مهمترین مهارت های ارتباطی که برای موفقیت شغلی نیاز دارید
علاوه بر تجربه و مهارتهای فنی که لازمهی موفقیت در هر شغلی است، روابط عمومی یا به عبارتی «مهارت های برقراری ارتباط» نیز نقش بسزایی در موفقیت شغلی ما ایفا میکند. به عقیدهی دیوید پارنل (David Parnell) نویسنده و مشاور در حوزهی ارتباطات، مهارت برقراری ارتباط یعنی «داشتن صفات مختلفی که فرد به واسطهی آنها قادر است به خوبی با دیگران تعامل و ارتباط داشته باشد»؛
از نظر او «گاهی این صفات، در دو ویژگی “دوست داشتنی بودن” یا “داشتن شخصیت خوب” خلاصه می شوند. اما برای داشتن همین دو ویژگی باید صفات دیگری نیز در ما شکل بگیرد تا در نهایت، زمینهساز ایجاد ارتباطی موثر و سازنده شود».
لین تیلور (Lynn Taylor) کارشناس محیطهای کاری و نویسندهی کتاب «روشهای کنترل رفتارهای رئیسمآبانه» این مهارتها را «تعاملی سازنده با در نظر گرفتن مصلحت طرفین» تعریف میکند. او رفتار در محیطهای کاری را اینگونه توضیح میدهد: « کارمندان ترجیح میدهند در محیطهای دوستانه کار کنند. محیطهای خشک و جدی، راندمان کاری را کاهش میدهد. با تقویت مهارت های ارتباطی، میتوان بازده کار را افزایش داد.
افرادِ مدبر، که از هوش اجتماعی قویای برخوردارند، در محیطهای کاری به رهبرانی مقتدر و موثر تبدیل میشوند. این افراد میدانند اعتماد کردن به روابطی که بر پایهی احترام و دموکراسی است، رمز موفقیت شغلی و بهرهروی است. با یادگیری مهارت های ارتباطی، رفتارهای منفی در محیط کار کاهش مییابد و با رویکردی مثبت میتوان از بروز درگیریها و تنشها جلوگیری کرد.»
ایجاد ارتباط با دیگران و درک موقعیت و دیدگاه آنها یکی از مهارت های ارتباطی مهم در حوزهی روابط تجاری است. گاهی برقراری ارتباط بسیار ساده است؛ همین که محترمانه موافقت یا مخالفت خود را با دیگران اعلام میکنیم در واقع با آنها ارتباط برقرار کردهایم. وقتی باتجربه و کارآزموده باشید، تقریبا با هر شخصی میتوانید ارتباط برقرار کنید.
یکی دیگر از مهارت های ارتباطی، سخنوری است. تسلط ما بر شیوهی بیان موضوع، بیشترین تاثیر را بر مخاطب میگذارد و او را برای شنیدن ایدههای ما ترغیب میکند. با مهارت در سخنوری، ایجاد تعامل و ارتباط امکانپذیر میشود. تیلور در این باره میگوید: «اگر در شیوههای گفتاری و نوشتاری، از استعداد کافی برخوردار باشید، موفقیت از آن شما خواهد بود. در جهان امروز که وقت بسیار مغتنم است و تکنولوژی اسباب ارتباط مستمر و دائم را فراهم آورده، بیان واضح و روشنِ مسائل بسیار حائز اهمیت است.»
پارنل در ادامه توضیح میدهد: «چون جهانبینی افراد و درک آنها از مسائل، با ما تفاوت دارد باید از بروز ابهامات معنایی در کلام خود جلوگیری کنیم. افرادی که به اصول ارتباطات آگاه هستند با شفافسازی گفتار خود از بروز ابهام در کلامشان خودداری میکنند».
مورد بعدی در مهارت های ارتباطی، مدارا کردن است. وقتی اهل مدارا با دیگران هستید، در برابر آنها صبوری به خرج میدهید و در موقعیتهای استرسزا به خوبی میتوانید خونسردی خود را حفظ کنید. قطعا این ویژگی شما از چشم رئيس دور نخواهد ماند. اگر نتوانید به خوبی از پس موقعیتهای این چنین برآیید، باید با ارتقا و موفقیت شغلی خداحافظی کنید.
ما برای پیشبرد اهداف خود و در نهایت موفقیت شغلی به برقراری ارتباط نیاز داریم و اساس رابطهها بر پایهی اعتماد شکل میگیرد. اعتماد کردن یکی از مهارت های ارتباطی است که نمیتوانید آن را نادیده بگیرید. زمانی در کار خود موفق خواهید بود که قابل اطمینان باشید و احساس امنیت را در مخاطب خود ایجاد کنید.
برای درک شرایط دیگران باید خود را در جایگاه آنها قرار دهیم. باید از دید آنها شرایط را بررسی کنیم و هر جا که نیاز به کمک ما بود، اقدام کنیم. در زندگی کاری و شغلی، حمایت و همدلی خود را به دیگران نشان دهید. این رفتارها بازخورد مثبتی از سوی مخاطبتان ایجاد میکند. اگر از رفتارهای انسانی در محل کار شما خبری نباشد، دایره ارتباطات شما محدود میشود و پیشرفتی نخواهید داشت. بنابراین همدلی جزو موارد باارزش مهارت های ارتباطی است. جهان ایدهآل، جهان بدون مشکل است. اما در زندگی واقعی، با چالشهای فراوانی روبرو هستیم، برای داشتن رابطهای سازنده باید بدانیم چه وقت به کمک دیگران بشتابیم.
«ما دو گوش و یک دهان داریم»، یعنی پیش از اینکه سخنران خوبی باشیم باید مهارت گوش کردن را در خود تقویت کنیم. «شنیدن» و «گوش کردن» دو مقوله جدا هستند. گوش کردن فرآیندی آگاهانه است. یک شنوندهی خوب به مخاطب خود توجه میکند. زمانی را صرف تحلیل گفتههای مخاطب خود میکند و سپس به گفتههای او واکنش نشان میدهد. شنوندهی خوب بودن و توجه به نیاز دیگران مهارتی است که با تمرین به دست میآید و واکنشهای مثبت اطرافیان را در پی خواهد داشت.
مخاطب باید توجهی واقعی شما را نسبت به خودش احساس کند. اگر تظاهر کنید که به او توجه میکنید، در واقع شانس خود را برای ادامه رابطه از دست میدهید. یکی از راههای نشان دادن علاقهی واقعی به مخاطب، به خاطر سپردن نامها، تاریخها و رویدادهای مهم زندگی است.
«داشتن شخصیت خوب» و «دوستداشتنی بودن» به شدت به یکدیگر وابستهاند. این دو ویژگی تابع شرایط هستند. مثلا یک فرد زندانی شخصیت مورد قبولی در جامعه ندارد. اما اگر توانایی بالایی در برقراری ارتباط داشته باشد، میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد. اگر بتوانید در اعتقادات و قوانین خود انعطافپذیر باشید به یک شخصیت دوست داشتنی تبدیل میشوید.
قضاوت صحیح یکی از مهارت های ارتباطی است. برای کسب این مهارت باید به دقت اطرافیان و جهان پیرامون خود را ببینیم و بشنویم. قضاوت صحیح در انتخاب دوست مناسب به ما کمک میکند و واکنشها و تصمیمات ما به آن وابسته است.
وقتی به شناخت کافی از مخاطب خود دست یافتید و مهارت سخنوری را در خود تقویت کردید، نوبت آن است تا با بیانی قوی مخاطب را برای انجام آنچه در ذهن شما است، ترغیب و متقاعد کنید. مهارت در مذاکره کردن نه تنها در بحث پیشنهادات کاری و دریافت حقوق و مزایای بهتر به ما کمک میکند که در زمینههای دیگر برگ برندهی ما خواهد بود. مثلا به عنوان یک ویزیتور، مهارت مذاکره کردن به شما کمک میکند مشتری خود را متقاعد کنید که محصول شما بهترین و درستترین گزینه برای او است.
برای ایجاد اعتماد و احترام در دیگران باید این اطمینان را به آنها بدهید که نظر و بازخورد آنها بررسی شده و به کار گرفته میشود. وقتی که روشنفکر باشید و در برابر ایدهی خاصی تعصب نداشته باشید انعطافپذیرتر به نظر میرسید و کار کردن با شما راحتتر خواهد بود.
کسی که از خندیدن لذت نمیبرد، به افزایش تنش و درگیری دامن میزند. وقتی فشار کار را با شوخطبعی کمتر میکنید، در واقع به یکی از فاکتورهای پیشرفت در کار خود دستیافتهاید. شاد بودن در محیط کار ارتباطات شما را موثرتر میکند.
باید مخاطب خود را به خوبی بشناسیم و گفتار خود را متناسب با شرایط او تنظیم کنیم. این مهارت بسیار بدیهی و پیش پا افتاده است اما رعایت نکردن آن، به تنهایی میتواند دلیلی برای شکست در روابط باشد. در واقع «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»!
اساس رابطه بر پایهی اعتماد است و لازمهی اعتماد، صداقت است. در تمام رابطهها، صداقت بهترین سیاستی است که میتوانید در پیش بگیرید.
هرچه قدر درباره اهمیت زبان بدن بگوییم باز هم کم است. بخش اعظمی از رابطه تحت تاثیر زبان بدن قرار دارد و این توانایی یکی از مهارت های ارتباطی مهم است. در واقع حتی زمانی هم که با افراد صحبت نمیکنیم، در حال برقراری ارتباط با آنها هستیم. برای داشتن ارتباطی بهتر باید مراقب ژست و حالت بدن، طرز بیان، صدا و ظاهر خود باشیم.
مسائل همیشه وجود دارند. باید شیوه برخورد با آنها و روشهای حل مسئله را یاد بگیریم. اگر در محیط کار فعال باشید، از فشار کاری همکاران خود کم میکنید و این مهارت خوبی در محیطهای کاری است.
کلماتی مانند «لطفا» و «متشکرم » در حوزهی مهارت های ارتباطی کاربرد بسیاری دارند. کلمات همراه با لبخند به ما یادآوری میکند که روند انجام کار از نتیجه آن مهمتر است.
استفاده از آنها را فراموش نکنید.
همهی ما دوست داریم اطرافیان، ما و تواناییهایمان را باور داشته باشند. هیچ کس از این قاعده مستثنی نیست. وقتی در قالب تشویق و تحسین از مخاطب خود حمایت میکنید، در واقع برای دستیابی به هدفش، به او انگیزهی لازم را میدهید. همکاران خود را تشویق کنید، شاد باشید و به آنها انگیزه بدهید. کارمندان در هر سطح و درجهای که باشند ترجیح میدهند با افراد پرانرژی و با انگیزه همکاری کنند.
مهارتهای ارتباطی در واقع شناخت احساسات فردی و توجه به آنهاست. افرادی که از احساسات و روحیات انسانی شناخت کافی دارند در کار خود موفقترند. به همین دلیل است که احساس رضایت افراد از کاری که انجام میدهند تعیینکنندهی وفاداری و مشارکت آنها است. به کارگیری مهارت های ارتباطی، چشمانداز بهتری برای کار و هدفِ ما رقم میزند. امروزه ما در دو دنیای واقعی و مجازی زندگی میکنیم. مهارت های ارتباطی ما در این دو دنیا باید منطقی و اصولی باشد.
منبع :