشید.

قصه شعر چنار و کدوبن به نثر ساده

متن شعر

نشنیده‌ای که زیر چناری کدو بنی
برجست و بر دوید برو بر به روز بیست؟
پرسید از چنار که: «تو چند روزه‌ای؟»
گفتا چنار: «عمر من افزون‌تر از دویست»
گفتا: «به بیست روز من از تو فزون شدم
این کاهلی بگوی که آخر ز بهر چیست؟»
گفتا چنار: «نیست مرا با تو هیچ جنگ
کاکنون نه روز جنگ و نه هنگام داوری‌ست
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست؟»

معنی شعر

در زیر پای درخت چناری بوته‌ کدویی ریشه دواند و آنقدر رشد کرد که در مدت بیست روز از درخت چنار بزرگ‌تر شد. بوته کدو از چنار پرسید چند سال داری؟ چنار پاسخ داد: بیش‌تر از سی سال. کدو خنده‌ای کرد و گفت: من بعد از بیست روز از تو بزرگ‌تر شده و بالاتر از تو قرار گرفته‌ام، با من علت این سستی و تنبلی را بگو؟ چنار پاسخ داد که امروز روز قضاوت و داوری نیست، روزی که باد پاییز بر من و تو بوزد آن وقت مشخص خواهد شد که چه کسی مرد است و چه کسی نامرد.

نقش شخصیت‌ ها در مناظره چنار و کدو

چنار در این داستان کوتاه و زیبا، نماینده‌ آدم‌های با تجربه و دنیادیده است، آدم‌هایی که فقط ظاهر امور را نمی‌بینند و دید عمیق‌تری دارند؛ اما کدو نماینده‌ آدم‌هایی است که به خاطر خامی و بی تجربگی، بی جهت به خود مغرور شده و گول ظاهر را می‌خورند.

پیام داستان چنار و کدوبن

این داستان به ما نشان می‌دهد که نباید به سادگی و با دیدن ظواهر، در مورد چیزی قضاوت کرد، بلکه در سختی‌هاست که واقعیت خیلی چیز‌ها مشخص می‌شود. همچنین نشان می‌دهد که معمولا آدم‌های باتجربه، آرامش و وقار بیشتری دارند؛ چراکه هیچوقت گول ظاهر اتفاقات را نمی‌خورند. اما آدم‌های خام و بی تجربه، معمولا خیلی زود و غیرمنصفانه قضاوت می‌کنند که اکثر این قضاوت‌ها هم غلط است و نتیجه‌ ظاهربینی و غرور کاذب است. این‌ها نشان می‌دهد که در زندگی باید صبور بود و هیچوقت از روی ظاهر قضاوت نکرد.

سخن آخر

در این مطلب سعی شد تا قصه شعر چنار و کدوبن به نثر ساده‌ای بیان شود که امیدواریم خواندن آن برای شما مفید بوده باشد.

شعر چنار و کدوبن

منبع:

1

برچسب ها :

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

کل :
میانگین :
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x