معنی ضرب المثل سحر خیز باش تا کامروا باشی یک باور قدیمی را بیان میکند که سحرخیز بودن هم برای سلامتی مفید است و هم زمان بیشتری برای رسیدگی به کارهای روزانه میدهد. ریشه این مثل به داستانی از بزرگمهر وزیر انوشیروان ساسانی برمیگردد.
ضرب المثل سحر خیز باش تا کامروا باشی یکی از امثال و حکم معروف ایرانی هاست که به روایتی از بزرگمهر وزیر دانای عهد ساسانی بر میگردد. در ادامه معنی ضرب المثل سحر خیز باش تا کامروا باشی و ریشه و حکایت این مثل را میخوانید.
تشویق و اهمیت دادن به سحر خیز شدن، این ضرب المثل بیان میکند که سحر خیزان در کارهایشان موفق میشوند، زیرا صبح زود از خواب بیدار شدن هم باعث سرحالی است و هم میتوان سریع تر به تمام کارهای روزانه رسیدگی کرد. امروزه علم نیز بیدار شدن در سحر و زود خوابیدن شب را برای سلامتی بدن توصیه میکند.
زمانی که انوشیروان ساسانی بر ایران زمین پادشاهی میکرد، وزیر باهوش و کاردانی داشت به نام بزرگمهر. این وزیر بسیار منظم و مرتب بود و این ویژگی ها باعث شده بود که بسیار مورد احترام و مشورت انوشیروان باشد، به طوری که انوشیروان بدون مشورت و هماهنگی او هیچ تصمیمی نمی گرفت.
انوشیروان با داشتن چنین وزیر کاردانی خودش به راحتی به سراغ خوش گذرانی و تفریحاتش می رفت، اما این کار او باعث اختلاف میان آنها می شد. بزرگمهر همیشه تأکید میکرد ، قربان سحر خیز باشید تا کامروا شوید ولی سحر خیز بودن برای انوشیروانی که شب ها را تا نیمه شب به خوشگذرانی و تفریح می گذراند واقعاً سخت بود.
بزرگمهر هر روز ساعت ها باید منتظر پادشاه می ماند تا او از خواب بیدار شود، آن وقت تصمیماتی که گرفته بود را به اطلاع ایشان برساند تا امضاء شود. به همین دلیل او هر روز به پادشاه گوشزد می کرد: «سحر خیز باشید تا کامروا شوید». این تأکید بوذرجمهر باعث عصبانیت پادشاه می شد تا جایی که پادشاه تصمیم گرفت درسی به وزیر کاردانش بدهد تا دایم او را به سحر خیزی تشویق نکند!
روزی که پادشاه این نقشه را برای وزیرش طرح ریزی کرد، خودش هم زود از خواب بیدار شد و منتظر نتیجه نقشه اش ماند. آن روز بوذرجمهر وقتی از خانه خارج شد تا به طرف قصر بیاید گروهی دزد که صورت خود را پوشانده بودند بر سرش ریختند، لباس هایش را درآوردند و حتی انگشترش را هم از دستش خارج کردند. بزرگمهر که با لباس زیر نمی توانست به قصر بیاید، به خانه برگشت. لباسهای دیگری بر تن کرد، کلاهی بر سر گذاشت و به طرف قصر راهی شد.
انوشیروان که منتظر بوذرجمهر بود وقتی او را دید گفت: وزیر عزیز می بینم که تو هم مثل ما شده ای؟ امروز دیر آمده ای، من یک ساعتی است که منتظر شما هستم! نکند دیگر اعتقادی به سحر خیزی نداری؟ بزرگمهر سری تکان داد و گفت: نه قربان ، موضوع چیز دیگری است. هنوز عقیده دارم باید سحر خیز باشی تا کامروا شوی.
انوشیروان گفت: پس چرا امروز اینقدر دیر کردی و ما را منتظر خود نگه داشتی؟
بوذرجمهر گفت: امروز هم مثل هر روز سپیده دم از خانه خارج شدم تا به قصر بیایم، ولی در راه گرفتار دزدانی شدم که به لباس هایم هم رحم نکردند، هرچه داشتم با خود بردند، ناچار شدم به خانه برگردم تا با لباس مناسب بتوانم خدمت شما برسم.
انوشیروان از سر رضایت خنده ای کرد و گفت: بیا این هم نتیجه ی سحر خیزی؟ اگر میگذاشتی ساعتی دیرتر میآمدی، کوچه و بازار اینقدر خلوت نبود که دزدان بر سر تو بریزند و اموالت را ببرند و هیچکس نباشد به تو کمک کند. دیدی سحر خیزی آنقدر هم چیز خوبی نیست!
بزرگمهر دانا پاسخ داد: بله قربان اگر من از دزدها سحر خیزتر بودم آنها هیچ وقت دستشان به من نمیرسید.
انوشیروان که چنین پاسخی را پیش بینی نمیکرد از کاری که کرده بود شرمنده شد.
ضرب المثل سحرخیز باش تا کامروا باشی
یکی از ضرب المثل های جالب برای خرید، ضرب المثل هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت است. در این مطلب شما را با مفهوم، معنی و کاربرد ضرب المثل هیچ ارزانی بی علت نیست، آشنا خواهیم کرد.
حتما تا حالا با پدر و مادر خود برای خرید به بازار رفتهاید و گاهی از دیدن قیمت برخی از اجناس شگفت زده شدهاید؛ چرا که قیمت برخی اجناس در برخی از مغازهها با واقعیت جور در نمیآید. آن زمان است که این ضرب المثل شیرین برای شما تداعی خواهد شد که “هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت!” در ادامه این مطلب شما را با معنی و کاربرد ضرب المثل هیچ ارزانی بی علت نیست بیشتر آشنا خواهیم کرد.
احتمالا تا حالا این ضرب المثل شیرین را شنیدهاید؛ مخصوصا آنکه در اکثر اوقات فقط قسمت ابتدایی آن یعنی “هیچ ارزانی بی علت نیست” بیان میشود و قسمت دوم بخاطر هم معنا و هم راستا بودن با قسمت اول کمتر استفاده میشود. با این توضیحات باید بدانید که معمولا زمانی از این ضرب المثل استفاده میشود که بخواهند ارزش یک کالا را با کیفیت آن مقایسه کنند. در واقع اجناس مطابق ارزششان قیمت گذاری میشوند و اجناس باارزش در اغلب اوقات گران قیمتاند و ممکن است با ارزش بودنشان حکمت گرانیشان باشد.
از طرف دیگر اگر کالایی ارزان قیمت باشد، حتما علتی دارد و باید علت آن را بررسی کرد. در واقع علت آن میتواند به وفور یافتن آن یا خراب بودن آن باشد.
خواجهای دو خدمتکار داشت که به یک نفر ماهی پنجاه تومان و به دیگری ماهی صد تومان دستمزد میداد. روزی آن که پنجاه تومان میگرفت از خواجه پرسید: «علت اینکه به من پنجاه تومان میدهی اما به همکارم صدتومان چیست؟ کار ما که یکی است!»
اتفاقا زمانی که خدمتکار از او این سوال را پرسید، صدای زنگ کاروانی از پشت خانه برخاست. خواجه به او گفت: «اول برو و ببین این چه صدایی است؛ وقتی برگشتی دلیل کارم را به تو میگویم».
خدمتکار رفت و برگشت و گفت: «قافلهای عبور میکند و این زنگ شتران آن است».
خواجه گفت: «بسیار خوب! این پاسخ تو بود؛ حالا همکارت را میفرستم تا ببینم او چه جوابی میآورد».
خواجه رو به خدمتکار اول کرد و گفت: «ببین! پاسخ تو با پاسخ او چقدر متفاوت است! به همین سبب، دستمزدتان هم تفاوت دارد. مگر نشنیده ای که میگویند: هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت.
داستان هیچ ارزانی بی علت نیست
با توجه به آیه ویل للمطففین کم فروشی به چه معناست ؟ این سوال تدبر کنید کتاب هدیه های آسمانی پایه پنجم است که پس از درس مال مردم آمده است و ما به آن پاسخ میدهیم.
در قسمت تدبّر کنیم صفحهٔ 43 کتاب هدیه های آسمانی پنجم، پرسیده شده که کم فروشی به چه معناست؟ در این مطلب با توضیح درباره آیه قرآن یعنی «وَیلٌ لِلمُطَفِّفینَ» (وای بر کم فروشان) و توضیح اینکه کم فروشی به چه معناست و چه ارتباطی با درس ششم یعنی درس مال مردم دارد گفتوگو میکنیم.
کم فروشی یعنی کالا یا جنسی را کمتر از اندازه یا وزن واقعی یا ارزش واقعی آن به کسی بفروشیم ولی پول بیشتری از او بگیریم. مثلا وقتی فروشنده جنس لباس را مقاوم و عالی توصیف میکند و با قیمت بالا میفروشد . اما آن لباس جنس اصل نیست و زود خراب میشود، فروشنده کم فروشی کرده است.
یا وقتی در مغازه بقالی، فروشنده مثلا به جای یک کیلو برنج، روی ترازویش مقدار کمتری برنج میگذارد . اما با حقه بازی آن را به قیمت یک کیلو میفروشد کم فروشی کرده است.
کم فروشی به چه معناست
کلمه «ویلُ» یکی از شدیدترین تهدیدهای قرآنی است که خداوند در این آیه به کار برده است و عذاب و مجازات سنگینی در قیامت دارد. کم فروشی یکی از نمونههای به دست آوردن مال حرام است. بنابراین ما باید همانطور که از مال خودمان به خوبی مراقبت میکنیم باید از مال مردم و مال دیگران نیز به همان صورت مراقبت نماییم،
مطففین به معنای «کم فروشان» و فعل آن یعنی «تطفیف» به معنای کم کردن پیمانه و وزن است . یعنی کالای فروخته شده را ناقص تحویل خریدار میدهند. «ویل» به معنای «وای بر» در اصل به معنای عذاب و هلاک است و در قرآن در سخن خداوند برای کسی به کار رفته که استحقاق عذاب و جهنم را دارد.
کم فروشی
منبع: